به گزارش همشهری آنلاین، جنگ اخیر غزه در دور کند خود قرار گرفته و قرائنی چون مبادله اسرا، بازگشت فلسطینیان به شمال غزه و پذیرفتن توقف چند روزه جنگ نشان میدهد نبردی که قریب به ۵۰ روز به طول انجامید؛ به بخشهای پایانیاش رسیده است. رژیم صهیونیستی در روزهای اول جنگ گفته بود تا نابودی حماس پیش خواهد رفت و کنترل غزه را در دست خواهد گرفت؛ اما در عمل چیزی که مشهود است، توافق با حماس و پذیرش توقف جنگ از سوی اسرائیلیهاست. نتانیاهو چندی پیش گفته بود:«توافق با حماس کار سخت، اما درستی است.» اما دلیل این تفاوت گفتار و عمل صهیونیستها در چیست؟
درگیری در چند جبهه با نیروهای مقاومت
یکی از جدیترین موضوعاتی که موجب شد فشاری بیسابقه به ساختار دفاعی اسرائیل وارد شود، درگیری رژیم صهیونیستی در چند جبهه بود. اسرائیل در این مدت نه فقط با مقاومت فلسطینی بلکه با حزبالله لبنان و انصارالله یمن نیز درگیر بود. نیروی مقاومت لبنانی در شمال خسارات قابل توجهی را به اسرائیل وارد ساخت و یمنیها از طریق تنگه بابالمندب انرژی و شریان حیاتی رژیم را نشانه گرفتند. همچنین خطر ورود مقاومت عراق به شکل جدی در میدان مبارزه نیز وجود داشت، مقاومتی که به تازگی از نبرد با داعش بیرون آمده و با تجربه قابل توجهی میتوانست اسرائیل را به بنبست سختی بکشاند.
فروریختن وجهه بین مردم دنیا و نسل جوان
از دیگر دلایلی که اسرائیل را به شدت تحت فشار قرار داد انزوا و جو رسانهای بود. در این ایام شاهد شور بیسابقه حمایت از فلسطین بودیم. دهها سال است که از اقصی نقاط دنیا، افرادی برای دفاع از فلسطین و اعتراض به رژیم آپارتاید سهودی به خیابانها میآیند یا در مطبوعات سخن میگویند. اما اینبار برائت از اسرائیل رنگ و بوی دیگری داشت و مقوله دفاع از فلسطین برای بسیاری از جوانان جهان تبدیل به یک دغدغه شد. حتی نوآم چامسکی، فیلسوف شهیر آمریکایی اظهار داشت که نسل زد در آمریکا به شکل فزایندی به دفاغ و جانبداری از اسرائیل برآمده و این تغییر نگرش در جامعه آمریکا میتواند سیاستهای این کشور در قبال خاورمیانه و اسرائیل را تغییر دهد. ابوالفضل ظهرهوند تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با فارس اشاره کرده بود که:صهیونیستها عملاً صحنه رسانه را واگذار کرده و حیثیت خود را به باد دادهاند. البته آنها در عرصه میدانی و نبرد نیز، حاصلی غیر از ویرانی ساختمانها و زمین سوخته نداشتند. از طرفی در داخل نیز با فشار افکار عمومی صهیونیستهای داخل سرزمینهای اشغالی روبرو هستند. خانوادههای مربوط به اسرای صهیونیستی با برگزاری راهپیماییهای طولانی تا مقابل کاخ نخست وزیری در تل آویو اعتراض خود را بیان کرده و هر روز در میدانی در تلآویو متحصن هستند که این موضوع روز به روز فشار را بر نتانیاهو افزایش میدهد.
باتلاقی به نام نبرد با حماس
همچنین میدان مبارزه با حماس برای اسرائیلیها چنان باتلاقی بود که ادامهاش تنها دست و پا زدنی است که مرگ را زودتر به وقوع میرساند. در ابتدا اسرائیل گمان نمیکرد تحت فشارترین گروه مقاومت به حدی از بلوغ نظامی و مبارزاتی رسیده باشد که بتواند آن را در شمال غزه گرفتار کند. اسرائیل برای جبران ناکامی جنگ با حماس موشکهایش را بر سر زنان و کودکان فرود میآورد و از همین منظر ادامه جنگ با حماس چیزی نبود که اسرائیل را بتواند به خواستهاش برساند. هدف صهیونیستها نابودی کامل حماس و از بین بردن تونلهای زیرزمینی آنها بود، اما پس از ۵۰ روز جنگ با این هسته مقاومت، اسرائیل به خوبی پی برده بود نه تضعیف حداکثری مقاومت ممکن است نه نابودی حماس. طبق برخی گزارشات تا کنون قریب به ۵ میلیارد دلار به رژیم صهیونیستی خسارت وارد شده و حجم قابل توجهی از تجهیزات نظامی آنها نابود گشته است.
تمام این اتفاقات فشار بر روی رژیم صهیونیستی و بالاخص شخص نتانیاهو را دوچندان کرده است. تا قبل از طوفانالاقصی مردم اسرائیل به دلیل وجود فساد سیستمی و ضعف اقتصادی به خیابانها میآمدند و ضدنتانیاهو شعار میدادند، گرچه بعد از جنگ حجم این قبیل اعتراضات کم شد، اما وجه دیگری از انتقادات با شدت بیشتری نسبت به بیبی آغاز شد. به طور مثال یکی از معضلاتی که از درون اسرائیل را وا داشت تا تن به آتشبس دهد حجم عظیم انتقاداتی بود که از سوی خانواده اسرای اسرائیلی روزانه صورت میگرفت. رژیم صهیونیستی جز کشتار ۱۴هزار شخص بیگناه و غیرنظامی از این نبرد آوردهای نداشت و به نظر میرسد، دنیا برای صهیونیستها به قبل و بعد ۷ اکتوبر تقسیم شده است. هیمنه نظامی و امنیتی اسرائیل امروزه فروریخته است و مقاومت اسلامی وارد فاز دیگری شده است.