به گزارش همشهری آنلاین، دایی تنها بازمانده موکب خانواده سلطانینژاد میگوید: «خواهرزادهام هوشیار است و به راحتی صحبت میکند. اما نگران آینده او هستیم؛ چرا که تکلیف پا و سرش هنوز معلوم نیست.»
۱۳ آبانماه امسال هم مثل سالهای گذشته، مسیر گلزار شهدای کرمان مملو از زائران حاج قاسم بود. اما انفجار تروریستی توسط عوامل داعش در مسیر این گلزار باعث به شهادت رسیدن ۹۴ نفر شد که شاید بتوان دردناکترین بخش آن را شهادت ۸ نفر از خانواده سلطانینژاد دانست؛ خانواده دختر کاپشن صورتی.
آلبومی از تصاویر واقعی دختر کاپشن صورتی با گوشواره قلبی را ببینید
کوچک و بزرگ سلطانینژادها خدمتگزار زائران حاج قاسم بودند
خانواده سلطانینژاد به همراه کودکان و نوزادان خردسال، در موکب خانوادگیشان مشغول خدمترسانی به زائران حاج قاسم بودند که بمب کنار آنها منفجر شده و از ۹ نفر، تنها امیرعلی سلطانینژاد پسر ۱۳ ساله، زنده میماند. او حدود یک هفته پیش از بیمارستان به خانهای که دیگر مادر و خواهرش در آن حضور ندارند برگشته. امیرعلی هنوز تحت درمان است.
یاسر گلزاری دایی امیرعلی، در گفتوگو با خبرنگار فارس میگوید: «امیرعلی بعد از شنیدن صدای انفجار، تنها یادش است که به سمتی پرتاب شده و سپس از هوش رفته است. همان شب در بیمارستان با هنر به هوش آمد و شماره عمویش را به بیمارستان داد تا به دنبال او بیاید. آخر شماره عمویش شبیه شماره مادرش بود و امیرعلی فقط شماره مادرش نغمه گلزاری، که به شهادت رسیده را حفظ بود.»
تکلیف پای امیرعلی هنوز معلوم نیست
او اوضاع جسمی امیرعلی را این طور توصیف میکند: «سر، شکم و پای امیرعلی در آن حادثه آسیب دیده. استخوان پای چپش دچار شکستگی شده و ۲ تا پین داخلش گذاشتند که از هر کدام تقریبا ۴ـ۳ سانتی متر از بدن بیرون است. یک ماه دیگر مجدد باید از پایش عکسبرداری شده و تحت عمل جراحی قرار بگیرد. نمیدانیم امیرعلی بعد از آن عمل میتواند باز هم راه برود یا نه.»
دایی امیرعلی درباره وضعیت شکم او توضیح میدهد: «مقداری از روده امیرعلی پاره شده. شکم او تا یکی ـ دو روز بعد حادثه و عمل جراحی باز مانده بود و تنها پوست روی آن را بسته بودند اما پس از بررسیهای انجام شده دوباره تحت عمل جراحی قرار گرفت و شکمش بسته شد.»
نگران آینده امیرعلی هستیم
اما مشکل امیرعلی تنها درد و استرس پا و شکمش نیست. روز حادثه ۲ ترکش وارد سر امیرعلی شده که پزشکان تنها موفق شدهاند یکی از آنها را بیرون بیاورند. گلزاری میگوید: «پزشکان گفتند اگر ساچمه در سرش بماند، ریسکش کمتر از جراحی است.»
او ادامه میدهد: «طبق پرس و جوهایی که کردیم متوجه شدیم پزشکان بیمارستان بقیه الله تهران با وجود جسم خارجی در سر، بیشتر سروکار داشتهاند و تجربه بیشتری در این زمینه دارند، چرا که مدافعان حرم را تحت مداوا قرار میدادند. در تلاشیم با آنها مشورت کرده یا امیرعلی را به تهران نزد آنها ببریم.»
گلزاری نگرانی خود را این طور توضیح میدهد: «این بچه در سن رشد است و استخوان سرش روز بروز بزرگ میشود. نمیدانیم در طول دوره رشد، این جسم خارجی در سرش جابجا میشود و مشکلی برایش به وجود میآورد یا نه. چالشمان این است که نکند این جسم خارجی در آینده باعث به وجود آمدن اختلالات عصبی یا روحی ـ روانی برای امیرعلی شود؟»
دایی امیرعلی میگوید: «تا این لحظه هر اقدام درمانی که برای امیرعلی انجام شده، در بیمارستان باهنر کرمان بوده و ما هیچ هزینهای پرداخت نکردهایم. از کادر درمانی این بیمارستان راضی هستیم.»