همشهریآنلاین - بهروز رسایلی
بالاخره اتفاقی که هواداران دوراندیشتر فوتبال انتظارش را میکشیدند رخ داد و پرونده قانون مضحک و پر از حفره «سقف بودجه» در هم پیچیده شد. از ابتدای فصل که فدراسیون فوتبال این مقررات را تدوین کرد، همه هشدار دادند که دوره این داستانها گذشته و اعمال چنین محدودیتی تنها باعث ترویج تخطی از قانون و پرداختهای زیرمیزی خواهد شد. فدراسیون اما اصرار به اجرای قانونی داشت که از هیچ ضمانت اجرایی بهره نمیبرد. شخص مهدی تاج در یک مصاحبه معروف مدعی شد هر تیمی سقف بودجه را رعایت نکند نتایج تمام مسابقاتش ۳برصفر به سود رقبا خواهد شد. با این حال کمیته انضباطی در گام اول از همین داستان عقبنشینی و به کسر ۴ و یک امتیاز از سپاهان و پرسپولیس بسنده کرد. پس از آن نوبت رسیدگی به پرونده استقلال رسیده بود که ناگهان حکم بازگشت امتیازات کسر شده صادر و عملا عمر کوتاه قانون سقف بودجه به پایان رسید. حالا حملات به فدراسیون فوتبال از هر زمان دیگری بیشتر شده و این مجموعه هم یارای دفاع از خود را ندارد. امروز میتوان ثمرات اجرای آن مقررات کذایی را مرور کرد و بهروشنی پی برد که چیزی بیش از رسوایی برای فدراسیون برجای نمانده است.
چنان که گفتیم نخستین ثمره اجرای این قانون، ابداع راههای دورزدن آن بود. باشگاهها به عقد قرارداد با ارقام غیرواقعی، استفاده از کمک هوادار متمول، درنظرگرفتن دستمزدهای ۵۰و ۱۰۰میلیونی برای مربیان و بازیکنان خود روآوردند و حرمت و اصالت قانون درهمشکست.
نتیجه دیگر شاهکار فدراسیون، بستهشدن دست نمایندگان ایران در لیگ قهرمانان آسیا بود. نساجی که بهخودیخود بضاعت چندانی نداشت و پرسپولیس هم با شرایطی نابرابر در گروه مرگ لیگ قهرمانان آسیا به مصاف رقبا رفت و حذف شد. همه سعی میکنند تیمهای کشورشان را تقویت کنند اما اتفاقی که در ایران رخداد کاملا برعکس بود.
اساسا قانون سقف بودجه با فلسفه تعدیل دستمزد بازیکنان تصویب و اجرا شد؛ آیا این اتفاق افتاد؟ از هر هوادار ساده فوتبال که بپرسید به شما خواهد گفت کاهش رقم دستمزدها را باورندارد و معتقد است بازیکنان همچنان قراردادهای نجومی میبندند، پس کل داستان رفت زیر سؤال.
بدترین و زشتترین جنبه این ماجرا اما آن بود که به جامعه فوتبال القا شد آنکه پایبند به قوانین باشد و دست از پا خطا نکند، در نهایت متضرر خواهد شد. در حوصله و صلاحیت این مطلب نیست که تعیین کند کدام باشگاهها سقف را رعایت کردند و کدامیک از آن سر باز زدند اما بازگرداندن امتیازات باشگاههایی که خلافشان محرز شده بود بهوضوح نشانداد میتوان بیباکانه تخلف کرد و خوشبخت شد. این خسارت بزرگی است که در اثر ندانمکاری فدراسیون به مجموعه فوتبال ایران تحمیل شد و به جرأت میتوان گفت امکان ترمیم هم ندارد. لغو کسر امتیاز از پرسپولیس و سپاهان و نیز عدمرسیدگی به پرونده دیگر خاطیان، به منزله کسر آبرو و حیثیت برای فدراسیونی بود که همینطوری هم با بحران مقبولیت دستوپنجه نرم میکند.