به گزارش همشهری آنلاین، مستند «پاشو بریم» به کارگردانی محسن اردستانی و تهیهکنندگی مریم کثیری با همکاری معاونت فرهنگی شهرداری تهران ساخته شده و به زودی پخش این مجموعه ۲۶ قسمتی از شبکه افق آغاز خواهد شد. مریم کثیری، دکترای روانشناسی دارد و تهیه کننده و کارگردان تلویزیون، سردبیر فصل نهم برنامه تلویزیونی کام شیرین از شبکه دوم و مستند شش قسمتی آه و آیینه برای بنیاد روایت فتح را که از شبکه افق پخش شده است، در کارنامه دارد. در این گفت وگو او در باره مستند پاشو بریم بیشتر توضیح میدهد:
در باره مستند پاشو بریم برایمان توضیح بدهید. در این مجموعه چه میبینیم؟
مجموعه مستند پاشو بریم خانوادهای را نشان میدهد که قرار است در فصلها و زمانهای متخلف از اماکن فرهنگی و تفریحی تهران بازدید کنند. هدف مستند این است که به خانوادههای تهرانی بگوییم چطور میتوانند تفریح کنند. میخواهیم آنها را مطلع کنیم که چه رویدادهای فرهنگی در شهر شما اتفاق میافتد که میتوانید از آنها استفاده کنید. چه از نظر مسیر دسترسی، چه قیمت بلیت و معرفی اماکن مختلف.
این خانواده را چطور برای این مستند انتخاب کردید؟
ما فراخوانی منتشر کردیم و از میان ۲۰ خانواده داوطلب، این خانواده را انتخاب کردیم.
این خانواده چه ویژگیهایی دارند که آنها را در این مستند دنبال میکنیم؟
این خانواده زمینه فرهنگی و مذهبی دارند. پدر علاوه بر این که روی سکوی نفتی کار میکند، خطاط است و مادر تذهیب کار میکند. افراد دیگر خانواده هم هرکدام یک مهارت هنری دارند. مثلا پسر خانواده موسیقی کار میکند. با این ویژگیهاست که سراغ اماکن فرهنگی تهران میروند. ضمن این که تلاش کردیم خانواده ای را پیدا کنیم که که از نظر مالی مثل بیشتر مردم باشد.
در این مستند چه اماکن فرهنگی را میبینیم؟
چهار دسته از اماکن در این مستند وجود دارد. یکی اماکن فرهنگی مثل موزهها که خیلی در تهران مغفول هستند، موزههایی مثل موزه ملک که شاید مردم کمتر سراغ آنها میروند. دسته دیگر اتفاقات و رویدادهای فرهنگی هستند. مثلا نمایشی مثل کلنل که در تئاتر وحدت اجرا میشود. یعنی اتفاقاتی که مقطعی و کوتاه مدت در تهران رخ میدهند.
دسته سوم اماکن تفریحی هستند که ثابتند و دسته بعدی هم رویدادهای مذهبی است.
به عنوان تهیه کننده در ساخت این مستند چه مشکلاتی داشتید؟
بیشترین مسئله محیط اجتماعی و معذورات پخش است. ما نمیخواستیم این خانواده را در محیط ایزوله خانه نشان دهیم. باید آنها را در همین جامعه و خیابانها نشان میدادیم که این کار ما را از نظر پخش دچار مشکل میکرد. مجبور بودیم با سه یا چهار دوربین کار کنیم که تصویرهای بیشتری برای رفع مشکل پخش داشته باشیم. مسئله بعدی پیدا کردن لوکیشنهایی بود که جنبه تبلیغی نداشته باشد و این کار سختی بود. قصهپردازی هم در این زمان کم کار سختی بود. یک وقت شما ۴۰ دقیقه زمان برنامه دارید. بنابراین میتوانید قصه پردازی کنید و شخصیتهایتان را پرورش بدهید. ولی زمان برنامه ما خیلی کم است.
نکته دیگر این بود که بچههای این خانواده مدرسه بودند و تنها روزهای پنجشنبه و جمعه میتوانستیم آنها را داشته باشیم. این روزها هم اماکن فرهنگی و تفریحی تهران معمولا بسیار شلوغ هستند و این مسئله کار را برای تصویربرداری مشکل میکرد.
از همکاری با شهرداری بگویید.
به دلیل این که شبکه از نظر مالی دچار معذوریتهایی است، زمانی که طرح برنامه را ارائه دادیم، به ما گفته شد اگر از شهرداری برای این مستند کمک بگیرید، اتفاق خیلی خوبی است. در همان جلسه اول هم معاونت فرهنگی شهرداری استقبال خوبی از این طرح کرد. به ما برنامههایی را اعلام کردند و گفتند دوست داریم مردم از برنامهها مطلع شوند. این هوشمندی را داشتند که صرفا تبلیغات مستقیم و رپرتاژ موثر نیست. اگر اطلاع رسانی و تبلیغ در حین یک برنامه اتفاق بیفتد، اثر بیشتری دارد. بنابراین پذیرفتند که نیمی از بودجه برنامه را تأمین کنند.