به گزارش همشهری آنلاین، عملیات اخیر نیروهای مقاومت عراق به پایگاه آمریکایی موسوم به برج ۲۲ در اردن، پیام بزرگی را به آمریکا مخابره کرد؛ پیامی با این مضمون که جهان پساطوفانالاقصی با جهان سابق، تفاوت دارد و مسلما در چنین نظمی، تعابیری چون هژمون و ابرقدرت، رنگ خواهد باخت. با این حال پس از این عملیات، برخی از مقامات آمریکایی از قطعیت پاسخ ایالات متحده خبر دادند. جمهوریخواهان هم در چنین شرایطی سعی داشتند تا با فشار به دولت دموکرات مستقر، بایدن را مجبور به دادن پاسخی دفعی، شدید و مستقیم علیه ایران کنند. اما همانطور که گفته شد، نظم جدید پساطوفانالاقصی به گونهای نیست که ایالات متحده آمریکا به عنوان ابرقدرت جهانی بتواند آنچه که در عراق و افغانستان و ویتنام رقم زد، دوباره تکرار کند. شرایط ایالات متحده در خاورمیانه، موقعیت ایران و ابرچالشهای درگیری مستقیم با آن، رقابت با چین و روسیه و انتخابات پیش روی آمریکا از دیگر مواردی است که وقوع چنین امری در سطح گسترده را منتفی خواهد کرد.
روز یکشنبه هشتم بهمن ماه ۱۴۰۲- فرماندهی مرکزی آمریکا در منطقه خاورمیانه موسوم به سنتکام اعلام کرد که در یک حمله پهپادی شبانه به پایگاه کوچک آمریکایی در اردن، سه سرباز ارتش آمریکا کشته و ۲۵ نفر از نیروهای نظامی آن زخمی شدند.
پس از چندی، سنتکام که شمار نیروهای آمریکایی زخمی شده را ابتدا ۲۵ نفر اعلام کرده بود، در بیانیه دیگری آن را ۳۴ نفر اعلام کرد و گفت: هشت تن از مجروحان برای معالجه بیشتر به خارج از اردن منتقل شدند. همچنین گفته میشود که پایگاه کوچک آمریکا موسوم به برج ۲۲ (که اطلاعات محدودی هم درمورد آن وجود دارد)، از موقعیت راهبردی مهمی برخوردار بوده است. این پایگاه در شمال شرقیترین نقطه اردن، جایی که مرزهای این کشور با سوریه و عراق تلاقی دارد، واقع شده است. برج ۲۲ در نزدیکی پایگاه التنف که در آن سوی مرز سوریه واقع شده است، قرار دارد و گفته میشود ۳۵۰ نظامی آمریکایی برای پشتیبانی لجستیک در آن مستقر هستند.
اتفاق مذکور و حمله پهپادی به نیروهای آمریکایی در شمال شرقی اردن باعث شد تا کاخ سفید بلافاصله تشکیل جلسه داده و جو بایدن و کامالا هریس، معاون رئیس جمهور آمریکا توسط تیم امنیت ملی کاخ سفید از آخرین تحولات پیرامون این حمله پهپادی به پایگاه آمریکایی مطلع شوند.
پس از همه اینها، جو بایدن در بیانیهای اعلام کرد که همه افراد مسئول [در این حادثه] را در زمان و به روشی که خودمان انتخاب میکنیم، مورد بازخواست قرار خواهیم داد.
او همچنین پیرامون همین مسئله، روز یکشنبه در کارزار انتخاباتی کارولینای جنوبی طی سخنانی تاکید کرد: دیشب روز سختی در خاورمیانه داشتیم و به آن پاسخ خواهیم داد.
علاوه بر بایدن، کامالا هریس، معاون رئیس جمهور آمریکا نیز در صفحه اجتماعی خود بر قطعی بودن پاسخ آمریکا صحه گذاشت و گفت: ما همه کسانی را که مسئول هستند پاسخگو خواهیم کرد.
گفتنی است مقاومت اسلامی عراق بلافاصله پس از عملیات و در همان شب، با صدور بیانیهای مسوولیت حمله به نیروهای آمریکایی در اردن را برعهده گرفت.
جملگی این موارد باعث شد تا نهایتا پیرامون نوع پاسخ و نقطه هدف انتقامی آمریکا نسبت به کشتهشدن سربازانش، گمانهزنیهای متعددی صورت گرفته و بعضا برخی از رسانهها با توجه به اظهارات جنگطلبانه چند تن از سناتورهای جمهوریخواه، هدف آمریکا برای پاسخ و انتقام را، ایران قلمداد کنند.
لیندسی گراهام، سناتور کاورلینای جنوبی، با اظهار اینکه سیاست دولت جو بایدن برای بازدارندگی در قبال ایران شکست خورده است، تاکید کرد: «همین الان به ایران حمله کنید، و آنها را محکم بکوبید».
همچنین تام کاتن، سناتور آرکانزاس، نیز در بیانیهای گفت: «بایدن سالها با تحمل حملات به نیروهای ما، دادن رشوههای چند میلیارد دلاری، و مماشات بیپایان، ایران را جسور کرده است. او سربازان ما را در معرض خطر قرار داد، و اکنون سه نفر کشته و دهها تن زخمی شدهاند. تنها پاسخ به این حملات باید انتقام نظامی علیه نیروهای نیابتی ایران، چه در خود ایران و چه در سراسر خاورمیانه باشد».
میچ مککانل، رهبر جمهوریخواهان مجلس سنای آمریکا نیز خواستار اقدام قاطع دولت بایدن شد و گفت: «هزینه کوتاهی کردن در بازدارندگی در برابر دشمنان آمریکا دوباره در زندگی آمریکاییها به آزمایش گذاشته شد. ما نمیتوانیم به این تجاوز خشونتآمیز با تردید و کجدار و مریز پاسخ دهیم… اکنون تمام جهان به دنبال نشانهای هستند که رئیسجمهور بالاخره آماده است تا از قدرت آمریکا استفاده کرده و ایران را مجبور به تغییر رفتار کند یا نه. دشمنان ما جسور شدهاند».
جمهوریخواهان با چنین اظهاراتی در پی این امر خواهند بود تا دولت بایدن را در یک دوراهی سخت قرار داده و از بحران بوجودآمده، نهایت استفاده را برای بهرهبرداری حزبی خود به کار بگیرند. در شرایط بوجود آمده، یا بایدن مجبور به اعلام جنگ علیه ایران خواهد شد که این به مثابه بزرگترین پیروزی برای جمهوریخواهان بوده و ابرچالشی مهارنشدنی برای دولت بایدن ایجاد خواهد کرد؛ یا در صورتعدم پاسخ دولت بایدن در این معادله (که جمهوریخواهان ایران را عامل اصلی میپندارند)، وی را ترسو و بزدل خطاب کرده و به مانند اظهارات اخیرشان، سیاست بازدارندگی دولت وی را مورد عتاب قرار خواهند داد.
در همین راستا ست مولتون، نماینده دموکرات ماساچوست در مجلس نمایندگان آمریکا، ضمن اعلام مخالفت خود با درخواستهای جمهوریخواهان مبنی بر اعلام جنگ آمریکا علیه ایران گفت: «خطاب به آن جوجه شاهینها (جنگطلبها) که خواستار درگیری با ایران هستند، شما با این کار در زمین دشمن بازی میکنید و دوست دارم ببینم شما پسران و دخترانتان را برای جنگ میفرستید؟ ما دشمنان زیادی در جهان داریم که میخواهند ما را در جنگ دیگری در خاورمیانه گرفتار کنند».
آنچه که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که اظهارات جمهوریخواهان افراطی مبنی بر فشار به دولت بایدن پیرامون جنگ، جز بهرهبرداری حزبی، هدف دیگری را مد نظر نخواهد داشت؛ چرا که در دوران ریاست جمهوری ترامپ و پس از حمله موشکی مستقیم ایران به پایگاه آمریکایی عینالاسد، هیچ اقدام نظامی موثری که اکنون جمهوریخواهان آن را از بایدن طلب میکنند، نه در خاک ایران و نه در خاورمیانه توسط آمریکا صورت نگرفت و آنها برای حفظ جان سربازانشان هیچ قدمی برنداشتند.
اکنون دولت بایدن نیز به این امر اذعان دارد که نباید نه علیه ایران و نه هیچیک از کشورهای منطقه، اعلام جنگ کرده و به مانند سالیان اخیر و شکستی که در عراق و افغانستان متحمل شدند، تجربه را تکرار کنند. آنها با درک این واقعیت که جهان پساطوفانالاقصی با گذشته متفاوت است، در پی این امر هستند که از تصمیم هیجانی دوری کرده و چالش جدید و بزرگی را برای خود ایجاد نکنند.
جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید در مصاحبه با سیانان گفت: «آمریکا به دنبال جنگ با ایران نیست و خواستار جلوگیری از درگیریهای گستردهتر در خاورمیانه است. در واقع هر اقدامی که رئیسجمهور انجام داده به این منظور طراحی شده که از تنشها بکاهد و درگیریها را پایین بیاورد».
همچنین سابرینا سینگ، معاون سخنگوی وزارت دفاع آمریکا روز دوشنبه در نشست خبری پنتاگون اظهار داشت: «ما مطمئنا به دنبال جنگ نیستیم و معتقدیم ایران نیز به دنبال جنگ نیست».
چارلز براون، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا نیز سخنانی با همین مضمون پیرامونعدم تمایل ایالات متحده به جنگ را مطرح کرد و تصریح کرد: «آمریکا به دنبال جنگ با ایران نیست؛ هدف ما بازدارندگی و در عین حال محافظت از نیروهای آمریکایی است نه ورود به یک درگیری گسترده و جنگ تمامعیار».
مسلما اظهارات اینچنینی مقامات ارشد آمریکا نشان از این امر دارد که ایالات متحده در چنین مختصاتی اصلا توان ورود مستقیم و درگیر شدن در جنگی دیگر را نخواهد داشت و منطقی است که از وقوع چنین امری نیز جلوگیری کند. ایجاد یک بحران جدید آن هم در شرایطی که آمریکا همچنان در جنگ اوکراین گرفتار بوده و هیچ راه گریزی هم در پیش پای خود نمیبیند، عقلانی نیست و مقامات دولت بایدن هم تمام سعی خود را به کار بسته تا این مسئله دامنگیرش نشود.
همچنین همانطور که اشاره شد، آمریکا در با حمله به افغانستان و عراق، خطای تاریخی بزرگی را مرتکب شد که تا سالهای سال ترکشهای آن دامنگیر دولتهای مختلف این کشور بود و نهایتا به خروج کامل آنها از افغانستان و آمادگی برای بیرون رفتن از عراق، منتهی شد.
مایکل هرش در مقالهای با عنوان «درس عبرتی که از جنگ عراق گرفته نشد»، تصریح میکند که پیامدهای جنگ عراق به طور چشمگیری موقعیت آمریکا را در خاورمیانه تضعیف کرد.
این تحلیلگر آمریکایی در ادامه مقاله افزود: «فاجعه افغانستان و خروج آمریکا از این کشور هم به ارائه تصویر دردناکی از ضعف نظامی آمریکا تبدیل شد. دردسری که ضعف نظامی واشنگتن را برملا کرد و به بقیه کشورهای جهان این درس را داد که چگونه با کشوری که تا پیش از این ابرقدرت محسوب میشد، میتوان مقابله کرد».
تعمیم این مسئله به شرایط فعلی و موقعیتی که آمریکا در آن گرفتار شده است، مسلما از خطای محاسباتی ایالات متحده برای تصمیمگیری جلوگیری خواهد کرد.
مسئلهی مهم دیگر این است که در عصر رقابت تنگاتنگ آمریکا با چین (و روسیه)، وقوع جنگی جدید، اثرات منفی پرشماری برای ایالات متحده در این روند رقابت استراتژیک به همراه داشته و آن را در این رقابت، فرسنگها به عقب خواهد انداخت. تحقق این امر مسلما در مشروعیت تصمیمگیری آمریکا و هژمون بینالمللیش تاثیرگذار بوده و در تضعیف آن نقشی جدی ایفا خواهد کرد.
نکتهی دیگری که برخی از کارشناسان آمریکایی به آن اعتقاد دارند این است که موضع سخت نظامی نسبت به ایران، در تسریع حرکت هستهای آن به شدت موثر بوده و این چیزی نیست که آمریکا بتواند از آن چشمپوشی کند.
همچنین باید دوباره به این نکته اشاره کرد که پاسخ دفعی و شدید آمریکا، منجر به افزایش سطح درگیری در منطقه شده و تمام توافقات احتمالی برای پایان جنگ غزه را نیز به حاشیه خواهدبرد. در چنین شرایطی نیروهای یمنی اقدامات خود در دریای سرخ را ادامه خواهند داد، نیروهای مقاومت در سوریه و عراق (که مسئولیت حمله اخیر به برج ۲۲ آمریکایی واقع در اردن را به عهده گرفتند) علیه نیروهای متجاوز آمریکایی و اسرائیلی عملیات خود را تمدید خواهند کرد، حزباللّه لبنان در شمال سرزمینهای اشغالی اسرائیل را مورد فشار جدی قرار خواهد داد و نیروهای مقاومت فلسطین هم در مسیر رسیدن به اهداف خود، چالشهای بزرگتری برای نتانیاهو و دولتش ایجاد خواهند کرد.
این مسئله که استمرار آن منجر به پای نهادن آمریکا در چنین گرداب بزرگی خواهد شد، چیزی است که دولت بایدن از آن گریزان خواهد بود؛ چرا که به یکباره همهچیز از جمله احتمال پیروزی بایدن در انتخابات این کشور را از بین برده و چهرهی شکستخورده او را برجسته میکند. پس با این اوصاف آمریکا از دادن پاسخ دفعی و شدیدی که جمهوریخواهان از وی مطالبه میکنند، دوری کرده و خود را با چالشی که در امتدادش صدها چالش دیگر به همراه خواهد داشت، درگیر نمیکند.
این نکته را هم باید مورد توجه قرار داد که مقاومت در تلاش است تا برای حمایت از فلسطین در برابر رژیم صهیونیستی و اخراج متجاوزان آمریکایی از کشورشان، فشار را روز به روز افزایش داده و با ضربهای کاری، پیام جدی خود را به آمریکا منتقل کند؛ پیامی که ضعف و شکنندگی آمریکاییها را هم عیان خواهد ساخت.
مقاومت اسلامی عراق نیز در همین راستا با حمایت از مردم فلسطین و همچنین وادارکردن آمریکا به تمکین از جدول زمانی برای خروج از عراق، این کار را انجام داد و همسو با سایر ارکان مقاومت در لبنان و سوریه و یمن و فلسطین، بر عزم راسخ خود در این تقابل صحه گذاشت.