همشهری آنلاین-وجیهه امیرخانی: روز گذشته، فیلم سینمایی تمساح خونی؛ اولین تجربه کارگردانی جواد عزتی در سینمای رسانه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد و مورد استقبال قابل توجه مخاطبان و منتقدان قرار گرفت. این فیلم که بر اساس پیشبینی های انجام شده در اکران عمومی فروش بالایی را در گیشه سینما رقم خواهد زد با درونمایهای کمدی و حضور پررنگ جواد عزتی در نقش اصلی، اخبار دومین روز جشنواره چهل و دوم را به خود معطوف کرد. در همین زمینه با محمدحسین گودرزی منتقد سینما، تلویزیون و نمایش خانگش گفتگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
فیلم جواد عزتی را اینبار در مقام کارگردان و از این زاویه که تجربه اول کارگردانی اوست چطور دیدید؟
میشود گفت فیلم فقط و فقط دستاوردی برای خود عزتی است. از نظر اجرا، کمی بالاتر از انتظار مخاطب از یک فیلماولی قرار میگیرد.
پس به کلیت فیلم امتیاز خوبی نمیدهید. به نظر شما میتواند در لیست پرفروشهای سینمای سال آینده باشد؟
کلیت فیلم تا یکجا سرگرمکننده است، اما از جایی به بعد این خاصیتش را از دست میدهد. قبل از هرچیزی بگویم فیلم در اکران عمومی فروش خوبی خواهد داشت. در حال حاضر کمتر از انگشتان یکدست بازیگر داریم که حضورشان در یک فیلم مخاطب را به سالن سینما بکشاند. ستارههای سینمای ایران زور و محبوبیت و تعییینکنندگی سابق را ندارند. همین حالا خانم شاکردوست در روز اول جشنواره یک اعتراض عیانی داشت و خبرساز هم شد. اما بعید میدانم درصدی روی تماشای فیلمش تأثیری گذاشته باشد. جواد عزتی یکی از آن معدود نفراتیست که هنوز میتواند در بیرونکشاندن مخاطب از خانه به سالن سینما اثرگذار باشد. «تمساح خونی» فیلم بسیار پرفروشی خواهد شد.
فیلم را با در نظر گفتن معیارهای سینمایی چهطور ارزیابی میکنید؟ میرود در دستهی فیلمهای پرفروش و پراشکال که این سالها به آن عادت کردهایم؟
«تمساح خونی» اشکالات متعدد فیلمنامه دارد. از بین همهی بخشهای کارگردانی، بازیگری، فنی و فیلمنامه بیشترین اشکال را در فیلمنامه دارد. من به دو اشکال عمده اشاره میکنم، طوری که قصه عیان نشود و از دست نرود: یک مشکل بزرگ فیلمنامه این است زمانی که عباس جمشیدی و جواد عزتی در طول قصه از هم جدا میشوند، فیلمنامه برنامهی مشخصی ندارد. تا قبل از آن (صحنههای مربوط به آن لوکیشنِ قمارخانه) روایت سرپا است. اما جلوتر، چون فیلمنامهنویس نمیتواند برای هر کدام از کاراکترها قصهای جلو ببرد، یکیشان را تا صبح در کلانتری گیر میاندازد تا دیگری سر از عروسی و خانهی همسر سابق دربیاورد و آخر فیلم دوباره بههم برسند.
گیرافتادن جمشیدی در کلانتری از روی قصهنداشتن است. ایراد دیگر فیلمنامه این است که گروه شخصیتهای منفی (اغلب بدون موی سر) شکل نگرفتهاند. خصویت ویژهای ندارند. نه ترسناکاند، نه بامزه. بدیهی است وقتی یکی از قطبهای فیلم (تعقیبکننده) اصلاً شکل نگرفته و میان نفرات متعددش هیچ تفاوتی وجود ندارد، فیلم موفق نمیشود. خیلی از صحنههای تعقیبوگریز فیلم باید کوتاهتر شوند. انتظار داشتم کاراکتری که سعید آقاخانی آن را بازی میکند، قدرت بیشتری پیدا میکرد. در صحنههای ابتدایی، گروه پرشماری از بازیگران نامآشنا دور یک میز قمار حاضر شدهاند. کاش بشود حضور همهشان را در یک تدوین مجدد حذف کرد. صرفاً از روی دوستی با کارگردان دور میز حاضر شدهاند. رفتار بیحسوحالشان رمق قمار را گرفته. با همهی اینها، همین که این فیلم دور از هجوم کمدیهای رایج نوستالژیباز مربوط به سبک زندگی دهههای چهل و پنجاه سعی میکند در امروز ایران قصه تعریف کند، اتفاق خوبی است.
از زاویه بازیگری، جواد عزتی در این فیلم که خودش کارگردانی کرده چه تفاوتی با عزتیهای فیلمهای دیگر دارد؟
جواد عزتی همواره لحن شخصی خودش را در بازی دارد. شیوهی حرفزدن و رفتار صورتش در تمام فیلمها مختص خودش بوده و تغییر چندانی نداشته. او در سه چهار سال اخیر در مقام بازیگر کمدی و درام رضایت همهی تماشاگران را جلب کرده است. وقتی در فصل دوم «زخم کاری» حضور ندارد، صدای تماشاگران درمیآید و سریال از نفس میافتد. او به اعتمادبهنفس خوب و بالایی رسیده و نتیجهی این اعتمادبهنفس صحنهی دونفرهاش با الناز حبیبی در «تمساح خونی» است. آنجا که ترانهی معروف عامیانه (تقدیر بیتقصیر نیست) را در قالب دیالوگ به کمدی تبدیل میکند. بازیگر خوبیست. همین.
برای این فیلم میشود شانسی در فصل جوایز قائل بود؟
چند سالیست جشنوارهی فجر راه هر پیشبینیای را بهخود بسته. تقسیم جوایز از هیچ فرمول فنی و غیرفنی مشخصی تبعیت نکرده در این سالها. اما همینطور چشم بسته بگویم خود عزتی برای بازی و کارگردانی ممکن است به چشم بیاید. نکتهی خاص اثرگذاری در کل این فیلم نمیبینم.