به گزارش همشهری آنلاین، افراد مؤسس و مؤثر تاریخی همواره از این جهت قابل بررسی و کاوش هستند که از چه تفکر و مکتبی برخاستهاند. اگر اصالت فکری و مکتبی افراد شناخته شود بهخوبی میتوان به مختصات رفتاری و اندیشهای آنان پی برد و تحلیل دقیقتر و درستتری از واقعیت داشت. در چهارمین سالروز شهادت سردار قاسم سلیمانی، تصمیم گرفتیم با جواد منصوری، نخستین فرمانده سپاه پاسداران و سفیر اسبق ایران در چین و پاکستان گفتوگویی داشته باشیم تا مشی سیاسی و مکتب فکری حاج قاسم سلیمانی را بررسی کنیم و به حقیقت عقیده و عمل ایشان نزدیکتر شویم.
نسلهای برآمده از انقلاب اسلامی
منصوری در ابتدا گفت: درمورد شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی این نکته را باید بگویم که او، به همراه صدها نفر از همنسلانش به شکل حقیقی و واقعی، برآمده از انقلاب اسلامی و تفکر انقلابی هستند؛ بهعبارتی انقلاب اسلامی تنها یک سقوط و ظهور نظام سیاسی نبود که در آن رژیم سلطنتی ساقط و دست استعماری و استکباری آمریکا از کشور قطع و کوتاه شود و در نتیجه آن، نظام جمهوری اسلامی روی کار بیاید، بلکه انقلاب اسلامی چیزی فراتر از آن بود و یک منطق و مکتب خاصی را خلق کرد که در پس آن، انسان انقلاب اسلامی بهوجود آمد؛ انسانی که محدود به ایران نیست؛ چراکه اساساً آن منطق انقلابی محدود به کشور ما نشده و جنبه فراملی دارد؛ مکتبی که شاخصههایی نظیر مقاومت، ظلمستیزی، استقلالطلبی، استکبارستیزی و... در آن برجسته است و به چشم میآید. این تغییر و تحول عظیم بشری همانطور که گفته شد عدهای را بهعنوان نمایندگان خود به عموم مردم معرفی کرد؛ کسانی که آمدند تا اهداف و آرمانهای مکتب را محققسازند که در رأس آنان حضرت امامخمینی(رحمهالله علیه) قرار دارد.
این نسل تزلزلی در افکار خودش ندارد
وی افزود: انقلاب اسلامی استثنائات مختلفی را داراست که یکی از آنها تربیت نیروی جدیدی است که با تعهد کامل نسبت به ارزشها و آرمانهای سیاسی و اسلامی وارد میدان شده و دست به فعالیت و کنشگری میزند. حاج قاسم سلیمانی را باید در این فضا و پیشزمینه شناخت که او با توجه به نکاتی که گفته شد، نیروی تربیتشده انقلاب اسلامی است. او جوانی از اطراف شهر کرمان است که دقیقاً بر مبنای همان تفکر که متشکل از ایمان و تبعیت از رهبری باشد، وارد صحنه شد؛ گرچه افرادی نظیر او شخصاً این استعداد خدادادی را دارند که بتوانند از جهات دیگری نیز اثرگذار باشند؛ افرادی نظیر شهید سلیمانی هیچگاه در شاخصههای اصلی تفکر خود دچار تزلزل نمیشوند و به شکل صعودی بالا میروند تا به قله برسند؛ حال این قله یا شهادت است یا پیروزی و فتح.
سلیمانی رابطه جامعه، مردم و دولت با الله را میدانست
اولین فرمانده سپاه اشاره داشت: سردار سلیمانی بنا به آنچه ما دیدیم و میدانیم یک آگاهی و اشراف سیاسی و اجتماعی مبتنی بر اصول دینی داشت. به تعبیری، او صرفا یک فرمانده نظامی نیست که تاکتیکهای جنگی را بلد باشد، بلکه بهعنوان یک شخص عالیرتبه نظامی این درک و فهم را داشت که باید حکومت، مردم و جامعه چه رابطهای با «الله» داشته باشند؛ برای همین است که از قضا شاهدیم رابطه او با مردم، رهبری و کادر سپاه تا چه حدی گرم و صمیمی است. خیلیها هستند که فرماندهان نظامی موفقی محسوب میشوند، اما محبوبیت ندارند یا برعکسش، ولی شهید سلیمانی شخصیتی جامع از این منظر شناخته میشود.
منظرهای عجیب!
منصوری بیان کرد: یکی از مسائلی که بهنظر من باید از منظرهای مختلف مورد بررسی قرار بگیرد، ماجرای تشییع پیکر شهید سلیمانی است که در آن افراد با هرجور عقاید و مشی فکری حاضر بودند؛ حتی من کسانی را دیدم که شاید خیلی اهل راهپیمایی نبودند، اما گفتند که شهیدسلیمانی کسی است که همراه و همگام با مردم ایران است. آن حضور میلیونی در تشییع پیکر حاج قاسم و واکنش مردم جهان به شهادت ایشان موجب شد سران جبهه استکبار جهانی اظهار ندامت و اشتباه کنند و به شکل صریح بگویند که شهادت و ترور ایشان کار اشتباه و غلطی بوده است.