همشهری آنلاین: حملات رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه دیروز (یکشنبه) برای هفتاد و نهمین روز متوالی ادامه پیدا کرد. شمار شهدای فلسطینی از مرز 20هزار نفر فراتر رفته و غزه گستردهترین حجم ویرانی از زمان جنگ جهانی دوم را متحمل شده است. اما رمزی بارود روزنامهنگار آمریکایی فلسطینی و سردبیر روزنامه اینترنتی فلسطین کرونیکل به روزنامه همشهری میگوید این منطقه با سابقه تاریخی که در عرصه مقاومت دارد قویتر از گذشته بازخواهد گشت. بارود سردبیر سابق تارنمای خبری ـ تحلیلی میدلایست آی و معاون سابق سردبیر الجزیره آنلاین، علاوه بر دهها مقاله، چندین کتاب نیز با موضوع فلسطین نوشته است. این مصاحبه را در ادامه میخوانیم.
بهعنوان یک فلسطینی که صدایتان در جهان شنیده میشود استراتژی شما برای حمایت از حقوق فلسطینیها چیست؛ به ویژه در شرایط دشواری که امروز با آن روبهرو هستند.
تجربه به ما آموخته است که رسانههای شرکتی ـ یعنی رسانههای بزرگی که اغلب تحت مالکیت اَبَرشرکتهای غربی هستند ـ هرگز به ما فلسطینیها کمک نخواهند کرد چرا که آنها ایجاد شدهاند تا را به منافع مالی و سیاسی دولتهای غربی و گروههای تجاری قدرتمند را تامین کنند. بنابراین، ما در پلتفرمهای رسانهای مستقل سرمایهگذاری میکنیم یعنی پلتفرمهایی که تحت تسلط و اراده قدرتها نیستند و از جایی دستور نمیگیرند. رسانههای مستقل بهطور مستقیم با مردم عادی صحبت میکنند و آنها را تشویق میکنند که در دفاع از افراد عادی دست به مبارزه بزنند. خوب طبیعی است که ما در این راه سعی میکنیم نقطه نظراتی را ارائه کنیم که نظر آحاد مردم و گروههایی است که تلاش دارند تا سلطه سیاسی و نظامی قدرتهای بزرگ را به چالش بکشند.
نگاه جهان عرب به منازعه اسرائیل و فلسطین را چطور ارزیابی میکنید؟
مردم کشورهای عربی همواره فلسطین و فلسطینیان را به عنوان بخشی از ضمیر سیاسی جهان عرب دیدهاند و هیچگاه این نگاه را کنار نگذاشتهاند. حتی در دورههایی که کشورهای مختلف عربی دستخوش آشفتگی های سیاسی و امنیتی شده، فلسطین همواره مهمترین مسئله آنان بوده است. نظرسنجیهای اخیر درباره افکارعمومی جهان عرب نیز این واقعیت را تأیید میکند. اینجا مساله چالش برانگیز رویکرد رژیمهای سیاسی عربی در قبال فلسطین است، رژیمهایی که تنها به دنبال بقا هستند و در چارچوب خواست کشورهای غربی حرکت میکنند. وجود این رژیمها برای منافع آمریکا و کشورهای غربی کاربردی است چون همیشه در طول تاریخ بهعنوان یک سپر میان جامعه ناراضی و متمرد عرب و منافع و برنامههای غربی عمل کردهاند. اما به اعتقاد من، زمانی فرا خواهد رسید که این سپر شکسته خواهد شد و مردم جهان عرب این دیوار را فرو خواهند ریخت و آنگاه جهان عرب به سمت درستی حرکت خواهد کرد و حاکمیت ملی و استقلال سیاسی خود را به دست خواهند آورد. پس از این مرحله خواهد بود که جهان عرب بهعنوان یکی از بزرگترین حامیان فلسطین برای آزادی آنان وارد میدان می شود.
بیشتر بخوانید:
یک بام و دو هوای حقوق بشر در جنایت علیه فلسطین
عملیات یمن گوشهای از توانایی جبهه مقاومت
چرا «پیروزی کامل» فلسطین نزدیک است؟
نظر شما درباره ائتلاف بینالمللی که قرار است علیه یمن تشکیل شود، چیست؟
این اولین ائتلافی نیست که آمریکا در خاورمیانه تشکیل داده است اما بیتردید یکی از بیارزشترین آنهاست. خلاف ائتلافهای قبلی آمریکا ـ به عنوان مثال علیه عراق، سوریه و حتی داعش ـ این اعضای تاثیرگذار منطقهای ندارد تقریبا اغلب کشورهای عربی تأثیرگذار مانند مصر و عربستان سعودی از عضویت در آن سرباز زدهاند. به اعتقاد من، واشنگتن در مقابله با گروه انصارالله در یمن کمترین اهرم تأثیرگذاری را دارد. چنین تقابلهایی در گذشته هم تکرار شده و شکست خورده است. ما شاهد بودیم که پیشتر نیز ائتلاف عربی که متحد منطقهای واشنگتن به شمار میروند در آخرین جنگ خود علیه انصارالله شکست خوردند؛ در حالی که این گروه از لحاظ نیروی نظامی و آمادگی نسبت به گذشته رشد هم کرده است. پس بسیار سخت است که بتوان تصور کرد ائتلافی که قرار است به رهبری آمریکا تشیل شود بتواند این گروه را کنترل کند، گروهی که خود را از یک نیروی ملی که فقط در مرزهای یمن فعالیت میکرد، به یک نیروی منطقهای تبدیل کرده است که از طرف همه جدی گرفته میشود.
طنز ماجرا اینجاست که آمریکا با تبدیل کردن دریای سرخ به منطقه جنگی بهدنبال برقراری ثبات در این منطقه است. برقراری ثبات با جنگ، یک تاکتیک قدیمی اما ناموفق آمریکایی است که هیچگاه در خاورمیانه ـ آنهم در بلندمدت ـ کارآیی نداشته است. همانطور که در عراق و افغانستان دیدهایم، معمولاً آمریکا از درگیریهای نظامی برای ایجاد ثبات یا به اصطلاح «بازگردان دموکراسی» و «مبارزه با تروریسم» استفاده میکند که دقیقا نتیجه عکس دارند. به اعتقاد من، درباره یمن و ائتلافی که قرار است شکل بگیرد نیز همین نتیجه تکرار خواهد شد.
پیشبینی شما درباره آینده غزه، سرنوشت فلسطینیانی که در آنجا زندگی میکنند و در مجموع خاورمیانه پساجنگ چیست؟
من فکر میکنم غزه، با وجود ویرانی عظیمی که در حال رخ دادن است، به قویترین شکل ممکن بازخواهد گشت و مقاومت مسلح بهعنوان نیروی محرکه فلسطینیان در سراسر خاورمیانه بازمیگردد. در واقع، علم به همین مساله باعث شده تا تلآویو و واشنگتن برای ادعای هرگونه پیروزی در غزه تردید داشته باشند. همچنین به باور من، پس از جنگ غزه خاورمیانهای کاملا جدید شکل خواهد گرفت، خاورمیانهای که نظم قدیمیای که واشنگتن و متحدان غربیاش پس از جنگ جهانی دوم بر این منطقه ایجاد کردهاند را به چالش خواهد کشید.
تلاش برای عادیسازی روابط بین اسرائیل و کشورهای عرب که هدفش تثبیت نظم فرسوده قبلی بر منطقه بود نیز به محاق رفته است. در واقع هدف از عادیسازی روابط این بود که منافع قدرتهای غربی در منطقه را در دورهای که تاثیرگذاری آمریکا در مناسبات جهانی به نفع دشمنان واشنگتن ـ یعنی چین و روسیه و قدرتهای منطقهای مانند ایران ـ در حال تغییر است، حفظ کند.
جنگ غزه پایگاه آمریکاییها در منطقه را ویران کرده است بنابراین استراتژی غرب تلاش برای حفظ خاورمیانه خواهد بود. زمان نشان خواهد داد که این هدف محقق خواهد شد یا نه، اما یک چیز مشخص است اگر جبهه مقاومت در منطقه قویتر از گذشته برخیزد، این خاورمیانه جدید میتواند میخی بر تابوت تدبیرجنگی واشنگتن در منطقه باشد.
نظر شما درباره رویکرد رسانههای غربی نسبت به مساله فلسطین چیست؟ آیا همانطور که حامیان فلسطین میگویند رویکرد آنان جانبدارانه است؟
جریان اصلی رسانهای در غرب همیشه به پروژه اسرائیلی خود پایبند بوده و خواهد بود. اگر صدایی اعتراضی هم شنیده میشود مثلا از سوی افرادی مثل توماس فریدمن در نیویورک تایمز؛ اغلب هشدارهایی درباره اهداف نامشخص یا برنامههای سیاسی پس از جنگ تلآویو است که از سر نگرانی و عشق به اسرائیل گفته میشود. در واقع آنان بیشتر نگران سرنوشت اسرائیل هستند که چنین هشدارها و اعتراضهایی میکنند. به عبارت دیگر، اکثر کسانی که به رفتار اسرائیل علیه فلسطینیان اعتراض میکنند، این کار را به علت عشق خود به اسرائیل و نه به فلسطینیان انجام میدهند. اما رسانههای مستقل و پیشرو همراه با رسانههای اجتماعی تاثیرگذار توانستهاند نگاه افکارعمومی غرب را به جنگ ـ به ویژه نگاه جوانان غربی را به صهیونیسم، آپارتاید اسرائیل در منطقه اشغالی و نسلکشی در غزه تغییر دهند. ما در جنگ غزه مشاهده کردیم که رسانههای غیراصلی توانستهاند در جنگ روایتها موجبات پیروزی را برای فلسطین فراهم کنند و با این کار، اثرگذاری رسانههای اصلی و شرکتی را در شکلدهی به دیدگاه سیاسی درباره فلسطین و اسرائیل از میان ببرند.
چالشهای یک خبرنگار فلسطینی از زبان رمزی بارود
- اذیت و آزارهای سیستماتیک در سرزمینهای اشغالی و بعدها در آمریکا
- هجومهای شبانه به محل زندگی، بازداشت، بازجویی توسط شینبت
- تهدید اعضای خانواده
- لغو غیرمنتظره برنامهها و سخنرانیها در آمریکا
- کنار گذاشته شدن از رسانههای اصلی در آمریکا
- سانسور مطالب و گزارشها در رسانههای اجتماعی
- آزار و اذیت در فرودگاهها
-