تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۸۸ - ۰۷:۵۶

اسدالله افلاکی: همزمان با روز جهانی محیط زیست، طی گزارشی، معضلاتی که اکنون محیط زیست و منابع طبیعی کشور با آن مواجه است از دید دو کارشناس برجسته محیط زیست، بررسی و منعکس شد.

در گزارشی که در پی می‌آید مشکلات موجود از دید یک مدرس منابع طبیعی و از منظری دیگر بررسی و تبیین شده است. در این گزارش نیز همچون گزارش پیشین با
ریشه یابی معضلات محیط زیست و منابع طبیعی، راهکارهایی برای برون رفت از این وضعیت به دست داده شده است.

مشکل کجاست؟ به اعتقاد شما چرا در کشور ما محیط‌زیست و منابع طبیعی تا این اندازه از منزلت و جایگاه خود دور شده است. این پرسشی است که دکتر تقی شامخی، رئیس هیئت‌مدیره انجمن علمی جنگلبانی ایران با پاسخ به آن سخن خود را آغاز می‌کند. وی می‌گوید: پیش از هرچیز لازم است به نکته‌ای اشاره کنم و آن بحث اخلاق در مقوله حفاظت از منابع طبیعی و محیط‌زیست است. به عبارت دیگر، خلأ اساسی در زمینه حفاظت، نبود اخلاق زیست‌محیطی است. وقتی تخریب‌های محیط‌زیست و به‌طور کلی طبیعت را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم این تخریب‌ها هم توسط مردم انجام می‌شود و هم ریشه در مدیریت نامناسب دارد؛ چرا که مدیریت نامطلوب در عمل باعث تخریب می‌شود. اگر ما به نوعی اخلاق حرفه‌ای که در گذشته وجود داشته امروز هم به آن متعهد بودیم اکنون شاهد این همه تخریب نبودیم.

پدران ما چگونه به چنین مرتبه‌ای دست یافته بودند؟ شامخی در پاسخ می‌گوید: پدران ما در روزگاران پیشین نوعی تعهد نسبت به حفاظت محیط‌زیست و منابع طبیعی داشتند؛ همان تعهد و اخلاقی که امروز در دنیا به‌عنوان یکی از مباحث بسیار مهم مطرح است؛ اخلاقی حرفه‌ای که در زمینه محیط‌زیست اکنون موضوع کنفرانس‌ها و کتاب‌های بسیاری را به‌خود اختصاص داده است.

ما در این زمینه یک خلأ اساسی داریم که به‌نظر می‌رسد اگر رسانه‌ها روی آن دست بگذارند و آن را تقویت کنند، بسیار کارساز باشد. اما پدران ما چگونه به اخلاق زیست‌محیطی متعهد بودند. اگر نگاهی به گذشته بکنید می‌بینید در گذشته عشایر و روستاییان ما خودشان را ملزم می‌دانستند به‌گونه‌ای شکار کنند که نسل حیوانات منقرض نشود و آسیب نبیند یا از مرتع و زمین و خاک طوری استفاده می‌کردند که این استفاده تداوم داشته باشد. اما امروز برخلاف آن سنت پسندیده، ما بی‌رحمانه از محیط‌زیست استفاده می‌کنیم و دیگر برای‌مان مهم نیست که این‌گونه رفتار با طبیعت سبب می‌شود چیزی برای فرزندانمان باقی نماند.

مهم نیست که وضعیت فرزندانمان چه می‌شود. مهم نیست که رفتارمان مغایر با مدیریت پایدار یا توسعه پایدار باشد. اینها مواردی است که اکنون در کشور ما به آنها توجهی نمی‌شود.

این استاد دانشگاه که سال‌هاست به تربیت دانشجو در دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران اشتغال دارد در ادامه تصریح می‌کند: بگذارید برای روشن شدن موضوع مثالی بزنم. در بخش کشاورزی آنهایی که در گذشته از مراتع کشور استفاده می‌کردند بی‌آنکه دانش امروز را داشته باشند براساس همان دانش بومی، دقیقا به این نکته توجه داشتند که باید ظرفیت مرتع را رعایت کنند و فصل چرا را در نظر داشته باشند.

این مواردی بود که در گذشته در مراتع کشور رعایت می‌شد در صورتی که امروز ما می‌نالیم که تعداد دام بیش از حد متعارف در مرتع مشغول چراست، نتیجه آن هم تخریب‌های گسترده مراتع کشور است. اینکه چرا این وضعیت به‌وجود آمده یک بحث است اما هر دلیلی که داشته باشد واقعیت تلخی است که امروز وجود دارد.

سیاست‌های غلط در بخش کشاورزی

وی به شیوه‌های نامناسب رفتار با زمین زراعتی اشاره می‌کند و می‌افزاید: در گذشته کشاورزان به شیوه‌ای زراعت می‌کردند که زمین ظرفیتش را از دست ندهد؛ یعنی با آیش یا کود دادن تولید پایدار زمین را حفظ می‌کردند. به همین دلیل ما روستاهایی داریم که بیش از یک هزار ‌سال است کشاورزی در آن ادامه دارد.

در صورتی که امروز می‌بینیم برای آنکه در کوتاه مدت محصول بهتر و بیشتری برداریم از کودهای نامناسب شیمیایی استفاده می‌کنیم. «پس چر» را در زمین آتش می‌زنیم تا شخم راحت‌تر باشد یا آن را اجاره می‌دهیم تا سود بیشتری ببریم، درحالی که در مدیریتی که در آن اخلاق حرفه‌ای باشد پس چر  را آتش نمی‌زنند بلکه آن را رها می‌کنند تا خاک از نظر موادآلی بهتر شود و کشاورزی پایدار داشته باشد همچنان‌که از کود شیمیایی کمتری استفاده می‌کنند. امروز تعهد ما نسبت به محیط کاهش یافته و به همین دلیل است که برای مان اهمیتی ندارد که آیا این زمین با شیوه رفتاری که ما در پیش گرفته‌ایم 5‌سال دیگر هم قابلیت کشت دارد یا نه؟

نتیجه کارهای نادرست گذشته امروز آشکار شده

رئیس هیأت مدیره  انجمن علمی جنگلبانی ایران، معضلات و نابسامانی‌هایی را که امروز محیط‌زیست و منابع طبیعی به آن مبتلاست ناشی از حرکت‌های نادرست در گذشته می‌داند و می‌گوید: در زمینه محیط‌زیست به‌نظر می‌رسد در گذشته حرکت‌هایی شده که اکنون آثار منفی آن آشکار شده است. به‌خصوص خشکسالی‌ای که امروز ما با آن مواجهیم سبب شده تبعات منفی اقدامات گذشته مان بیشتر آشکار شود که از آن‌جمله خشک شدن تالاب‌های کشور است. ما به‌علت ساخت یک مجموعه سد که در احداث آن ملاحظات زیست‌محیطی را در نظر نگرفتیم باعث کم آبی تالاب‌ها شدیم که اکنون به‌دلیل خشکسالی کاملا خشک شده‌اند.

 در این میان فاجعه‌بارترین مسئله خشک‌شدن دریاچه ارومیه است. 20‌سال است که درباره پلی که قرار بود روی این دریاچه زده شود بحث می‌شد اما بی‌توجهی به این مباحث و در نظر نگرفتن نظرات کارشناسی و ملاحظات زیست‌محیطی سبب شده در آینده نزدیک
به جایی برسیم که دیگر نیازی به پل نباشد چون آبی وجود نخواهد داشت و دریاچه خشک خواهد شد.

شامخی ضمن ابراز تأسف از وضعیت بحرانی تالاب‌های کشور خاطر نشان می‌کند: تنها ارومیه مشکل ندارد. مجموعه تالاب‌های هامون که روزگاری باعث تعدیل هوای منطقه می‌شد و یکی از منابع معیشت گروه پرشماری از مردم بود اکنون به بیابانی تبدیل شده که می‌توان در هر بخشی از آن رانندگی کرد.

 ما باید این نگرانی‌ها را اعلام کنیم و نباید اجازه بدهیم ارومیه هم به این وضع مبتلا شود. همین الان هم تاسیسات اطراف ساحل دریاچه ارومیه از کار افتاده چرا که به‌دلیل افت آب، فاصله این تاسیسات با ساحل بسیار زیاد شده است.

به‌نظر می‌رسد امروز تاکید روی دریاچه ارومیه یک وظیفه ملی است. در حال حاضر گفته می‌شود سطح آب دریاچه ارومیه 6‌متر کاهش یافته؛ این به معنای آن است که 10‌سال دیگر هیچ‌چیز در اینجا باقی نمی‌ماند.

همه این نابسامانی‌ها از سیاست‌های غلط نشأت می‌گیرد. ما خواستیم کشاورزی را درست بکنیم، آمدیم سدهایی بدون مطالعه احداث کردیم.

 ما وقتی می‌توانیم موفق باشیم که توسعه پایدار را در همه جا در نظر داشته باشیم. کشاورزی ارومیه زمانی می‌تواند پایدار باشد که دریاچه زنده باشد وگرنه این دریاچه به کویری مبدل می‌شود که باغات و همه کشاورزی ارومیه را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

 پافشاری‌ بر شیوه‌های ناکارآمد

این مدرس منابع طبیعی می‌گوید: بحث دیگر، اصرار بر راه‌اندازی پالایشگاه و صنایع سنگین در شمال کشور است. کشور ما با 30 استان 164‌میلیون هکتار مساحت دارد.
در این عرصه نسبتا وسیع، شمال کشور شرایط آب وهوایی و جغرافیایی خاص دارد که منحصر به یک عرصه 8‌میلیون هکتاری است. به همین دلیل همه شهروندان کشور از نقاط مختلف از خوزستان و کرمان گرفته تا تهران و سایر شهرها می‌خواهند حداقل سالی چند روز را به این منطقه سفر کنند.

از سوی دیگر، ما فضاهای وسیعی داریم که می‌توانیم صنایع آلاینده و سنگین را در آنجا مستقر کنیم، ضمن آنکه اگر هدف توسعه و اشتغال است می‌توانیم توسعه شمال را روی بحث گردشگری متمرکز کنیم.

گردشگری می‌تواند در کنار فعالیت‌های کشاورزی و صیادی و صنایع سبک، اشتغال بسیار گسترده‌ای در منطقه فراهم سازد. این تجربه جهانی است. در هر نقطه‌ای از جهان که شرایط گردشگری وجود داشته با برنامه‌ریزی توانسته‌اند مشکل اشتغال را به میزان قابل توجهی برطرف کنند.

شامخی می‌افزاید: بنا بر آمارهای رسمی اعلام شده 35‌میلیون هکتار بیابان در کشور وجود دارد هر چند که عرصه‌های بیابانی هم حساسیت خاص اکولوژیکی خودش را دارد اما می‌توان به جای تخریب شمال کشور و استقرار صنایع آلاینده در شمال کشور، با برخی ملاحظات زیست‌محیطی، صنایع سنگین و آلاینده را در این فضاها به‌طور منطقی‌تری توزیع کرد.

محیط‌زیست در برنامه 5‌ساله توسعه کمرنگ‌تر شده

دکتر شامخی از نگرانی خود درخصوص کمرنگ بودن مقوله محیط‌زیست در برنامه پنجم توسعه سخن به میان می‌آورد و می‌گوید: 2فصل از برنامه  چهارم ‌توسعه به محیط‌زیست، منابع طبیعی و کشاورزی اختصاص داشت که مواد خوبی هم در آن بود.

این مواد امیدی بود برای ارتقای محیط‌زیست اما با وجود این موارد و با وجود شعارهایی که داده می‌شد در برنامه چهارم در زمینه محیط‌زیست و منابع طبیعی بسیار ضعیف عمل شد. برای نمونه در بخش منابع طبیعی، میزان اجرای بحث خروج دام از جنگل‌های شمال طی سال‌های اول برنامه چهارم حدود 30‌درصد بوده است. در زمینه محیط‌زیست هم برنامه‌ها به‌طور متوسط 20 تا 25‌درصد به اجرا در آمده است.

وی در انتقاد از برنامه چهارم می‌افزاید: در این برنامه قرار بود ارزیابی اقتصادی محیط‌زیست و منابع طبیعی و جنگل‌ها در طرح‌های توسعه به‌گونه‌ای باشد که بتوانیم قیمت و ارزش منابع طبیعی را که هنگام اجرای طرح‌های عمرانی از بین می‌رود لحاظ کنیم که البته در برنامه چهارم بسیار کمرنگ به این مبحث پرداخته شد اما آنچه باعث نگرانی است اینکه شنیده می‌شود این موضوعات در برنامه 5 توسعه منعکس نشده است. یا در بخش منابع طبیعی و مدیریت در عرصه‌های طبیعی کشور گفته می‌شود اقداماتی مانند بحث سوخت رسانی به روستاها، بحث تعادل اکولوژیک در مدیریت جنگل که در برنامه 4 توسعه دیده شده بود در برنامه پنجم لحاظ نشده است.

باید روی این مسائل تاکید کرد، باید برنامه پنجم در زمینه منابع طبیعی و محیط‌زیست قوی‌تر از برنامه چهارم باشد تا بتوانیم مشکلاتی را که امروز گریبانگیر محیط‌زیست و منابع طبیعی است حل و فصل کنیم.