همشهری آنلاین - محمد باریکانی: تخت جمشید را میکل آنژها و پیکاسوهای دوران باستان از تمدنهای مختلف خلق کردهاند که هر یک بهترین هنرمندان دوران خود بودهاند و با خلعت و احترام به تخت جمشید فرستاده شدهاند تا شکوهمندترین معماری دوران باستان را در بیش از ۲۵۰۰سال قبل در جهان خلق کنند. هربرت کریممسیحی، عکاس مستندنگار آثار باستانی است که حدود ۳سال زمان برای گردآوری امضاهای دوران هخامنشی در نقاط مختلف ایران که آثار هخامنشی را در خود جای دادهاند زمان گذاشته و پس از ۹ماه کار مداوم در تخت جمشید توانسته حدود ۷۰۰ امضا در بیش از ۶۰مدل از تمدنهای مختلف را از درون سنگها و ستونها و نقش برجستههای تخت جمشید جمعآوری کند. او حالا برای نخستین بار در گفتوگو با همشهری درباره این مستندنگاری جذاب، سخن گفته است.
اولین بار است که موضوع جمع آوری امضاهای دوره هخامنشی در تخت جمشید رسانه ای می شود، چه شد که سراغ این موضوع رفتید؟
تخت جمشید همیشه برای من جاذبه زیادی داشت که موجب تکرار زیاد عکاسی از آثار آن شد و در ادیت عکسها علایمی بر سنگها سنگ نگاره های تخت جمشید دیدم که در مواردی تکرار شده است. متوجه شدم این علایم و نشان ها امضاهای دوران هخامنشی است و با خانم سپیدنامه رییس موزه دوران باستان موزه ملی ایران صحبت کردم و ایشان هم تایید کرد که چنین امضاهایی در تخت جمشید وجود دارد. بخشی از امضاهای تخت جمشید در بال شرقی و شمالی کاخ آپادانا یا همان دیواره هدیه آورندگان توسط مایکل روف آلمانی در دهه ۵۰ مستند کرده بود. همین موضوع موجب شد بنده به دنبال امضاهای تخت جمشید بگردم و پروژه مشترکی را با تخت جمشید آغاز کردم تا امضاها ثبت و ضبط و مستندنگاری شود تا در پژوهشگاه میراث فرهنگی استفاده شود. این امضاها شاید در نگاه اول چند خط باشند. اما پرسش اصلی این بود که امضاها را چه کسانی حک کرده و متعلق به چه دورانی هستند؟ امضاها برای چه اتفاق افتاده و چرا یک سنگتراش دوره هخامنشی باید امضای خود را روی یک اثر در تخت جمشید بگذارد؟ این پرسشها موجب شد با یک خط و امضای کوچک به دریای بزرگی از معلومات و بیشتر از آن به دریای بزرگتری از پرسشها برسیم.
بیشتر بخوانید:
مرمتگران تختجمشید به شوش فراخوانده شدند
50سال دیگر از تخت جمشید تل خاکی میماند
چه مدت برای جمع آوری امضاهای دوران هخامنشی در تخت جمشید زمان گذاشتید و به چه نتایجی رسیدید؟
۹ ماه بطور مداوم امضاهای تخت جمشید را ثبت کردم. برخی امضاها نیز زیر آثار و ستونهای تخت جمشید وجود دارد که امکان جابه جایی آن ها وجود ندارد. امضاها در دوران های مختلف و در بخش های مختلفی از حکومت هخامنشی بر آثار معماری این محوطه باستانی حک شده اند. البته بخش هایی از تخت جمشید اصلا امضای معمار و هنرمند را ندارد. مثلا در بخش های متعلق به دوران حکومت داریوش بزرگ در تخت جمشید هیچ امضایی وجود ندارد. ولی در بخش های مربوط به دوران حکومت خشایارشا و اردشیر دوم امضاهای زیادی وجود دارد که نوع و مکان و اندازه های آنها در در دوران میان این دو حکومت متفاوت هستند. مثلا امضاهایی داریم که یک و نیم تا دو سانتیمتر هستند. امضاهایی هم داریم که حدود ۲۳ سانتیمتر و آنقدر بزرگ هستند که فکر می کنید شکست سنگ است. ۲۵۰۰ سال از تاریخ آن امضاها گذشته و عوامل طبیعی باعث شکست در سنگ ها شده است و این موضوع موجب می شود که شکست سنگ ها و امضاها اشتباه گرفته شوند. این موضوع زمان زیادی گرفت. چون باید مستندنگاری ها دقیق میبود. یعنی در طول روز باید یکبار با نور آفتاب و بدون نور آفتاب امضاها را مشاهده می کردم یا در زمان بارش باید می دیدم که آیا یک امضا با بارش شکل دیگری به خود می گیرد یا نه و آیا عوامل طبیعی باعث ایجاد امضا شده اند، یا واقعا یک امضای متعلق به دوره هخامنشی است؟
نشانهای در امضاها وجود دارد که مشخص کند چه کسانی تخت جمشید را بنا کرده اند؟
امضاها خودشان به تنهایی نمی توانند خیلی چیزها را مشخص کنند. اما با توجه به نوع و مدل امضاها و نوع معماری تخت جمشید میدانیم که این محوطه ترکیبی از معماری چندین تمدن دوران پیش از هخامنشی یا همدوره هخامنشی است.
یعنی نشانه های معماری دوره عیلامی هم در تخت جمشید وجود دارد؟
بله همینطور است. کنگره های تخت جمشید کاملا کنگره های عیلامی هستند. نشانههایی از تمدن آشوری و مصری و اورارتویی هم در تخت جمشید وجود دارد که در فرم چیزی که ما امروز آنرا به عنوان تخت جمشید می شناسیم دخیل هستند. تخت جمشید متعلق به تمدن ایران است. اما شالوده بین المللی دارد. چون تمام تمدن های حوزه فرهنگی دوران هخامنشی آنچه را که زیباترین بود با خود به این محوطه باستانی که یا آنرا کاخ یا معبد یا سازه آیینی می نامیم به ارمغان آوردند. اقوام مختلفی که در امپراتوری هخامنشی کار می کردند. زیباترین چیزی را که می توانستند خلق کنند با خود به تخت جمشید آرودند. مثلا کاخ تچر کاملا شبیه به معابد مصری است و بخش هایی از سنگ نگاره ها عاریت گرفته شده از فرم آشوری است. اما شکل آن ها ایرانیزه شده و حجم پیدا کرده است. در تمدن آشور و بابل لاماسوها یا گاومردها دارای شکل دو بعدی هستند. اما در تخت جمشید آن ها را سه بعدی و حجیم و بسیار بزرگتر میبینیم.
چه تعداد امضا از تخت جمشید استخراج کردید؟
بالغ بر ششصد تا هفتصد امضاء در تخت جمشید و برزن جنوبی وجود دارد که گاها برخیشان چون شبیه به یکدیگر هستند. حدود ۷۰ مدل امضا نیز در تخت جمشید وجود دارد.
امضاهای موجود در تخت جمشید متعلق به کدام اقوام و تمدن های باستانی است؟
امضاها به چند بخش تقسیم می شوند. برخیشان شبیه حروف اقوام باستانی هستند. برخی نیز نمادهای آیینی دوره باستان هستند. مثل نشان گردونه مهر که بارها در تخت جمشید تکرار شده است. این امضا نمیتواند اسم باشد. بلکه نگرش آیینی کسی است که آثار معماری را ساخته و امضایش را پای آن گذاشته است. کسانی که تخت جمشید را ساختند افراد عادی نبودند. بلکه هنرمندان بزرگی بودند که برایشان خلعت فرستاده میشد تا به تخت جمشید بروند و کار کنند. پادشاهان و امرا برای سنگتراشها خلعت فرستاده اند چرا؟ چون آن ها اصلا هنرمندان معمولی نبودند. افرادی که تخت جمشید را ساختند هنرمندان بزرگ دوران خودشان بودند. یعنی میکل آنژها و داوینچیهای دوران باستان بودند. خالقان تخت جمشید از اقوام و تمدن های مختلف دوران هخامنشی بودند چون نشان ها و حروف تمدنی و آیینی در آثار حک شده است که امضای انتهای کار است. یعنی یک معمار یا هنرمند کار را انجام داده و در انتها امضای خود را بر اثر حک کرده است تا بگوید او کسی است که کار را تمام کرده است.
با توجه به شکل امضاهاف هنرمندان خالق تخت جمشید مربوط به چه دوران و تمدنی در دوره باستان بودند؟
پاسخ به این سوال البته کمی سخت است. از آن دوره گاها تمدن هایی داریم که امروز آن ها را نمی شناسیم. اما می دانیم که نمونه امضاها و حروفی در آنها وجود دارد، شبیه حروف زبان عیلامی، آرامی، فنیقی و بابلی است که نشان می دهد به احتمال زیاد افرادی از این دوره های تمدنی در خلق تخت جمشید نقش داشته اند و وقتی اثر خود را به اتمام رسانده اند امضایشان آنجا ثبت کردهاند. برخی امضاها زیر ستون ها قرار داشته و وقتی کار تمام میشد دیگر کسی نمی توانست آن ها را ببیند و امروز بعد از ۲۵۰۰ سال، وقتی این ستون ها تخریب شده است این امضاها قابل مشاهده شده اندو. بخشی از شالی ستون های تخت جمشید و ۱ایه ستون ها منقش به امضاهای دوره هخامنشی است.
آیا می توانیم براساس امضاها بگوییم هنرمندان کدام حوزه تمدنی در ساخت تخت جمشید حضور داشتند؟
نمیتوانیم دقیقا بگوییم ارورارتوها، مصری ها یا فنیقی ها مستقیم اینکار را انجام داده اند. ولی می توان گفت هنرمندانی که تحت تاثیر تمدن های متعدد بودند تخت جمشید را برپا کردند. یک مدل تراش سنگ در تخت جمشید وجود دارد که در تمدن اورارتویی وجود داشته و ممکن است فردی به این حوزه تمدنی رفته و این نوع سنگتراشی را آموخته و به تخت جمشید آمده است و آن مدل را استفاده کرده است. چون وسعت امپراتوری هخامنشی آنقدر بزرگ بود و اقوامی که در این تمدن زندگی می کردند آنقدر زیاد بودند که می توانید اقوام مختلف را با هنر دوران خاص خود در تخت جمشید پیدا کنید.
فراوانی امضاها در کدام بخش های تخت جمشید بیشتر است؟
تخت جمشید در بخش کاخ هدیش و کاخ تچر امضا ندارد. همانطور که در شوش خوزستان نیز امضای دوره هخامنشی وجود ندارد در کاخ آپادانا تخت جمشید هم امضایی مشاهده نشد. بیشتر امضاها در محل خزانه تخت جمشید، پلکان هدیه آوران، کاخ صد ستون، برزن جنوبی و بخشی از کاخ اچ تخت جمشید است. تا جایی که اطلاع دارم در دوره داریوش بزرگ امضایی در تخت جمشید وجود ندارد. و شروع امضاها از دوره خشایارشا است. چون تخت جمشیدی که ما می شناسیم ثمره دوران حکومت خشایارشا است. در دوره داریوش، تخت جمشید چندان وسعتی نداشت و در دوره خشایارشا است که وسعت پیدا می کند و بسط و گسترش آن در دوره اردشیر دوم است.
پس بیشتر امضاها متعلق به دوره خشایارشا و اردشیر دوم است
بله. البته نوع و اندازه امضاها در دوران اردشیر دوم متفاوت است که نشان می دهد نوع هنر دوره خشایارشا در تخت جمشید دارای ظرافت بیشتری است. اما در دوره اردشیر دوم از ظرافتها کاسته شده و مدل ها و شابلون ها عوض می شوند و نوع معماری حجیم تر شده است.
شکل و مدل امضاها در تخت جمشید چگونه است؟
مدل های مختلفی از امضا وجود دارد. بعضی از امضاها متعلق به تمدن های همدوره هخامنشیان است. مثلا شکلی که امضا شده، گردونه مهر است که نماد خورشید و نور و برکت و قدرت است. چرا این امضا باید وسط یک ستون حجاری شود؟ بیشترین نمونه این امضا در بخش خزانه و پایه ستون ها وجود دارد. انگار می خواستند ستون ها را متبرک کنند تا همیشه بقرار بمانند که در پایه و بسط آن ها این امضاها را گذاشته اند. از دیگر نمونه امضاهایی که بصورت متناوب در تخت جمشید وجود دارد، یکی شان دو لوزی روی یکدیگر است که نمونه آن ها مردم می توانند در موزه ایران باستان و بر پلکانی که از کاخ صد دروازه آمده است ببینند. یا علامتی است که شبیه یک درخت نخل است. یا علامتی که شبیه یک مربع است که در آن یک ضربدر وجود دارد. امضایی هم هست که یک فلش و یک ضربدر پایین آن وجود دارد. اما از نظر من جالب ترین امضایی که در تخت جمشید وجود دارد امضایی است که در ساعات خاص دیده می شود. این امضا را ۱۰ صبح نمی توانید ببینید. اگر خورشید ساعت ۷ و نیم بعد از ظهر غروب کند، این امضا ساعت ۷ و ۲۲ تا ۷ و ۲۹ دقیقه دیده می شود و بعد از آن اگر حتی نور هم بیاندازید نمی توانید آنرا مشاهده کنید. جالبتر این که در یک اثر تخت جمشید دو تا سه امضا را کنار هم گذاشته اند. این سه امضای متفاوت چه معنایی دارد؟ امضاها شکل های خاص و عجیب دارند. برخی امضاها شبیه حرف K انگلیسی یا H انگلیسی و گاه بصورت AK کنار هم قرار دارند. امضایی میبینید شبیه به حرف I انگلیسی است.
این امضاها کجای تخت جمشید هستند؟
متاسفانه نمی توانم بگویم. به این دلیل که اگر بگویم ممکن است برخی دنبالش بگردند و آنرا پیدا کنند و به آن دست بزنند که باعث تخریبش می شود. در برخی امضاها حجار و تیم حجاری ظریف و با دقت تر کار کرده اند. یک امضایی داریم که شبیه خورشید است یک علامت (+x) در کنار یکدیگر هستند و هر کجا این امضا را دیدم، احساس کردم سنگتراش داشته کار را سنبل کرده است. اتفاقا این امضا مربوط به دوره اردشیر دوم است. سوال من از جامعه باستان شناسی این است که آیا به اندازه ای که معماران و هنرمندان سازنده تخت جمشید با تیشه ها ضربه زدهاند می توان تشخیص داد، سن و سال آن ها چقدر بوده؟ چون امضایی میبینیم که اختلاف زمانی دارد و جالب است بدانیم که آیا یک سنگتراش میتواند در ۳۰ سالگی وارد تخت جمشید شده باشد و در ۵۰ سالگی هنوز در تخت جمشید مشغول به کار است و امضایش پیرتر و خسته تر شده است. این تخصص باستان شناس ها است که این سوال را پاسخ دهند.
امضاهای هخامنشی غیر از تخت جمشید در نقاط دیگر هم وجود دارند؟
نوع امضاها در نقاط دیگر دارد متفاوت می شود. مثلا در دهانه غلامان یک لیوان یافت شده که زیر آن اشکال هندسی وجود دارد. اما نمی توانیم بگوییم امضا است. حروفی است که کمی شک برانگیز است. نوع حروف و شکل هایی که زیر جام ها وجود دارد، مربوط به دوره ایلامی است. یعنی می توانیم بگوییم که این آثار از دوره ایلامی آنجا وجود داشته یا این که هخامنشیان تمدن ایلامی را با خود به دهانه غلامان در سیستان و بلوچستان برده اند. آنچیزی که از تمدن هخامنشی در شوش مانده بسیار کم است و نابود شده است. فرانسوی ها خیلی چیزها را بردند و چیزهایی که در حوزه مستندنگاری در آن نقطه به درد ما بخورد وجود ندارد. من در شوش هیچ امضای دوره هخامنشی نیافتم. کاخ اردشیر دوم در نزدیکی شوش را بررسی کردم و شالی ستون ها را هم به دقت دیدم اما آنجا هم هیچ امضایی ندیدم. در پاسارگاد که در ۱۰۰ کیلومتری تخت جمشید است، شکل امضاها کاملا فرق می کند. تنها در تل تخت در بالای کوه که دژ دیدبانی پاسارگاد بود موفق به یافتن امضای هخامنشی شدم. بعضا نیز امضاهایی روی پلکان مقبره کوروش وجود دارد که نشان می دهد در دوره سلوکیان در ایران این نقشونگارها ایجاد شده، ولی چون کثرت ندارند نمی توانیم بگوییم امضا هستند. امضاهای دوره هخامنشی تنها در تخت جمشید وجود دارد. گاهی از بعضی امضاها در تخت جمشید سه عدد از یک امضا و گاه ۲۰ عدد از یک مدل امضا وجود دارد که فقط اندازه هایشان متفاوت است. بنابراین امضاهای دوران هخامنشی تنها در بخش برزن جنوبی، خزانه، بال شرقی و شمالی کاخ آپادانا، کاخ صد ستون و پلکان هدیه آورندگان و بخشی از کاخ اچ وجود دارند.