حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در گفتگو با همشهری آنلاین به تشریح مسئله کودکان کار در کشور پرداخت و گفت: ما قانونهای مختلفی در مورد کودکان کار داریم، به عنوان مثال در بند ۷۹ قانون کار به کار گماردن افراد کمتر از ۱۵ سال تمام ممنوع است اما در ماده ۸۰ به طور رسمی کار کودک به عنوان کارگر نوجوان تعریف و تلاش شد تا ملاحظاتی همچون ساعت و شرایط کار در بندهای دیگر مورد توجه قرار بگیرد.
او افزود: از سوی دیگر ایران، پیماننامه جهانی حقوق کودک را با شرایطی پذیرفته است و به این ترتیب مشاغلی که کودکان نباید در آن فعالیت کنند مشخص شد و بر همین اساس در کشور ما نیز در سال ۸۳، دولت مصوبهای را تحت عنوان منع فوری اشکال کار کودک را تصویب کرد. در این مصوبه مشاغلی همچون زبالهگردی، پسماند، کشتارگاهها، معدن و ... به عنوان دستههای شغلی که کودکان نباید در آنها فعالیت کنند، مشخص شد.آیین نامه ساماندهی کودکان کار خیابانی نیز در سال ۸۴ از سوی دولت به تصویب رسید.
به گفته چلک «در سال ۹۲ نیز شاهد تصویب قانون کودکان بیسرپرست و بدسرپرست بودیم چرا که کودکان کار نیز که با بیگاری روبرو هستند که میتوانند مصداق بدسرپرستی باشند. یک قانون نیز تحت عنوان حمایت از اطفال و نوجوانان پس از ۱۶ سال در سال ۹۹ تصویب و مصادیق مربوط به کودکان کار آن نیز در اصلاحیه چند سال بعد آورده شد. مرور روند قانونگذاری در رابطه با کودکان کار خیابانی نشان دهنده این واقعیت است که ما در این حوزه با مشکل قانونی روبرو نیستیم، قانون، تکالیف سازمان،متولیها و ... کاملا مشخص هستند.»
فقر مهمترین عامل کار کودکان است
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران معتقد است که در تعریف کودکان کار نباید تنها به بحث مافیا پرداخت چرا که« بخش اعظمی از این کودکان برای تأمین معاش خانوادههایشان مجبور به کار در خیابان و کارگاههای زیرزمینی هستند. وقتی از تأمین منبع درآمدی این کودکان بوسیله حمایت دولتی صحبت میکنیم باید گفت امکان پذیر نیست چرا که نهادهای حمایتی در حال حاضر به یک خانواده نیازمند یک نفره ۷۶۰ هزار تومان و خانواده ۵ نفره و بیشتر نزدیک به ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان پرداخت میکنند. بنابراین خانوادهای که از طریق کودک کار هزینههای زندگی را تأمین میکند، حاضر نمیشود که از این منبع درآمد چشم پوشی کند و تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار بگیرد. بنابراین باید قبول کرد که مهمترین عامل کار کودکان فقر است.»
افزایش مهاجرت مردم افغانستان به ایران موجب شد تا در سالهای گذشته تعداد زیادی از کودکان اتباع به عنوان کودک کار در خیابانهای شهر مشغول فعالیت شوند، موضوعی که چلک آن را اینگونه توضیح داد:«ناگفته نماند که پس از استقرار طالبان در افغانستان مدام اعلام میشود که کودکان کار بیشتر از اتباع خارجی هستند اما واقعیت این است که ما این کودکان را بیشتر شناسایی میکنیم چرا که در خیابان هستند، در حالیکه بخش عمده کودکان کار ما در نقاطی مانند مزارع، باغها، کشتارگاهها و ...هستند که اصلا شناسایی نمیشوند.تمام کودکان کار مربوط به خیابان و پسماند نیستند.»
برخی کودکان با اطلاع خانواده به سرشبکههای کار سپرده میشوند
او افزود: یک عده از کودکان کار با اطلاع خانواده ممکن است در اختیار افرادی سپرده شوند که برایشان درآمد به دست بیاورد و برخی کودکان نیز ممکن است به دلیل نداشتن سرپرست جذب گروههایی شوند اما بخش قابل توجهی از این کودکان با خانواده مشغول کار هستند. از نظر من حتی کودکی که وارد باندهای مافیایی نیز میشود نیز تحت تأثیر فقر دست به این کار میزند.
چلک تأکید کرد: تنها راهکار این است که زمان حضور کودکان را در خیابان به عنوان کودکان کار کاهش دهیم مانند اقدامی که از سوی کشور هند پیگیری شد، آنها در طول روز به کودکان کار آموزش میدهند تا این کودکان در خیابان نیز مهارت زندگی و یک فن را با رعایت ملاحظات سنی یاد بگیرند. در ایران نیز انجمنها و سازمانهای مختلف تلاش کردهاند تا در این حوزه فعالیت کنند و با آموزش و حمایت از کودکان کار و خانوادههایشان در مسیر حل این مسئله گام بردارند.