۶۱ سارق حرفه‌ای که عمدتا در خیابان‌ها پایتخت گوشی‌قاپی می‌کردند، در جریان چند عملیات همزمان که از سوی کارآگاهان پلیس آگاهی تهران انجام شد، دستگیر شدند.

همشهری آنلاین؛ الهه فراهانی: سردار علی ولی‌پور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران صبح امروز در جمع خبرنگاران درباره این عملیات گفت: ۶۱ سارق دستگیر شده زورگیران حرفه‌ای هستند که اقدام به سرقت موبایل یا اموال باارزش مالباختگان می‌کردند و از این افراد بیش از ۵۰۰ دستگاه انواع گوشی موبایل مسروقه کشف شده است.

وی با اشاره به اینکه در تعامل با دادستان تهران، این متهمان تا تکمیل پرونده در بازداشت موقت هستند تا بقیه همدستانشان دستگیر شوند، توضیح داد: علاوه بر این ۶۱ متهم، ۱۰ مالخر هم دستگیر شده‌اند که بیشتر آنها گوشی‌ها سرقتی را برای فروش به کشورهای همسایه می‌فرستادند.

به گفته سردار گودرزی، از ابتدای امسال به هیچ سارق زورگیری که دستگیر شده، مرخصی داده نشده است که این موضوع باعث کاهش آمار سرقت در پایتخت شده است.

ملاقات خانم بازیگر و دزد گوشی‌اش

ویدا جوان، بازیگر سینما دیروز به اداره آگاهی آمده بود تا دزد گوشی‌اش را شناسایی کند. او به سمت چند سارق که گوشه دیوار به صف شده بودند می‌رود و با دیدن نفر سوم، فریاد می‌زند: «خودش است. او بود که گوشی‌ام را قاپید.»

خانم بازیگر سپس در تشریح ماجرای سرقت به خبرنگار همشهری می‌گوید: حدود ساعت ۱۱ چهاردهم بهمن بود. از بانک خارج شدم و پشت فرمان ماشین‌ام نشستم و حوالی اتوبان جلال آل احمد بودم که موبایلم زنگ خورد. شیشه ماشین به اندازه خیلی کم پایین بود و سرگرم صحبت با موبایلم شدم که ناگهان این آقا(اشاره به سارق) در یک چشم بهم زدن گوشی را از دستم قاپید و فرار کرد. طوری که گوشم آسیب دید و تا چند روز شوکه بودم و حتی از سایه خودم هم می‌ترسیدم. البته حدود یک سال و نیم قبل هم در اطراف تئاتر شهر سارقان با حمله به من گوشی‌ام را دزدیدند و تا حالا دستگیر نشده‌اند اما این بار خوشبختانه پلیس خیلی زود، دزدان را دستگیر کرد.

اما سارق گوشی خانم بازیگر میثم نام دارد و حدودا ۳۰ ساله است. او به همراه همدستانش سوار بر موتور می شدند و در خیابان‌ها پایتخت گوشی‌قاپی می‌کردند. این سارق سابقه دار در گفت و گو با همشهری از جزییات سرقت‌هایشان می‌گوید.

خانم بازیگر را می شناختی؟

باور کنید نه. من قیافه خودم را هم یادم رفته چه برسد به بازیگران. شاید اتفاقی به دام ما افتاده باشد. راستش من اصلا حافظه کوتاه مدتم خوب کار نمی کند. یعنی شما الان کنار من ایستاده‌ای، اما ممکن است یک ساعت بعد چهره شما را فراموش کنم. اما حافظه بلند مدتم مثل ساعت کار می کند.

تو سردسته باندتان بودی؟

نه. رییس، فرد دیگری بود. ما در قالب گروه دو نفره می رفتیم توی خیابان‌ها و دنبال سوژه می‌گشتیم. هرچه حافظه کوتاه مدتم ضعیف است اما چشمان تیزبینی دارم. به من می گویند عقاب! به خاطر تیزبینی ام است. اما گوش هایم خوب کار نمی کند و صداها را واضح نمی شنوم! من آدم عجیبی هستم، یک حسم خوب کار می‌کند، حس دیگرم نه! داشتم می‌گفتم، چشمانم تیز بین است و معمولا این منم که سوژه ها را شناسایی می کنم. با یک نگاه حتی از فاصله دور گوشی باارزش را تشخیص می‌دهم. چه طرف پیاده باشد چه داخل ماشین.

با گوشی های سرقتی چه می کردید؟

این کار در تخصص من نبود اما آنطور که می دانم رییس باند گوشی ها را به مالخران می فروخت. فکر می کنم مالخران گوشی های آیفون را از کشور خارج می کردند.

تخصص تو فقط زاغ زنی است یا گوشی هم می قاپی؟

هم عقاب باندم و هم سارق باند. یعنی هم سوژه شکار می کنم و هم در یک چشم بهم زدن گوشی را از دستشان می قاپم.

چطور دستگیر شدی؟

نمی دانم، قطعا پلیس زرنگی کرده و شناسایی شده ایم! بهرحال همه ما سابقه داریم و گاو پیشانی سفید هستیم!

پس سوابق زیادی داری؟

۳ مرتبه به جرم سرقت دستگیر شده ام.

اما درس عبرت نگرفتی و مجددا دست به سرقت زدی؟

من دلم می خواست مهندس هوا و فضا شوم! استعداد های زیادی دارم اما خب بی پولی اجازه نداد به آروزهایم برسم و به فضا ورود کنم! حالا اینجا هستم و تبدیل به یک سارق حرفه ای شده ام! خیلی پشیمانم؛ ‌خیلی... ی.

برچسب‌ها