همشهری آنلاین - گروه سیاسی: پایگاه تحلیلی ژئوپلیتیکال مانیتور مستقر که دفتر آن در تورنتوی کانادا مستقر است در گزارشی مدعی شد ایران نقش پررنگ و مهمی در حماس و اسرائیل دارد و به دنبال برداشتن منافع مهمی از این جنگ است.
در خلاصهای از این گزارش درباره جنگ حماس و رژیم صهیونیستی در نوار غزه آمده است:
با توجه به اینکه ایران حماس را تأمین مالی میکند و آموزش میدهد، به احتمال زیاد ایران از برنامههای حماس مطلع بوده است. در همان زمان، عربستان سعودی به یک توافق عادی سازی با اسرائیل تحت حمایت ایالات متحده نزدیک بود. چنین توافقی به احتمال زیاد شامل امکان بهرهگیری از برنامه هستهای غیرنظامی عربستان سعودی، تقویت بیشتر همکاری دفاعی ایالات متحده و عربستان سعودی و امکان توافق صلح بین اسرائیلیها و فلسطینیها تحت نفوذ عربستان میشد.
علاوه بر این، تقریبا یک ماه قبل از حملات حماس، طرحی برای ایجاد کریدور هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC) در جریان اجلاس سران گروه ۲۰ در دهلی نو اعلام شد. این طرح که بهعنوان یک پروژه اتصال استراتژیک منطقهای در نظر گرفته میشود، در درجه اول شامل هند، امارات متحده عربی (امارات متحده عربی)، عربستان سعودی، اردن و اسرائیل است. با توجه به مقیاس کلان پروژه و تأثیر آن بر جریان تجاری بین هند و اروپا، انتظار میرفت که این پروژه سطح بیسابقهای از یکپارچگی و همکاری استراتژیک را در چند جبهه بین کشورهای درگیر به ارمغان آورد که به نوبه خود به خاورمیانهای صلحآمیزتر، باثباتتر، امنتر و بهسرعت در حال توسعه بینجامد. همه مواردی که قبلاً ذکر شد، بدون شک در تضاد با جاهطلبیهای دیرینه منطقهای ایران و برنامه بیثباتکننده در قبال بسیاری از کشورهای عربی است (ادعای پایگاه تحلیلی).
تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی در منطقه به دلیل جنگ فعلی غزه منجر به تحریک احساسات عمومی در بسیاری از کشورهای عربی میشود و از این رو دولتهای منطقه را تحت فشار قرار میدهد تا هیچ گام ملموسی به سمت عادیسازی یا همکاری اقتصادی بیشتر با اسرائیل برندارند، که دقیقا یکی از اهداف اصلی ایران است.
ایران دارای ذخایر اورانیوم غنی شدهای تقریباً ۲۲برابر حد تعیین شده در توافق هستهای سال۲۰۱۵ است. ایران اورانیوم را تا سطح آستانه ۶۰ درصد غنیسازی کرده است و میتواند در هر شرایطی به آستانه تسلیحات اتمی برسد.
تاریخ مذاکرات نشان میدهد که ایران همواره به مانورهای دیپلماتیک پایبند است که به این کشور اجازه میدهد در دقیقه۹۰ به هدف مورد نظر خود در برنامه هستهای دست یابد.
ایران با تلاش برای نشان دادن خود به عنوان یک قدرت منطقهای حیاتی با نفوذ محوری از طریق کنترل گروههای نیابتی در خاورمیانه، میتواند از دیپلماسی بینالمللی برای تسهیل مذاکرات یا کاهش نظارت در مورد برنامه هستهای خود استفاده کند.
ایران سابقه به خوبی در استفاده از جنگ نیابتی دارد که به موجب آن از بازیگران غیردولتی در عراق، سوریه، لبنان، یمن و غزه حمایت میکند. جنگ جاری در غزه فرصتی برای ایران است تا روابط و اتحادهای خود را در سراسر خاورمیانه مستحکم کند. ایران با ارائه حمایتهای مالی، مادی و فناوری میتواند تواناییهای این گروهها را تقویت کند و آنها را قادر سازد تا مبارزه خود را با آمریکا و شرکای عرب منطقهای تشدید کنند.
این پایگاه تحلیلی مسائل ژئوپلیتیک در پیشنهاد خود برای تخاصم غرب و کشورهای عربی علیه ایران مینویسد:
تقویت وحدت میان کشورهای عربی منطقه که باید تهدید ایران را به عنوان یک دشمن مشترک ببینند، بسیار مهم است. با اتخاذ یک جبهه متحد میان ایالات متحده و شرکای عرب منطقهای، مخالفت قویتر و متحدتری علی ایران شکل میگیرد. همکاری در توسعه توان دفاعی و قابلیتهای همکاری، تمرینهای نظامی مشترک و افزایش تعامل دیپلماتیک میتواند قابلیت بازدارندگی جمعی را در برابر مداخلههای مداوم ایران افزایش دهد.
تلاشهای هماهنگ میتواند بر اشتراکگذاری اطلاعات، کنترل مرزها، و عملیات نظامی هماهنگ با هدف قرار دادن نیروهای نیابتی مورد حمایت ایران متمرکز شود. ایالات متحده و متحدان عرب منطقهای با ایجاد اختلال در توانایی ایران برای حمایت و تامین این گروهها میتوانند نفوذ ایران در خاورمیانه را تضعیف کنند.
ایالات متحده و شورای همکاری خلیج فارس با تقویت اشتراک اطلاعاتی، ایجاد یک کارگروه دریایی چندملیتی، استقرار سامانههای ضد موشکی و ضد هواپیماهای بدون سرنشین، تقویت گشتزنیهای دریایی منطقهای، تقویت نیروهای عملیات ویژه و تواناییهای مبارزه با تروریسم و تقویت همکاریهای منطقهای، به ایمنسازی مسیرهای کشتیرانی حیاتی و کمک به ثبات در منطقه کمک خواهد کرد.