همشهری - سیمین برادران: مراقب بیمارهایی هستند که در بیمارستان بستری شدهاند ولی سرما و گرما امانشان را میبرد و آنها را هم بیمار میکند. سالهای زیادی است که معضل حضور همراهان بیمار در مجاورت بیمارستانها به تیتر اخبار حوزه سلامت و شهری بدل شده است. افرادی که برای درمان عزیزانشان از شهرستان به تهران میآیند و سرپناهی هم ندارند و ناچار هستند در خیابان شب را به روز برسانند. بر همین اساس شهرداری تهران آستین بالا زده و مراکزی برای اقامت همراهان بیمار به نام همراهسرا احداث کرده است. با وجود این باز هم شاهد حضور افرادی هستیم که با چادرهای مسافرتی کنار بیمارستانها ساکن شدهاند و خود را همراه بیمار معرفی میکنند اما ماجرا از قرار دیگری است.
معتادان در پوشش همراهان بیمار
فضای تاریک داخل پارک اجازه نمیدهد که متوجه شوید چه افرادی چادرهای مسافرتی را زیر آلاچیق یا لابهلای فضای سبز علم کردهاند اما نسخهای برای زندگی در همین فضای تاریک در جیب دارند. از تیرچراغ، برق گرفتهاند و فضای شهر را ناایمن کردهاند. کافی است کودکی به این تیر برق نزدیک شود؛ سیمهایی که بیرون افتادهاند و کنجکاوی کودکانه را تحریک میکنند، میتوانند فاجعه بسازند. افرادی هستند که برای اسکانشان در چادرهای مسافرتی از تیر برق، استفاده غیرمجاز میکنند در وسایلشان هم چسب برق پیدا میشود و حاضر نیستند برق را قطع کنند. وقتی گشتهای شهری با همراهی پلیس انتظامی بالای سرشان میآید نه مدرکی دارند که بیمارشان آن طرفتر خوابیده باشد و نه دلشان میخواهد نقل مکان کنند و همان ابتدا میگویند معتاد نیستیم. حاضر نیستند آزمایش بدهند و مقاومت میکنند. از چادر مسافرتی کهنهشان بیرون میآیند. همان ابتدای ورودی کپسول گاز، پتوهای کهنه و سوخته و وسایل مربوط به استعمال موادمخدر خودنمایی میکند. نمیخواهند گرمخانه بروند. میگویند گرمخانه راحت نیستیم و نمیتوانیم سیگار بکشیم. با این حال گرفتاری در ورطه اعتیاد از سر و روی این افراد مشخص است. در پوشش همراهان بیمار در پارکهای شهری و کنار بیمارستانها اتراق میکنند تا فضایی برای استعمال موادمخدرشان داشته باشند و خیلی هم انگشتنما نشوند و مأموران آنها را نیز به مراکز ماده۱۶ منتقل نکنند. «از ایلام آمدهام. بیشتر از یه ماهه که در پارک زندگی میکنم. دوستم فوت کرده و حالا من در چادر مسافرتی دوستم خوابیدهام و از وسایلش استفاده میکنم.» صدایش دورگه است و سخت شنیده میشود «بیمارم و برگه بیمارستانمو پیدا نمیکنم. برگهای دارم که برای ۲سال پیشه. اونو قبول میکنین؟ برای پانسمان زخمم به بیمارستان میام. گفتن هر روز بیا و پانسمانتو عوض کن و باید درمانمو ادامه بدم. برای همین از این پارک بیرون نمیرم.» او به بهانه عفونت از حضور در پارک کنار بیمارستان استفاده میکند تا بتواند ساکن فضای سبز مجاور بیمارستان باشد و مواد خود را به راحتی مصرف کند، البته بهگفته یکی از مددکاران حاضر خیلی از این افراد اقدام به فروش موادمخدر میکنند و با عنوان همراه بیمار در پارک جاگیر شدهاند.
زبالهگرد در پوشش همراه بیمار
اما همه آن افرادی که در پوشش همراهان بیمار حضور دارند شاید در دسته معتادان قرار نگیرند. مقدار زیادی زباله در اطراف چادر مسافرتیشان است و ادعا میکنند که این وسایل را جمع میکنند و سپس میفروشند. این افراد خود را در دسته بیخانمانها قرار میدهند که باید در گرمخانه بخوابند اما کف پارک ساکن شدهاند و به همه میگویند بیماری در بیمارستان دارند و منتظر ترخیصاش هستند غافل از اینکه هیچ دوست و آشنایی ندارند و با تکدیگری پول چادر مسافرتی را تهیه میکنند. «یکسال است که در چادر میخوابم و داخل پارکم. روزها دستفروشی کتاب میکنم و شبا اینجا میخوابم. لباس گرم میپوشم تا سرما نخورم. بیخانمانم و سبک زندگی من اینه. خانوادهام ژاپنن و در تهران تنها هستم.» یکی از مددکاران با این افراد سر گفتوگو را باز میکند. «اینجا سرد است و ممکن است جانت در خطر باشد. محیط گرمخانه میتواند جایگزین فضای خواب در پارک باشد. در آنجا غذا و جای گرم برای خواب موجود است. میتوانید حمام بروید و راحت بخوابید. بیرون خوابیدن هیچ فردی در تهران درست نیست و باید در گرمخانهها بروید.» این فرد در پاسخ میگوید:«مدارکم را دزدیدهاند و هیچ مدرکی ندارم تا بتوانم جایی بروم.» این فرد با کمک مددکاران شهرداری تهران به گرمخانه منتقل میشود و اعلام میکنند برای حضور در گرمخانه نیازی به مدارک خاص وجود ندارد.
وسایل معتادان پس از انتقال از پارک چه میشود؟
وسایل افرادی که مشخص میشود همراه بیمار نیستند در انبار شهرداری ناحیه نگهداری میشود و از افراد کارتنخواب میخواهند تا اقلام نقدی و باارزش خود را همراه داشته باشند و سایر وسایل اعم از چادر مسافرتی یا پتو و... با وانت به محل مطمئنی منتقل میشود تا فرد در اسرع وقت وسایلش را تحویل بگیرد.
همراهان واقعی بیمار
اما برخی همراهان بیمار هم علاقهای ندارند به همراهسرا بروند. «۴۰روز است که چادر زدیم و اهل سلماسم.» مدارک بیمارستان همسرش را نشان میدهد که در آیسییو بستری است. «همسرم تومور مغزی داره و بستری شده. با پدرم در چادر خوابیدیم. همسر من اینجا بستریه و ما دلمون نمیاد که اینجا رو رها کنیم.» همراهسرا انتهای کوچه بود و با این همه مقاومت برای حضور در آنجا وجود دارد. حاضر هستند زیر باران و هوای سرد بخوابند تا مبادا بیمارشان یکباره به کمک نیاز داشته باشد و خودشان را دیر برسانند. «مشکل اینه که میگن ساعت ۱۰باید چراغها خاموش بشه و چند نفر اونجا میخوابن. همه با هم در همراهسرا هستن و اتاق جداگانه وجود نداره.» زمانی که از مخاطرات حضور در پارک مطلع شدند اذعان کردند که وسایل قیمتی خود را در ماشین میگذارند و در آن را قفل میکنند. «یک شب آنجا رفتم. سرفه میکردم و سیگار کشیدم و سایرین اعتراض کردن. با اینکه غذای گرم میدن ولی ترجیح میدم کنار بیمارم باشم و برای خودم راحت تردد کنم و سیگار بکشم. راستشو بخواین اعصاب حضور سایرینو کنارمون نداریم. بیمار داریم و دلمون میخواد کسی اطرافمون نباشه. ترجیح میدم داخل ماشین بخابم ولی از کنار پارک تکون نخورم. کنار بیمارستان نخوابم انگار در شهرستانم.» یکی دیگر از آنها به جمع ما اضافه میشود و میگوید «مجبوریم که چادر زدیم. در گرما و سرما داخل پارک هستیم. خودم بیمارم و از شیراز برای عملم آمدم. نمیدونستم جایی مانند همراهسرا وجود داره.» مددکاران فرد را به همراهسرای انتهای کوچه هدایت میکنند.
مخاطرات حضور همراهان بیمار پوششی
محمد اسماعیلی، رئیس اداره ساماندهی آسیبهای اجتماعی سازمان شهرداری تهران در گفتوگو با همشهری میگوید: «یکی از چالشهایی که در شهر تهران داریم در حوزه همراهان بیمار است. بعضا دیده میشود خانوادههایی که از شهرستان برای کار درمانی بیمارشان مراجعه میکنند بهدلیل اینکه با زیرساختهای شهرداری تهران بهعنوان همراهسرا آشنا نیستند در داخل پارکهای مجاور بیمارستان چادر میزنند. » او میافزاید: «مددکاران و واحدهای گشت این افراد را راهنمایی میکنند تا به واحد مددکاری بیمارستان مراجعه کرده، برگه بگیرند و به همراهسراها مراجعه کنند.» اسماعیلی درباره همراهان پوششی میگوید: «غیر از این، در اطراف بیمارستانها مشاهده میشود افراد کارتنخواب، بیخانمان یا افرادی که معتاد متجاهر هستند با همین بهانه در کنارشان اسکان پیدا میکنند و موضوعات و آسیبهایی نیز رقم میخورد. گزارشهایی درخصوص این دارم که موبایل همراه بیمار را دزدیدهاند و یا به خانوادهها تعدی داشتهاند و یا درگیریهای فیزیکی بر سر جا یا موضوعاتی دیگر داشتند.»
رئیس اداره ساماندهی آسیبهای اجتماعی سازمان شهرداری تهران درخصوص نحوه شناسایی این افراد از سایرین عنوان میکند: «از نوع لباس پهن کردن و مشمایی که روی چادر انداختهاند میتوان حدس زد که از این پارک بهعنوان پاتوق استفاده میکنند.» او به یکی از این مخاطرات اشاره میکند: «لزوما همه این افراد معتاد نیستند. حوالی بیمارستان امام خمینی(ره) ۲مورد دختر و پسر جوانی بودند که بهعنوان همراه بیمار با هم زندگی میکردند که به مددسرا انتقال داده شدند.»
ارائه خدمات اجتماعی به همراهان بیمار بیسرپناه
احمد احمدی صدر، مدیرعامل سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران در این رابطه به همشهری گفت: منظور از همراهان بیمار بیسرپناه، خانوادهها و همراهان بیمارانی است که بهدلیل ناتوانی مالی و یا نداشتن دسترسی به سرپناه مناسب مجبور به استقرار در پیادهروی خیابانهای اطراف بیمارستانها، صندلیهای داخل بیمارستان و یا داخل خودرو هستند. با افزایش چشمگیر واحدهای بهداشتی و درمانی در شهر تهران و مراجعه خیل عظیم بیماران از شهرها و استانهای دور و نزدیک به این مراکز، شهر تهران در سالهای اخیر شاهد شکلگیری پدیده جدیدی به نام همراهان بیسرپناه بوده است که به دلایل متعددی نظیر ناتوانی مالی برای استقرار در هتل، مسافرخانه و... و یا بهدلیل دسترسی نداشتن به مراکز اقامتی مناسب در نزدیکی بیمارستانها به ناچار تن به اقامت در پیادهروها، ماشینها و فضاهای نامناسب اطراف بیمارستان میدهند.
او افزود: براین اساس شهرداری تهران به مثابه نهادی اجتماعی و در رأس آن سازمان خدمات و مشارکتهای اجتماعی در راستای دستیابی به اهداف اجتماعی خود با تأکید بر ارائه خدمات به اقشار و گروههای آسیبپذیر جامعه، حفظ زیبایی منظر شهری و جلوگیری از اسکان و تجمع همراهان و خانوادههای بیماران در پیادهروها، ماشینها و فضاهای نامناسب اطراف بیمارستانها و همچنین ارتقای سطح مشارکتهای برونسازمانی با هدف کاهش آسیبهای اجتماعی، در سالهای اخیر اقدام به راهاندازی ۶ مرکز اسکان همراهان بیماران (همراهسرا) در مناطق ۲-۳-۶-۷و۱۱کرده و خدمات اسکان و تغذیه به افراد حاضر کرده است. همراهسرا اقامتگاهی است برای اسکان موقت شبانه بهمنظور ارائه خدمات به همراهان بیمار(افراد غیربومی)که شامل خدمات حمایتی و اجتماعی ازجمله تأمین نیازهای اولیه است.