در کشور ما نیز حدود 10 میلیون نفر روزانه بهطور متوسط هر یک 13 نخ سیگار میکشند که اگر هزینههای بهداشتی- درمانی تحمیل شده نیز در نظر گرفته شود، بیش از 3 هزار میلیارد تومان سرمایه کشور عمدتاً از قشر با درآمد کمتر جامعه هدر میرود.
با این حال امسال ظاهرا شهرداری تهران برای ایجاد پایتخت بدون دخانیات پیش قدم شده و قرار است اقدام به تصویب آییننامه کنترل دخانیات کند؛
آییننامهای که ابتدا در ارگانهای مربوط به شهرداری اجرا خواهد شد و بعد بهصورت فراگیر در سطح شهر تهران به اجرا در خواهد آمد.
دکتر علیاصغر فرشاد، عضو هیئتمدیره کمیسیون سلامت شهرداری تهران، مدیرعامل انجمن زندگی بدون دخانیات و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران در رابطه با نحوه اجرای این آییننامه در این گفتوگو بیشتر توضیح میدهد:
- آقای دکتر امروز روز جهانی بدون دخانیات است و شعار آن هم «جوانی عاری از دخانیات»؛ بحث را از اینجا شروع کنیم که وضعیت استعمال دخانیات و عوارض آن در میان جوانان و در سراسر دنیا چگونه است؟
سازمان جهانی بهداشت معتقد است که دومین علت مرگ و میر مردم که سالانه 5میلیون نفر برآورد شده، دخانیات است. روز جهانی بدون دخانیات هم بهانهایاست برای ترغیب مسئولان در سراسر دنیا که به فکر این معضل باشند.
چون 5میلیون مرگ عمدتا در کسانی است که 20 تا 25 سال زودتر از سن طبیعی میمیرند. مطالعه سازمان جهانی بهداشت نیز نشان داده اگر روزی یک هواپیما در نقطهای از جهان سقوط کند، تمام مسئولان و مردم را نگران میکند.
در حالی که برآورد 5 میلیون مرگ در سال عبارت است از حدود 4هزار سقوط هواپیما در روز. از طرفی سقوط هواپیما ناخواسته اتفاق میافتد و کسی مقصر نیست برای همین دولتها و مردم به راحتی میتوانند در دفعات بعدی جلوی آن را بگیرند در حالیکه مقصر اصلی مرگ ناشی از دخانیات کمپانیهای چند ملیتی دخانی هستند که سالانه 300 میلیارد دلار درآمد دارند و برای اینکه این درآمدشان از بین نرود، سالانه 100 میلیارد دلار به اشکال مختلف هزینه میکنند که مصرف سیگار جاذبه پیدا کند.
حتی اگر به خیلی از پاکتهای سیگار که بسیار هم جذاب هستند، نگاه کنید میفهمید که خیلیها مایلند این پاکتها را بهصورت کلکسیون نگه دارند. تبلیغات سیگار هم برای کشاندن جامعه جوان به سمت سیگار است.
- پس آیا هنر این کمپانیها فقط ترغیب جوانان به سمت سیگار است؟
بله چون این کمپانیها معتقدند که اگر جوانان وارد عرصه استعمال سیگار نشوند، آنها به مرور با مردن افراد سیگاری و پیر شدن آنها مصرفکنندگان خود را از دست داده و ورشکست میشوند بنابراین هدفشان کشاندن جوانان به این عرصه است.
برای همین سازمان جهانی بهداشت در دهه90 برای نخستین بار در حوزه سلامت معاهدهای را تنظیم کرد و ایران یکی از 6عضو هیئت رئیسه این کنوانسیون شد.
این کنوانسیون در مجلس ایران هم تصویب شد و بلافاصله بعد از آن هم قانون جامع کنترل دخانیات به تبعیت از آن تصویب شد و حالا باید اجرا شود.
- اشارهای به سیر نزولی یا صعودی مصرف سیگار در چند سال اخیر میکنید؟
متأسفانه روند مصرف دخانیات رو به رشد است، بهطوری که در سال1370درصد مصرفکنندگان سیگار14.16بود. همچنین در سال 78 بهدلیل ممنوعیت تبلیغات دخانیات این رقم به11.7 درصد رسید ولی از سال 82 و 86 ، 2مطالعه با همکاری سازمان جهانی بهداشت انجام شد.
در سال 82، 14 درصد نوجوانان 13 تا 15 ساله در کشور ما یک یا 2 بار تجربه پکزدن به سیگار را داشتند. این عدد در سال 86 به 5/17 رسیده است. جالبتر این است که متأسفانه سن شروع سیگار هم کاهش پیدا کرده است.
- یعنی پایینتر از 13 سالگی؟
بله، ما فکر میکردیم که سن شروع سیگار همان 13 تا 15 سالگی است، ولی این 2مطالعه نشان میدهد که در سال 82، قبل از 10 سالگی 17درصد نوجوانان تجربه پکزدن به سیگار را داشتند و این عدد در سال 86 به 36 درصد رسیده است.
همچنین تعداد سیگاریهای مداوم ما هم قبلا 2درصد بود که الان به 3درصد رسیده است. به این ترتیب باید نگران افزایش این روند در آینده باشیم.
- با این حال، در این میان یک عده از افراد هم سیگاریهای غیرتحمیلی هستند که آنها را هم باید در این آمار گنجاند. اینطور نیست؟
دقیقا، آمار مطالعات ما نشان داده حدود 38 درصد کودکانی که سیگاری نیستند، در خانههایشان در معرض دود سیگار اطرافیان هستند. همچنین در اماکن عمومی حدود 60 درصد کودکان در معرض دود سیگار هستند.
- آقای دکتر شهرداری تهران از چه زمانی تصمیم به واردشدن به عرصه تهران عاری از دخانیات گرفت؟
ببینید در حال حاضر سازمان جهانی بهداشت بهدنبال تشویق کشورهاست برای اینکه یکسری نهادهای اجتماعی در راستای کنترل سیگار اقدام کنند، در این راستا برای نخستین بار است که در کشورهای دنیا سازمانی مثل شهرداری مدعی شده است که میخواهد شهر عاری از دخانیات را تشویق کند.
برای این کار هم مقدمتا این سازمان «شهرداری عاری از دخانیات» را مطرح کرد، بهطوری که اواخر سال 87 در کمیسیون سلامت شهرداری تهران بحث شهرداری عاری از دخانیات مطرح شد و آییننامهای در این زمینه قرار است ابلاغ شود که متاثر از آییننامه جامع کنترل دخانیات است؛ منتها شهرداری تهران سردمدار اجرای این قانون است و امیدواریم این کار الگویی برای سایر شهرها و کشورهای اطراف شود.
- منظورتان از اینکه قرار است ابتدا شهرداری بدون دخانیات داشته باشیم این است که ابتدا این سازمان مفاد آییننامهاش را در سازمانها و نهادهای وابسته بهخودش اجرا میکند؟
همینطور است، در این آییننامه مقرر شده که در هیچکدام از اماکن مربوط به شهرداری سیگار کشیدن مجاز نیست. جلوگیری از عرضه مواد دخانی در اماکن وابسته به شهرداری، جلوگیری از تبلیغات در ارتباط با دخانیات و مراقبت از افراد سیگاری در شهرداری و اجرای برنامههای آموزشی و تشویقی در ترک سیگار هم از دیگر برنامههاست.
- قرار نیست این طرح گسترش پیدا کند؟
چرا، با این کار بهنظر میآید مقدمهای فراهم شود که بقیه سازمانهای شهری، شهرهای اطراف و حتی کشورهای منطقه نیز این الگو را پیاده کنند. اما باید بگویم مهمترین هدف ما هم این است که سیگار کشیدن در تهران بهصورت ضدارزش درآید چون هنوز بسیاری از دختران و پسران ما میگویند که فکر میکنند سیگار کشیدن جاذبه دارد؛
این یعنی سیگار کشیدن ارزش دارد و ما باید با اجرای آییننامه شهرداری کاملا عکس این تفکر را ثابت کنیم.
- حالا برویم سراغ آییننامه جامع کنترل دخانیات؛ آییننامهای که الان 2سال از زمان تصویب آن میگذرد و آییننامه کنترل دخانیات شهرداری تهران هم متاثر از آن است.قرار بود 6 ماه بعد از تصویب این آییننامه، مفاد آن به اجرا دربیاید ولی واکنشهای کارشناسان نشان میدهد که بهرغم اقدامات محدود هر از گاهی، ما هیچ پیشرفتی در اجرای مفاد این آییننامه نداشتیم. چرا هنوز بعد از 2 سال در این زمینه هیچ اتفاقی نیفتاده است؟
برای پاسخ به این سؤال بگذارید این نکته را بگویم که در مطالعات ما فقط 39 درصد از کودکان 13 تا 15 ساله در مورد خطرات سیگار در سال 82 آموزش دیده بودند. این عدد در سال 86، 29درصد شده؛
این یعنی ما در جهت آگاهی دادن به مردم کوتاهی کردیم. چون هنوز بیش از 60درصد کودکان ما آمادهاند که وارد جمع سیگاریها شوند. برای همین عمدهترین کاری که باید انجام دهیم آگاهیرسانی است چون یک بخش قانون برخورد است، مثل ممنوعیت سیگار کشیدن در اماکن عمومی و تعیین جریمه و... . ولی اقدام مهم جلوتر از اینها، اطلاع رسانی است.
در قانون جامع کنترل دخانیات درصد قابل توجهی مالیات برای مصرف سیگار تعیین کردند که محاسبات انجام شده نشان میدهد که میلیاردها دلار، حاصل این مالیات بر مصرف دخانیات است.قانون هم صراحتا گفته این مالیات باید در جهت برنامههای حذف دخانیات به کار رود.
- این برنامههای آموزشی محدود نشان نمیدهد که ما از این مالیات جهت آگاهیرسانی به 60 درصد مردم در معرض خطر استفاده کردهایم.
دقیقا همینطور است. ما الان سازمانهای مردم نهاد متعددی داریم و وزارت بهداشت میتواند این سازمانها را با همین مالیات حمایت کند که در برنامههای آموزشی فعال شوند.
این اتفاق هم نیفتاده بنابراین شاید بهتر است به جای برخورد با اماکن عمومی و اقداماتی از این قبیل که البته همینها به درستی هم انجام نمیشوند، اقدامات آموزشی را گسترش دهیم چون هنوز سفرهخانهها و قهوهخانهها قلیان در اختیار مردم قرار میدهند.
- پس شما میگویید مهمترین نقص، در اطلاعرسانی است و اینکه حتی برخوردهای انجامشده تا به حال هم کافی نبوده است؛ این یعنی فعلا باید منتظر سیر صعودی مصرف دخانیات باشیم؟
بله، ببینید همانطور که گفتم اشکال اساسی در اجرای قانون جامع در فرهنگسازی بهصورت واضح است. ما متأسفانه برخلاف کشورهای موفق که توانستند مصرف سیگار را از 32درصد به 20درصد برسانند، ما از مصرف 11درصدی در حال اوج گرفتن هستیم.
شاخصی هم در مطالعات ما در نظر گرفته شد و آن هم این بود که از کودکان مورد مطالعه سؤال شود چقدر مایلید که طی سال آینده سیگار بکشید؟ در سال 82، 12درصد به این سؤال پاسخ مثبت دادند.
این رقم در سال 86 به 9 درصد رسید؛ یعنی گرایش کودکان به تجربهکردن سیگار کم شده ولی مصرف کنندههای سیگار زیاد شدند؛ یعنی کودکانی که در سال 82 تمایل داشتند که سیگاری شوند حالا دیگر به جمع مصرفکنندگان دخانیات پیوستند.
نکته دیگر این است که ما مردم را درگیر این معضل نمیکنیم؛ یعنی سازمانهای مردمنهاد و مردم و دانشجویان داوطلب را با برنامههای کنترل دخانیات درگیر حل معضل دخانیات نمیکنیم.
در این میان بحث تحقیقات هم مطرح است چون من ندیدم انجمنها و اعضای هیئت علمی که سالها سابقه اجرایی دارند، برای یک سری از کارهای تحقیقاتی که به کنترل استعمال دخانیات کمک میکند، دعوت شوند.
- بهنظر میرسد ما حتی در اقدامات اجرایی که به خیال خودمان در مورد آنها فعال هستیم هم کند عمل میکنیم، مثلا چطور است که الان دیگر همه میدانند که با نبستن کمربند ایمنی، جریمههای سنگین باید بپردازند ولی جریمه در نظر گرفته شده برای سیگار کشیدن چرا کاری را از پیش نمیبرد.
در این مورد باید بگویم که در کشورهای اروپایی افراد اگر بهازای استعمال دخانیات جریمه شوند، این تخلف در فایل اجتماعیشان ثبت میشود ولی در ایران این سیستم وجود ندارد؛
یعنی گلوگاهی وجود ندارد که مردم را مجبور به پرداخت جریمه کند چون در کشورهای دیگر مردم از پرداخت جریمه بهدلیل مداخلات بعدی نمیتوانند فرار کنند ولی در ایران این سیستم ثبت هیچ وقت وجود نداشته و این علت باعث شده ما نتوانیم با افراد متخلف برخورد کنیم.