گروه دیپلماتیک - همششهری آنلاین: «شکست آمریکا در نیم قرن گذشته برای تضمین صلح پایدار در خاورمیانه عمدتا به این دلیل بوده که اولویت واشنگتن نه تشکیل کشور فلسطین که تامین امنیت اسرائیل بوده است. تا زمانی که این وضعیت تغییر نکند، درگیری در خاورمیانه ادامه خواهد داشت.»
مارکو کارنلوز دیپلمات سابق ایتالیایی در تارنمای میدل ایستآی مینویسد: هر جنگی دیر یا زود تمام میشود اما در اکثر مواقع علت اصلی درگیری حل نشده باقی میماند. به نظر میرسد که این قاعده در مورد درگیری اسرائیل (رژیم صهیونیستی) و فلسطین بسیار درست است. احتمالا آمریکا چند هفته یا چند ماه بعد بار دیگر در قامت یک میانجی ظاهر خواهد شد تا صلحی قابل اعتماد، عادلانه و پایدار را میان طرفین برقرار کند! اما یادآوری این مساله ضروری است که رفع این چالش به چشمانداز سیاسی واقعی نیاز دارد بهویژه اینکه قدرت آمریکا در حال افول است و صلح آمریکایی در خاورمیانه ـ صرفنظر از اینکه واشنگتن چه تعداد ناوگان هواپیمابر را در دریاهای اطراف منطقه مستقر میکند ـ در حال فروپاشی است. همین هفته گذشته اعلام شد که کاخ سفید برای خروج آمریکا از عراق مذاکراتی را با بغداد آغاز کرده است.
شکستهای گذشته
به نوشته دیپلمات سابق ایتالیایی، آخرین باری که یک دولت آمریکایی موفق شد تا تلآویو را متقاعد کند که کاری در رابطه با صلح انجام دهد در سال ۱۹۹۱ بود، زمانی که دولت اول بوش رژیم صهیونیستی را مجبور کرد تا در کنفرانس صلح مادرید شرکت کند. از آن زمان، تمام دولتهای آمریکا در تحقق وعده خود مبنی بر تلاش برای برقراری صلح در منطقه شکست خوردهاند. بهعنوان مثال، بیل کلینتون رئیس جمهور سابق، در سال ۱۹۹۴ برای امضای پیمان صلح بین تلآویو و اردن تلاش زیادی کرد اما در کمپ دیوید در سال ۲۰۰۰ شکست خورد. جورج دبلیو بوش نیز در آناپولیس در سال ۲۰۰۸ شکست خورد و باراک اوباما هم در سالهای ۲۰۱۳-۱۴ این شکست را تجربه کرد. دونالد ترامپ هم نه تنها موفقیتی نداشت که با ارائه طرح موسوم به توافق ابراهیم در سال 2020 چشمانداز صلح را بیش از پیش تیره کرد.
آمریکا در مسیر تکرار یک اشتباه تاریخی
به گفته کارنلوز، امروز نیز جو بایدن رئیسجمهور فعلی آمریکا در همان پیچ تاریخی قرار گرفته و شواهد حاکی از آن است که آمریکاییها از گذشته عبرت نگرفتهاند چرا که دولت بایدن نیز تصور میکند که اگر مقامات آمریکایی، اسرائیلی، فلسطینی و سعودی تلاشهای دیپلماتیک فوری برای عادیسازی روابط تلآویو و ریاض در اولویت قرار دهند، در فلسطین ویران شده ثبات حاکم خواهد شد. بهگفته مقامهای آمریکایی، این ثبات قرار است در یک بازده 90روزه پس از پایان جنگ در غزه تحقق یابد. طرح امروز واشنگتن برای حل بحران کنونی تقریباً یک کپی از توافقنامه نیم قرن پیش کمپ دیوید (1978) است که در آن این بار اسرائیل به جای مصر قرار است روابطش با عربستان سعودی را عادیسازی کند.
نادیده گرفتن ریشههای یک بحران
در حال حاضر یک ارزیابی قابل قبولی وجود دارد مبنی بر اینکه یکی از دلایل اصلی عملیات هفتم اکتبر (طوفان الاقصی)، واکنش حماس به رویکرد اتخاذ شده توسط دولت ترامپ و توافقنامه ابراهیم بوده است، طرحی که در آن فلسطینیها نادیده گرفته شده و به حاشیه رانده شدند و در عوض اولویت به عادیسازی روابط اسرائیل با دیگر کشورهای عربی داده شد. این در حالی است که تلآویو خیلی پیشتر از 7 اکتبر، سیاستهای سختگیرانهای را در کرانه باختری اتخاذ کرده بود که عملاً از شهرکنشینان افراطی برای تحریک و آزار و اذیت روزانه فلسطینیها حمایت میکرد و همه اینها اغلب از سوی جریان رسانهای غربی گزارش نشد.
مارکو کارنلوز دیپلمات سابق ایتالیایی مینویسد: «استدلال دولت آمریکا برای توافق صلح در رابطه با فلسطینیها همیشه این بوده که میتوان با وعده تضمین یک زندگی اقتصادی بهتر آنها را در قفسهایی که به کرانه باختری و نوار غزه محدود میشود، محدود کرد. اما این وعده پیشتر کارگر نیفتاد و امروز نیز کارآیی نخواهد داشت. اصرار آمریکا برای استفاده از چنین منطق شکست خوردهای در خاورمیانه یادآور تعریف آلبرت انیشتین از جنون است، «انجام کاری بارها و بارها و انتظار اینکه نتیجه متفاوتی حاصل شود.»