مجید مظفری، بازیگر تئاتر و تلویزیون و سینما که این روزها اجرای نمایش «بنگاه تئاترال» را پشت سر گذاشته از فضای نمایش خانگی می گوید و این که این فضا باعث شده خیلی از بازیگران و عوال پشت صحنه بیکار نباشند. وی همچنین به تولیدات سینمایی اشاره کرده و معتقد است: سینمای ایران روی موج کمدی سوار شده است.

همشهری آنلاین: بعد از گذشت ۵دهه همچنان جایگاه بازیگری خود را حفظ کرده و جزو بازیگرانی است که بازی‌هایش توانسته در سینما و تلویزیون و حتی تئاتر به‌خوبی دیده شود. مجید مظفری از بازیگران حرفه‌ای تئاتر، سینما و تلویزیون است که بیش از نیم‌قرن فعالیت می‌کند. او اخیرا در نمایش «بنگاه تئاترال» علی نصیریان به کارگردانی ‌هادی مرزبان بازی کرده و خودش می‌گویدمنتظر اکران ۲ فیلم است؛ «کوچه ژاپنی‌ها» و «کبوتر کشی» که فیلم اولی ۲سال است که آماده شده و منتظر اکران است و دومین فیلم مسائل فنی را پشت سر گذاشته و به‌احتمال زیاد در جشنواره فیلم فجر امسال رونمایی می‌شود. مسافران، سگ‌کشی، جنگ نفت‌کش‌ها و سایه‌های هجوم ازجمله فیلم‌هایی هستند که توانسته‌اند در جشنواره کاندیدا شوند یا جایزه بگیرند. ‌وی در این سال‌ها بیشتر از ۴۰فیلم سینمایی بازی کرده و علاوه بر آن در تئاترهای مختلف به ایفای نقش پرداخته است. مظفری علاوه بر سینما و تئاتر، روزگاری در سریال‌های تلویزیونی حضور داشت. او دهه ۶۰ و ۷۰ بیشترین نقش‌ها را در تلویزیون بازی کرده است. به بهانه حضورش در تئاتر «بنگاه تئاترال» با او صحبت کردیم. این بازیگر از وضعیت سخت تئاتر امروز گفت و اینکه در سینما موجی به نام سینمای کمدی ایجاد شده که علاوه بر ویژگی‌های مثبت خودش باعث شده تا سینمای اجتماعی به خوبی دیده نشود. از وی درباره شبکه نمایش خانگی پرسیدیم که پاسخ داد: اگر این شبکه گسترش نمی‌یافت بسیاری از بازیگران و عوامل پشت صحنه بیکار می‌ماندند.‌

تئاتر در تولید، هزینه مضاعف داشته و آنقدرها شرایط گروه‌های نمایشی به لحاظ اقتصادی خوب نیست آیا در تنوع اجرا وضعیت خوبی دارد؟ چه می‌توان کرد که وضعیت اقتصادی گروه‌های نمایشی بهتر شود؟
فکر می‌کنم این کمیت در پاییز بیشتر است؛ معمولا پاییز فصل خوبی برای تماشای تئاتر است. کسانی که علاقه‌مند به تماشای نمایش هستند با طولانی شدن شب‌ها ترجیح می‌دهند به تماشای نمایش بنشینند. درست است که تعداد اجراها بیشتر شده و این خودش مثبت است، اما گاهی نمایش‌هایی را می‌بینیم که کیفیت آنها چندان باعث رضایت نیست.

به نظر شما چرا برخی نمایش ها کیفیت قابل قبولی ندارند؟
به‌نظرم بیشترین دلیل افت کیفیت به مسائل اقتصادی برمی‌گردد. ببینید در این وضعیت اقتصادی یک گروه تئاتری میانگین ۲ تا ۴ماه وقت می‌گذارد تا برای اجرای یک نمایش، تمرین کند. در مدت تمرین تمام هزینه‌ها به‌صورت شخصی پرداخت می‌شود. اجرا آماده می‌شود، اما ناگهان بعد از چند ‌ماه ناظران سر مسائلی که می‌توانستند چندماه قبل درباره‌اش صحبت کنند، اجازه اجرا نمی‌دهند و اصلاحات خود را می‌گویند. نمی‌دانم چرا وقتی نمایشنامه در شوراست و مجوز داده می‌شود، موارد را اعلام نمی‌کنند و این موارد در زمان بازبینی عنوان می‌شود یا در زمان اجرا جلوی کار گرفته می‌شود. به‌نظرم با توجه به این وضعیت اقتصادی باید تکلیف اجرای یک کار در زمان ارائه مجوزها روشن شود. متأسفانه بلاتکلیفی در زمان تمرین و حتی اجرا باعث می‌شود که کارگردانان از بازیگران حرفه‌ای استفاده نکنند؛ چراکه تکلیف یک اجرا از همان ابتدا مشخص نیست. پروسه اجرای تئاتر بسیار فرسایشی است. گروه چندماه تمرین می‌کند، بعد از مجوز، تازه قراردادها بسته می‌شود و سرمایه‌گذار یا تهیه‌کننده تازه شروع به پیدا کردن سالن نمایش می‌کند. فکر کنید در این چند ماه بازیگران و دیگر عوامل چه باید بکنند. آن قدر شرایط اقتصادی سخت است که حتی در زمان اجرا سعی می‌شود از دکور استفاده نشود و برخی موارد مانند دکور و موسیقی نادیده گرفته شوند که همه اینها بر کیفیت کار تأثیر می‌گذارد. تئاتر در همه جای دنیا از سوی شهرداری‌ها حمایت می‌شود و ‌یک برنامه‌ریزی مدون گروه‌های نمایشی اجراهای خود را پشت‌سر می‌گذارند.

گفتید که در سینما ۲ کار آماده برای اکران دارید، اما در سینما در این سال‌های اخیر کم‌کار بوده‌اید.
در حال حاضر وضعیت سینمای ما خیلی با برنامه و بسامان نیست. انگار موجی ایجاد شده که تنها سینمای کمدی فروش دارد و همه سوار این موج شده‌اند. ویترین تولیدات سینمایی به‌هم‌ریخته است. نمی‌گویم سینمای کمدی بد است و آن را نفی نمی‌کنم، اما شرایط را باید به‌گونه‌ای مدیریت کرد که همه ژانرها بتوانند تولید و از همه مهم‌تر اکران شوند. سینمای اجتماعی ما حمایت نمی‌شود و فروش حرف اول را می‌زند. درست است که در سینمای کمدی هم چالش‌های اجتماعی مطرح می‌شود، اما باید تمام موضوعات را در سینما داشته باشیم. حتی کسانی که به‌دنبال تولید فیلم‌هایی با مضمون اجتماعی هستند آنقدر فضا برایشان سخت می‌شود که به‌دنبال تولید فیلم‌های کمدی می‌روند. اینکه عنوان می‌شود نزدیک به ۱۲فیلم سینمایی کمدی ساخته می‌شود، نکته‌ای قابل تامل در تولیدات یک‌ساله سینمای ایران است. این نکته را هم بگویم که این جریان‌هایی که در فیلمسازی‌ شکل می‌گیرد، نه تقصیر سازندگان است و نه تقصیر بازیگرانی که بازی در فیلم‌ها را انتخاب می‌کنند. این موج‌سواری روی فیلم‌های پرفروش و پرمخاطب در برهه‌های زمانی مختلف دیده می‌شود؛ به‌طور مثال زمانی که فیلم «تشکیلات» خوب می‌فروخت، نزدیک ۱۰‌ماه هر سناریویی که به من پیشنهاد می‌شد مانند فیلم «تشکیلات» بود. به بهانه فروش یک فیلم کارها مثل هم تولید می‌شوند و از بازیگران نیز دعوت می‌شود و بازیگر به شکل ناخودآگاه نقش را قبول می‌کند و با توجه به شرایط، بازیگر ناچار است برای حیات کاری، در فیلم‌ها حضور داشته باشد. به‌نظرم در سینما چرخه معیوبی وجود دارد، تهیه‌کنندگان خوبی داریم که فیلم را برای اکران موفق می‌سازند، اما آنچه در این وضعیت مهم است، بازگشت سرمایه است.

‌با این اوصاف گردش اقتصادی در تمام تولیدات ما رخنه کرده، اما با این حال شبکه نمایش توانسته دایره گسترده‌ای هم از هنرمندان و هم مخاطبان را در بر بگیرد.
ببینید، وضعیت درآمد و گردش اقتصادی در تئاتر مشخص است. در سینما هم به جز فیلم‌های کمدی دیگر فیلم‌ها نمی‌فروشند. وضعیت امروز تولیدات تلویزیون نیز مشخص است. به‌نظرم شبکه نمایش خانگی توانسته باعث جذب بسیاری از بازیگران شود؛ بازیگرانی که اگر هم به تلویزیون بروند آنقدرها درآمد ندارند و خود تلویزیون هم در جذب مخاطب موفق نبوده و همه این بازیگران به سمت شبکه نمایش خانگی می‌روند؛ شبکه‌ای که اگر نبود بسیاری از عوامل سینما و تلویزیون و حتی تئاتر بیکار می ماندند.

برش‌های کوتاه

بنگاه تئاترال‌؛ یک‌موزیکال شاد
‌نمایش بنگاه تئاترال، یک کار موسیقیایی و موزیکال شاد است و از نمایش‌های ملی - سنتی به‌شمار می‌آید. بسیاری از متون نمایشی ما می‌توانند در حال حاضر اجرا شوند، اما به‌خاطر وضعیت سخت اقتصادی و
نبود حمایت‌ها وضعیت تئاتر ما آنقدرها خوب نیست. اگر حمایت باشد می‌توانیم نمایشنامه‌های زیادی روی صحنه ببریم و می‌توانیم دانشجویان تئاتر بیشتری را جذب صحنه‌های نمایش کنیم، اما با توجه به سختی پروسه تمرین و اجرا، دانشجویان تئاتر چگونه می‌توانند چرخ زندگی را بچرخانند؟ دانشجویانی که پشتوانه مالی آنچنانی ندارند و به همین دلیل ترجیح می‌دهند به سمت تصویر بروند و خیلی‌ها از تئاتر دور می‌شوند.‌


درگیر بوروکراسی هستیم
وقتی مرکز هنرهای نمایشی وجود دارد که همه سیاستگذاری‌های تئاتر کشور را انجام می‌دهد، چرا باید پروسه اجرا در دیگر شهرها طولانی باشد، وقتی می‌خواهیم در شهرهای دیگر اجرا داشته باشیم باز هم باید یک پروسه دیگر را طی کنیم. خیلی‌ها وقتی می‌آمدند نمایش را می‌دیدند، پیشنهاد اجرا در شهر خودشان را داشتند، اما گروه وقتی می‌خواهد در شهر دیگر اجرا داشته باشد باز هم درگیر بوروکراسی می‌شود. وقتی در پایتخت مجوز داده می‌شود، چرا هر شهر هم برای خود مجوز می‌دهد؟
این به لحاظ اقتصادی برای گروه‌های نمایشی که دوست دارند در دیگر شهرها اجرا داشته باشند، به‌صرفه نیست. می‌خواهیم ۱۰شب در یک شهر اجرا داشته باشیم، اما باید ۲‌ماه وقت برای گرفتن مجوز بگذاریم. به‌نظر می‌رسد سلیقه مدیران بیشتر از قوانین دیده می‌شود.

منبع: همشهری آنلاین