به گزارش همشهریآنلاین، محسن پیرهادی،نماینده مردم تهران و عضو هیات رئیسه مجلس با تاکید بر اینکه مسائل داخلی ایران موضوعات لاینحل ودرهم تنیدهای نیستند که رفع آنها ممکن نباشد،گفت:کسانی که مدعی انباشت مشکلات هستند، چون راهکار موثری برای حل مسائل ندارند، غرمیزنند تا دیده شوند،کسیکه عرق ملی دارد،آگاهانه ومسئولانه سخن میگوید چون میداند،ترویج یاس اجتماعی ماحصلی جز تضعیف مردم و کشورش ندارد.
عضو هیات رئیسه مجلس تاکید کرد: کسانی که بر یاس اجتماعی جامعه مانور میدهند و سعی در بزرگنمایی آن دارند ،از ذینفعان یاس جامعه و انفعال سیاسی- اجتماعی مردم است. به گفته پیرهادی طرح موضوعات و ادعاهایی چون«مشارکت در انتخابات بی فایده است»، «مطالبه گری چه فایده ای دارد؟»،«به هیچ جایی نمی رسیم » یا «همه از کشور می روند» که بعضا در میان قشری از مردم دهان به دهان می چرخد، محصول مسیر القای بدبینی به جامعه است که برای آن باید چاره جویی کرد.
مشروح گفتگوی پیرهادی، عضو هیات رئیسه با خبرنگاران درباره اهمیت «امید اجتماعی» و راهکارهای «ارتقای امید اجتماعی» را در زیر بخوانید:
در روزهای اخیر برخی صاحب نظران سیاسی با اشاره از دلسردی مردم برای مشارکت درانتخابات میگویند و مدعیاند مشکلات کشور آنقدر در هم تنیده و پیچیده است که دیگر مردم انگیزهای برای حضور پای صندوق رای ندارند،ارزیابی شما از این دست مواضع چیست؟
نمیتوان منکر وجود مشکلات در کشور شد،هیچ نظام حکمرانی را نمیتوان یافت که مشکلی نداشته باشد ، ضمن اینکه بازهم هیچ نظام حمکرانی وجود ندارد که همه مشکلات کشور را بتواند یک شبه و همزمان با هم رفع کند.بروز مشکلات و مسائل در هر حوزه ای یک شبه وخلق الساعه به وجود نیامدهاند که در کوتاه مدت حل شود.
ایران نیز مانند هر کشور دیگری دارای مشکلات و مسائلی است که برخی از این مشکلات ناشی از ناکارآمدی مدیریتی برخی مسئولان در ادوار گذشته بوده و از دوره ای به دوره ای دیگر به ارث رسیده و بخش دیگر تحمیلی و در قالب تحریم ها از سوی معاندان کشور به مردم و کشورمان تحمیل شده است؛ اما اینکه بگوییم مسائل ایران موضوعات لاینحل و درهم تنیدهای هستند که رفع آنها ممکن نیست، اشتباه است و رویکردی است که جز القای یاس به جامعه محصولی نخواهد داشت،کسانی که بر یاس اجتماعی جامعه مانور میدهد و بر سر آن بزرگ نمایی میکنند،از ذینفعان یاس جامعه و انفعال سیاسی- اجتماعی مردم است.
برغم ترویج این نگاه،معتقدم جامعه ایرانی، جامعهای امیدوار و درسودای سازندگی و اصلاح امور از طریق کنش اجتماعی است.کنشگریی که هم در بستر جامعه هویدا است و برگزاری تجمعات مردمی،صنفی،گروهی و پرتکرارشدن آنها در سالهای اخیر موید آن است.
برغم این نگاه شما برخی پرتعداد شدن تجمعات صنفی یا واکنشهای مجازی مردم برسرموضوعات سیاسی-اجتماعی روز کشور مثلا تصویب یا رد برخی طرح ها یا لوایح در مجلس یا گران شدن اینترنت و... را نشان دهنده فاصلهگیری مردم از مسئولان میدانند؟
اینکه مردم ما نسبت به ورود یک طرح ولایحه به نهاد قانونگذاری در کوتاهترین زمان ممکن واکنش نشان میدهند یا اینکه بعضا موضع برخی مسئولان را نکوهش میکنند و مواردی از این دست جدای از ریشه کنش، نشان دهنده پویایی جامعه است ،جامعه امیدوار منفعل رفتار نمیکند و در قبال مباحثی که بر زندگی اش اثر گذار است سکوت نمیکند و گرنه جامعه مایوس و ناامید حوصله ای برای کنشگری ندارد.
اگرچه بار دشوار مشکلات معیشتی در سالهای اخیر که در پی استمرار تحریم غرب علیه ایران افزونتر هم شده است،زندگی بخشی از هموطنانمان را دشوار کرده اما کنش های مدنی واجتماعی آنها موید امیدواری آنها به بهبود شرایط است.
برغم تلاش بدخواهان نظام برای القای یاس اجتماعی و ایجاد شکاف بین مردم وحاکمیت بر سر مسائل اقتصادی و فرهنگی واجتماعی اما مردم تا به امروز همواره چه درحمایت و چه در نقد مسئولان فعال بودهاند، یک جامعه زمانی دلسرد و ناامید قلمداد میشود که انگیزهای برای کنش اجتماعی نداشته باشد و وارد فاز انفعال یا بیتفاوتی شده باشد،در این مرحله است که این سکوت و این بیرمقی برای نقد و یا حمایت از حاکمیت هشدار تلقی میشود.
چرا ازنظر شما انفعال اجتماعی مردم میتواند هشدار تلقی شود و باید نسبت به آن حساس بود؟
زمانی که صدای نقد یا اعتراض و طرح مطالبهای از جامعه به گوش مسئولان نرسد ممکن است مسئولان بدنه اجتماعی خود را همراه و راضی تلقی کنند و دچار انحراف در تحلیل اجتماعی و خواسته مردم به عنوان مهمترین رکن نظام سیاسی مستقر شود و سکوت جامعه را به نوعی رضایت از وضع موجود تلقی کنند حال آن که این بیتفاوتی، می تواند نشانه ناامیدی جامعه باشد که تهدیدی جدی برای دولتهاست.
چگونه میتوان امیداجتماعی مردم را ارتقا داد،چرا امیداجتماعی برای استمرار نظامهای سیاسی مهم است؟
در سالهای اخیر دشمنان نظام جمهوری اسلامی و بدخواهان ایران تمام قوایشان را برای ایجاد نا امیدی ملت ایران بکار گرفته است. آنها چه از طریق مانعتراشی در امور سیاسی – اقتصادی ایران و چه از طریق مانورهای رسانه ایشان درصددند مردم را نسبت به مسئولان کشور بدبین کنند،دشمنان تلاش میکنند مردم نسبت به دولت، نمایندگان مجلس ،اساتیددانشگاه ،جامعه پزشکی، دانشجو، مذهب و اعتقادات و فرهنگ یک جامعه و هر آنچه که با زندگی مردم در ارتباط است، بدبینی ایجاد کنند. ماحصل این بدبینی ایجاد یاس اجتماعی است.
اینکه میبینیم جملاتی مشابه بعضا در میان قشری از مردم دهان به دهان می چرخد؛ مثل طرح موضوعاتی و ادعاهایی چون«مشارکت در انتخابات بی فایده است»، «مطالبه گری چه فایده ای دارد؟»، «به هیچ جایی نمیرسیم» یا «همه از کشور می روند» و... که محصول مسیر و چرخه القای بدبینی به جامعه است که برای آن باید چاره جویی کرد.
بنابراین می توان گفت که نا امیدی اجتماعی محصول ترویجی بدبینی اجتماعی است، وقتی که مردم به بهبود اوضاع و شرایط بدبین شوند چرخه حرکت، توسعه و پیشرفت کشور متوقف می شود، حرکت رو به جلو و ریلگذاری در این مسیر وظیفه حکمرانان است و پیشرفت یک کشور با امید اجتماعی ارتباط مستقیم دارد.