همشهری آنلاین: وضعیت فلسطین را نمیتوان یک اشغالگری نظامی ساده دید چرا مساله بسیار فراتر از آن است. استراتژی ژئوپلیتیکی اسرائیل نه تنها شامل اشغال سرزمین فلسطین است، بلکه کنترل مردم فلسطین از طریق پاکسازی قومی، آواره کردن اجباری و منزوی کردن آنان را نیز شامل میشود. بنابراین، برای درک وضعیت کنونی این منطقه باید از استعمار و لزوم استعمارزدایی شروع کرد چرا که دولت اسرائیل از بدو تاسیس در سال ۱۹۴۸ (روز نکبت) یک رژیم استعماری بوده و همچنان هست.
استعمارزدایی از فلسطین
مانند دیگر جنبشهای اجتماعی تاریخی، روایت استعمارزدایی نیز پیچیدگیهای بسیاری دارد. حامیان استعمارزدایی بهدنبال اصلاح بیعدالتیهای تاریخی هستند و لزوم توانمندسازی جوامع حاشیه نشین برای تعیین حق سرنوشت خود و برخورداری از آزادی میگویند. هنگامی که آخرین جنگ اسرائیل و فلسطین آغاز شد، برخی از مفسران غربی انتقاد کردند که چرا مقابله با اسرائیل را استعمارزدایی مینامند و ادعا کردند که استفاده از استعمارزدایی اسرائیل در مورد فلسطین یک روایت خطرناک و غلط است.
اما واقعیت این است که استعمارزدایی نه تنها بهعنوان یک مفهوم نظری، بلکه به عنوان یک گفتگوی ضروری برای تغییر مسیر فلسطین و حمایت از آزادی و تعیین سرنوشت فلسطینیها توسط خودشان مطرح می شود. به همین دلیل است که این روزها در سراسر جنبش همبستگی با فلسطین به راه افتاده و از نظر بسیاری مبارزه علیه استعمار اسرائیل یک مبارزه برای بشریت است.
راهحل دو دولتی؛ راهکاری انتزاعی
استعمارزدایی در مورد فلسطین چیزی فراتر از استقلال سیاسی است. مردم فلسطین باید بتوانند آسیبهای تاریخی که متحمل شدهاند را بهبود بخشیده، فرهنگ خود را احیا کرده و به خودکفایی اقتصادی دست یابند. در این میان، شماری از رهبران جهان راه حل دو کشور را که ایجاد یک دولت مستقل فلسطینی در کنار دولت موجود اسرائیل پیشنهاد میکند راهحل بحران خاورمیانه میدانند. اما واقعیت این است که پس از سه دهه روند صلح متزلزل، خوش بینی فلسطینی ها در مورد امکان پذیر بودن این راه حل انتزاعی تقریبا از میان رفته است.
آنچه فلسطینیها را بیش از پیش نسبت به این راهحل بدبین کرده گسترش بی وقفه شهرک سازی های غیرقانونی رژیم صهیونیستی در کرانه باختری است که بیش از 700 هزار مهاجر یهودی در آن زندگی می کنند. مساله دیگر که حل نشده باقی مانده حق بازگشت میلیون ها آواره فلسطینی است. به این فهرست جدا کردن نوار غزه از کرانه باختری، بازرسی ها چند لایهای اسرائیلیها، ساختن دیوار که نمونه فاحش سیاستهای آپارتایدی تلآویو است را نیز اضافه کنید.
بیشتر بخوانید:
چرا اسرائیل در خاورمیانه جایی ندارد؟
ببینید| فلسطین در سال 1938؛ وقتی رژیم اشغالگر نبود!
منطق حذف اسرائیلیها
وضعیت فلسطینی ها بسیار پیچیده تر از آن چیزی است که مدافعان راهحل دو دولتی به تصویر میکشند. واقعیت این است که نه تنها ماهیت فعلی اسرائیل ریشه در منطق حذف دارد بلکه به عنوان یک جنبش صهیونیستی به طور سیستماتیک 500 روستای فلسطینی را از بین برده و از سال 1948 قتلعامهای متعددی را مرتکب شده است.
همچنین رفتار اسرائیل با فلسطینی هایی که پس از سال ۱۹۴۸ توانستند در سرزمین مادری خود باقی بمانند، نشان دهنده یک سلسله مراتب عمیقا ریشهدار نژادپرستانه است و فلسطینیها را به طور سیستماتیک در طبقه چهارم شهروندی دستهبندی کرده است. این تصویر واقعی اسرائیل است که حقایق بسیاری را درباره دولت استعمارگرای آن روشن میکند. این حقیقت غیرقابل انکار است که دولت اسرائیل با ورود هزاران مهاجران یهودی به سرزمینهای فلسطینی و جابجایی اجباری عرب های فلسطینی تشکیل شده است.
لزوم نابودی ساختار استعمارگرایانه قدرت در تلآویو
با توجه به وضعیت اسرائیل به عنوان یک ساختار استعمارگرا، برای استعمارزدایی در فلسطین باید این ساختار قدرت را از میان برد، ساختاری که خشونت نظامی علیه فلسطینی ها را اساس کار خود قرار داده است. اگر از پنجره استعمارزدایی به درگیری اسرائیل-فلسطین نگاه کنید درمییابید که عدم تمایل برای به رسمیت شناختن اسرائیل به عنوان یک نیروی امپریالیستی و استعماری عامل اصلی به نتیجه نرسیدن راه حل دو دولتی است.
میدلایست مونیتور مینویسد: گفتمان استعمارزدایی در فلسطین به درک جامع از این مساله نیاز دارد. این فقط یک مسئله منطقه ای نیست بلکه ضرورت جهانی است. در غیاب چنین نگاهی، قتلعام فلسطینیها ادامه پیدا میکند و آنها که از تامین عدالت و آزادی برای فلسطینیها حرف میزنند عملا به بیراهه میروند.