اعتیاد در سن ۱۲ سالگی از آن تجربه‌های تلخی است که زندگی فرزاد را زیر و رو کرد. پسری که حالا ۲۵ سال است و بعد از مصرف انواع و اقسام مواد سر از یاورشهر در آورده است.

همشهری آنلاین- فرناز محمدزاده: رنگ لباس‌هایشان همگی تداعی‌کننده امید و آرزو بود. رنگی که یادآور سرزندگی است. حال و روزشان نشان می‌داد وضعیت خوبی دارند؛ حالی‌که خیلی بهتر از روزهای اول است؛ همان روزی که با حالی زار و نزار، با کمک چند نفر روی یک تخت تک‌نفره قرار گرفتند و چشم که باز کردند نه خودشان را می‌شناختند نه می‌دانستند جایی که آمده بودند کجاست؛ این خاطره از شب اول مشترک همه‌شان بود. از آن روز شاید تقریبا ۳‌ماه و اندی گذشته باشد، اما گذر زمان هنوز نتوانسته بغض را از گلویشان و اشک را از چشمانشان بگیرد.

انگار با هر بار سؤالی که درباره آن روزها می‌پرسی با خنجری تیز به آنها حمله می‌کنی. می‌خواهند فراموش کنند روزهای دربه‌دری را اما گذشته که به این راحتی‌ها دست از سر آدمیزاد برنمی‌دارد؛ هرچند که ظاهرشان، گذشته را فریاد می‌زد، اما امید دارند که وضعیت چنین باقی نمی‌ماند.

دو راهی موادمخدر و خانواده

محمود ۵۱ساله درست شبیه مردان ۷۰ساله شده بود. اعتیاد از ۱۸سالگی دامنگیرش کرده بود و دلیلش را خانوادگی بودن اعتیاد عنوان می‌کرد. او می‌گفت: «موادمخدر در خانواده و فامیل ما بخشی از پذیرایی مراسم‌ها بود و همه مواد مصرف می‌کردیم.» محمود از زندگی مشترکی که ۱۷سال پیش به پایان رسیده بود تعریف می‌کرد و همسری که به‌خاطر اعتیادش دست تنها پسرش را گرفته و ترکش کرده بودند. این متارکه آنقدر برای او سخت تمام‌شده است که بعد از گذشت این همه سال، او سخت‌ترین روز زندگی‌اش را همان روز رفتن همسرش عنوان می‌کند. او گفت: «وقتی همسرم مرا بین دوراهی خودش و موادمخدر قرار داد، من مواد را انتخاب کردم و این آخرین روزی بود که همسر و فرزندم را دیدم. از آن روز ۱۷سال می‌گذرد و تا این لحظه پسرم را حتی یک‌بار هم ندیده‌ام.» پسربچه‌ای ۵ساله آخرین تصویری است که از فرزندش در ذهن دارد، اما دوست و آشنا به او خبر رسانده‌اند که پسرش اکنون دانشجوی دندان‌پزشکی شده است. محمود می‌گفت: «تا پاک نبودم دوست نداشتم پسرم را ببینم، اما حالا که ۲‌ماه است پاکم، دوست دارم هرچه زودتر ببینمش.» دیدن فرزند در پاکی، محمود را در سالم ماندن و نرفتن به‌سمت مواد مخدر جدی کرده، او دیگر عزمی جدی برای مصرف نکردن مواد دارد.

اعتیاد از ۱۲سالگی

میان همه آنها، جوانی که شکل و ظاهرش نشان می‌داد از بقیه جوان‌تر است نظرم را جلب کرد. حضور فرزاد ۲۵ساله میان این جمع که اکثرا سن و سال‌دار بودند عجیب به‌نظر می‌رسید، اما با همین سن کم، ۱۳سال است که پرونده اعتیاد در زندگی‌ او هم باز شده است. وقتی از او پرسیدم چرا از ۱۲سالگی و در این سن کم مصرف مواد را شروع کردی، اختلافات با پدرش را دلیل اصلی‌اش عنوان کرد. او می‌گفت: «با پدرم اختلاف زیادی داشتم و با تریاک، مصرف را شروع کردم. بعد از آن پله‌ پله رفتیم بالا و رسید به مصرف روانگردان و مرفین و...، بعد هم ‌حشیش و ماده سبز مصرف کردم.» خاطره تلخی که هیچ‌گاه از ذهن فرزاد پاک نمی‌شود همان روزهایی است که گوشه خیابان از شدت سرما به‌خود مچاله شده بود و آرزو می‌کرد که یک نفر پیدا شود او را برای یک شب هم که شده به جای گرمی منتقل کند. فرزاد می‌گفت: «بعد از اینکه معتاد شدم پدر و مادرم طردم کردند. خیلی وقت بود که ازشون خبری نداشتم، جدیدا با کمک مرکز، با خانواده‌ام ارتباط گرفتم و مادرم هم به دیدنم اومده.» این پسر ۲۵ساله که حسابی از کشیدن هر موادی متنفر شده، با امیدی که با دیدن خانواده‌اش در دلش جوانه زده، به زندگی بازگشته است.

تجربه تلخ تحقیر

اما فرزاد تنها جوان این جمع نبود. گوشه دیگری از سالن مرکز، رضا ۳۴ساله دیگر جوانی که در دام اعتیاد گرفتار شده، ایستاده بود. وقتی سراغ رضا رفتم، برایم از اعتیادی گفت که از ۲۳سالگی همراهش است. او می‌گفت: «آنقدر مواد کشیدم که اوضاعم خیلی داغون شده، مواد خیلی من رو از سر و شکل انداخته.» رضا که چندین سابقه رفت‌وآمد به مراکز ترک اجباری را دارد از خاطراتش گفت: «قبلا خیلی ترک کردم. یعنی مارو می‌بردن جاهای بد، جاهایی که آنقدر بهم توهین می‌کردن که از خودم متنفر شده بودم و انگیزه ترک هم نداشتم. هربارم که از اون کمپ‌ها درمی‌اومدم باز دوباره شروع می‌کردم.» رضای ۳۴ساله این بار عزمش حسابی جزم شده تا موادمخدر را برای همیشه کنار بگذارد، او که در یاورشهر۹ تجربه خوبی از زندگی بدون مواد را کسب کرده امیدوار است و می‌خواهد به زندگی بازگردد. او می‌گفت: «آنقدر این مدت به ما اینجا رسیدن که میل پیدا کردیم تا پاک بشیم.»

رضا از زندگی شخصی‌اش گفت که به‌خاطر اعتیاد هیچ‌گاه نتوانسته طعم شیرین زندگی مشترک را بچشد؛ چراکه از سن خیلی کم درگیر موادمخدر شده بود و بعد از فوت پدر و مادرش دیگر با خواهر و برادرانش هم ارتباطی نداشت. درواقع اعتیاد او را به یک تنهایی کشانده که خواهر و برادران نیز او را طرد کرده‌اند. از رضا خواستم تلخ‌ترین خاطره خود را برایم بگوید، او گفت: «وقتی که می‌خواستم سوار ماشینی بشوم سوارم نمی‌کردن یا نگاه‌های بدی که مردم به من داشتن؛ اینا خاطرات بدی است که هیچ وقت از ذهنم پاک نمی‌شه.» او دیگر قصدش برای ادامه زندگی بدون مواد جدی است؛ آنقدر جدی که برای آینده خود برنامه‌هایی دارد.

مکث

بهبودیافتگان، پاکبان می‌شوند

شهرداری تهران علاوه بر درمان این افراد در مراکز یاورشهر۹ گانه، به‌دنبال این است که با اشتغال‌زایی برای این افراد شرایطی را ایجاد کند تا بازگشت دوباره در آنها شکل نگیرد. برهمین اساس طی نشستی در سازمان خدمات و مشارکت‌های اجتماعی تفاهمنامه به‌کارگیری بهبودیافتگان مراکز یاورشهر به‌عنوان پاکبان در راستای اجرای طرح تربیتی، آموزشی و درمانی ۹گام به امضای طرفین رسید. در همین رابطه مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند گفت: حدود ۵هزار نفر ظرفیت برای اشتغال‌زایی بهبودیافتگان مراکز یاورشهر و آسیب‌دیدگان اجتماعی درنظر گرفته‌ایم که این مهم در چندین مرحله اجرایی می‌شود. رضا محمدی با اشاره به اینکه ۹گام تربیتی، آموزشی و درمانی در مراکز یاورشهر با هدف بهبودی کامل معتادان متجاهر دنبال می‌شود، گفت: اشتغال برای مددجویانی که دوره بهبودی‌شان را به شکل کامل می‌گذرانند در حوزه پاکبانی فراهم خواهد شد. بیمه و اسکان برای این بهبودیافتگان درنظر گرفته شده که از ۱۲ تا ۱۳میلیون تا سقف ۱۸ تا ۲۰میلیون تومان حقوق دریافتی آنها خواهد بود.

مدیرعامل سازمان رفاه، خدمات و مشارکت‌های اجتماعی شهرداری تهران گفت: با هدف خروج افراد آسیب‌دیده از چرخه آسیب برای نخستین‌بار الگوی مداخله ۹گام را در مراکز یاورشهر به اجرا در آورده‌ایم که یکی از این مراحل ۹گام اشتغال‌زایی و کسب درآمد است که اقدامات قابل‌توجهی در این زمینه انجام شده است؛ به‌طوری که تفاهمنامه‌ای با سازمان پسماند شهرداری تهران برای تامین نیروی انسانی پاکبان صورت گرفته است. احمد احمدی افزود: در حال حاضر بیش از ۲۰نفر از مددجوهای بهبودیافته در مراکز یاورشهر در حوزه خدمات شهری شهرداری منطقه۱۵ مشغول به فعالیت شده‌اند. به‌تازگی نیز تفاهمنامه‌ای با کارخانه ذوب‌آهن آمل برای به‌کاری‌گیری ۲۰۰نفر از بهبودیافتگان مراکز یاورشهر صورت گرفته است.

منبع: همشهری آنلاین