۷۸سال پیش در چنین روزی، یعنی ۲۴اکتبر۱۹۴۵ نهادی بینالمللی تحت عنوان سازمان ملل متحد با هدف خدمت به صلح بشریت، گسترش روابط بینالمللی و احترام به حقوق ملتها شکل گرفت اما بررسی عملکرد سازمان ملل طی نزدیک به ۸دهه گذشته به ما نشان میدهد که این نهاد استقلال کافی برای رسیدن به اهداف تعریف شده را ندارد و ۵ قدرت پیروز جنگ جهانی دوم ازجمله آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه و چین با برخورداری از حق وتو و عضویت دائم در شورای امنیت، از این نهاد در جهت رسیدن به اهداف سلطهجویانه خود استفاده میکنند. نگاه به شورای امنیت که از ۱۵عضو دائم و موقت تشکیل میشود، روشن میکند که این نهاد، تابعی از اراده آمریکا و لابی صهیونیستی شده و نمیتواند درخصوص مسائل امنیتی کشورها تصمیمات مستقل و سرنوشتساز اتخاذ کند.
وتو در شورای امنیت سازمان ملل به رأی منفی هریک از ۵ عضو دائم آن شورا اطلاق میشود. هر یک از ۵ عضو دائمی شورای امنیت میتواند با دادن رأی منفی از صدور قطعنامهای در شورای امنیت جلوگیری کند. این رأی منفی را که مانع از تصویب قطعنامه میشود «وتو» مینامند.
یک سال پس از تأسیس سازمان ملل متحد، با مخالفت نماینده شوروی در سازمان ملل با یکی از پیشنهادهای شورای امنیت، برای نخستین بار، در شانزدهم فوریه ۱۹۴۶ میلادی حق وتو، مورد استفاده قرار گرفت. طرح اصلی حق وتو در کنفرانس یالتا در سال ۱۹۴۵ میلادی توسط انگلیس، آمریکا و شوروی به تصویب رسید و بعدها در منشور سازمان ملل متحد، گنجانده شد. از آن زمان تاکنون، اعتراضهای متعددی از جانب کشورهای جهان به حق وتو، انجام شده است. این کشورها، حق وتو را که به ۵ عضو دائم شورای امنیت اجازه میدهد بهخاطر منافع خود در مقابل تصمیمات شورای امنیت و یا سازمان ملل بایستند، مخالف اصول دمکراسی و برابری کشورها در سطح جهانی میدانند.
از بدو تاسیس سازمان ملل شوروی تا توانست از حق وتو استفاده کرد ولی پس از فروپاشی شوروی، آمریکا با استفاده مکرر از این قانون برای خودش رسوایی به بار آورد! اغلب هم بهخاطر قطعنامههایی که علیه جنایات رژیم صهیونیستی به مرحله تصویب در شورای امنیت میرسد و آخر سر آمریکای بشردوست! آنها را وتو میکند.
بیشتر موارد استفاده از حق وتو در دوران جنگ سرد و رویارویی ابرقدرتهای آمریکا و شوروی بود که شوروی سابق بهدلیل مخالفت با سیاستهای نظام سرمایهداری غربی به وتوی قطعنامههای شورای امنیت اقدام میکرد؛ بهطوری که آندره گرمیکو وزیر امور خارجه شوروی در سالهای ۱۹۵۷ تا ۱۹۸۵ به آقای نه معروف شده بود. البته پس از فروپاشی شوروی میزان استفاده روسیه از حق وتو در شورای امنیت بهشدت کاهش یافته است.
آمریکا ۵۳بار از حق وتوی خود برای ممانعت از تصویب قطعنامههای شورای امنیت علیه اسرائیل استفاده کرده است. بعضی از آنها موضوعاتی چون جنایت جنگی، اشغال، الحاق سرزمینی، قتل فراقانونی، شهرکسازی، توسل به زور و حقوق بشر داشتند اما در مواردی این استفاده از حق وتو به ادامه پیدا کردن کشتار بیرحمانه صهیونیستها انجامیده مانند همین نمونه آخری که بهرغم اجماع تمام اعضای شورای امنیت، این آمریکا بود که مقابل این اجماع جهانی ایستاد.
نمونههای این حق وتوها که در حکم تأیید کشتار اسرائیلیهاست، ماهیت جنایتکار آمریکا را بیش از پیش روشن میکند:
سال ۱۹۷۶/ ۵ ژانویه: واشنگتن با استفاده از حق وتو، مانع تصویب قطعنامه پیشنهادی پاکستان، پاناما، تانزانیا و رومانی در راستای دفاع از حق مردم فلسطین و تعیین سرنوشت خود با تشکیل دولت فلسطینی مستقل براساس منشور سازمان ملل و ضرورت عقبنشینی اسرائیل از سرزمینهای اشغالی از ژوئن ۱۹۶۷ و محکومیت شهرکسازیهای صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی شد.
سال ۱۹۸۲ در ماه ژانویه اسرائیل به سوریه حمله میکند و بلندیهای جولان را اشغال میکند، در ۲۰ ژانویه، آمریکا از حق وتوی خود علیه قطعنامه تحریم اسرائیل بهدلیل اشغال بلندیهای جولان در سوریه استفاده کرد.
در ۲۰ آوریل همین سال، حادثه هجوم به مسجد الاقصی و محکومیت آن، توسط آمریکا وتو میشود؛ حملاتی که به شهادت و زخمی و آواره شدن بسیاری از سوریها و ساکنان قدس میانجامد. سال ۱۹۸۳ و کشتار بیرحمانه صبرا و شتیلا، مورد محکومیت همه دنیا قرار گرفت و میرفت با محکومیت جهانی، مانعی مقابل اسرائیل برای این جنایتهای بیرحمانه شکل بگیرد اما باز آمریکا مانع میشود، آن هم با حق وتو. در سال ۱۹۸۶ که چند سالی است اسرائیل، لبنان را اشغال کرده و جنایتهای زیادی را مرتکب میشود، اما قلدرانه ایستاده و هل من مبارز میطلبد، باز محکومیت این تجاوز، توسط آمریکا وتو میشود. در ۱۹۸۷، همزمان با انتفاضه اول سنگ فلسطینیها، سیاستی را اسرائیلیها دنبال میکنند با نام مشت آهنین و شکستن استخوان بچههای فلسطینی؛ همان فرزندانی که اصلیترین عامل این انتفاضه بهحساب میآمدند. ماشین کشتار اسرائیل را که شورای امنیت بنا بر توقفش داشت، باز آمریکا، ترمزش را برید؛ با حق وتو. همین وتو در سال ۱۹۸۸ در انتفاضه دوم بهعینه تکرار شد و دست اسرائیل را برای جنایات بیشتر باز کرد. علاوه بر این، ترور یکی از سیاستهای دائمی رژیم صهیونیستی است. شیخ احمد یاسین، مؤسس جنبش مقاومت اسلامی و بسام الشکعه، شهردار نابلس دو نفری هستند که بنا بود ترورشان توسط اسرائیل با قطعنامه شورای امنیت، محکوم شود که مجددا آمریکا مقابل آن ایستاد و در عمل مجوزی برای این ترورها برای این رژیم آدمکش صادر کرد. یک فقره از ثمرات این وتو، شهادت دانشمندان هستهای ما کف خیابانهای تهران بود. پس از قرارداد اسلو و بهرغم بندهای آن، اسرائیل غزه را همچنان در اشغال دارد و حاضر به عقبنشینی نیست. ۵ اکتبر ۲۰۰۴ واشنگتن با استفاده از وتو، قطعنامه شورای امنیت درباره درخواست توقف تجاوز اسرائیل به شمال نوار غزه و عقبنشینی از آن را لغو کرد.۲۰۰۶ مجددا این ماجرا با تجاوز مکرر اسرائیل به غزه شکل گرفت و باز هم داستان وتوی آمریکا نگذاشت اسرائیل محکوم شود. این موارد از وتوی آمریکا به نفع صهیونیستها در موضوعات مختلف، بسط یدی برای اسرائیل ایجاد کرده تا بتواند به جنایات خود با خیال راحت ادامه دهد. اما این تراژدی با همت ملتها و دولتهای آزاده پایان خواهد یافت.
حسین کاظمزاده؛ پژوهشگر دین و اندیشه