همشهری آنلاین- گروه فرهنگی: نیمه شعبان در فرهنگ شیعی جایگاه والایی دارد و درباره این مناسبت مهم تاریخ تشیع آثار متعددی به قلم نویسندگان مختلف تالیف و منتشر شده که یکی از آنها کتاب «کمی دیرتر» نوشته سیدمهدی شجاعی، نویسنده نامآشنای معاصر است که توسط انتشارات کتاب نیستان به چاپ رسیده است. ماجراهای این رمان با یک اتفاق غیرمنتظره شروع میشود؛ جشن نیمه شعبان است و مجلسی پرشور و همگی فریاد «آقا بیا» سردادهاند که ناگهان در این میان جوانی فریاد میزند: «آقا نیا...». این اثر که از ۴ فصل زمستان، پاییز، تابستان و بهار تشکیل شده، نگاهی نقادانه به فضای انتظار جامعه امروز دارد. در این رمان ما با شخصیتهایی آشنا میشویم که همه مدعی انتظارند اما وقتی هنگام عمل و فراتر رفتن از شعارها میرسد، گفتار و کردارشان متفاوت میشود. رمان در فضایی مکاشفه گونه و بیزمان پیش میرود و مواجهه بسیاری را با مفهوم انتظار و ظهور میبینیم. در این رمان همه اقشار و همه آدمها با بهانه هایشان برای نخواستن امر ظهور، دقیق و ظریف معرفی میشوند. نویسنده در کتاب «کمی دیرتر» آفتهای انتظار را تنها روایت نمیکند، بلکه به تصویر میکشد و نشان میدهد. سیدمهدی شجاعی در رمان کمی دیرتر و در پایان همه موشکافی هایش در نقد منتظران بهدنبال آن است که مخاطب منتظر واقعی را بشناسد و ببیند که انتظار به فریادهای بلند «آقا بیا» نیست؛ به دلی است که برای حضرت میتپد و به اخلاصی است که میان زندگی جاری است و آقایی که خودش به دیدار منتظرانش میآید.
در بخشی از رمان«کمی دیرتر» میخوانیم:« خدا که باطن آدمها را بهتر میشناسد و از نیت قلبی همگان خبر دارد، خودش شاهد است که من در مجلس شرکت نکردم که سوژهای برای نوشتن پیدا کنم یا اصلا به فکر داستان و رمان و این حرفها باشم. من اگر چه شغل و حرفهام نویسندگی است ولی اینطور نیست که همه آدمها و حوادث اطرافم را با این نگاه ببینم یا همه برنامههای زندگیام را براساس شغل و حرفهام طراحی کنم. پس اگر شب نیمه شعبان در جشن سالروز ولادت امام زمان(عج) شرکت کردم صرفا بهدلیل اعتقادات و باورهای شخصیام بوده، نه برای یافتن سوژه و نوشتن قصه و داستان. ولی بعضی از حوادث و وقایع و اتفاقات هستند که ذهن یک آدم عادی- یعنی غیرنویسنده - را هم ناخودآگاه درگیر میکنند؛ بهنحویکه انگار اگر آنها را بهطور تمام و کمال برای کسی نقل نکند، دلش آرام نمیگیرد.