آیا تداوم روند کنونی میتواند تضمینکننده رؤیای تبدیل شدن به قدرت نخست منطقه در زمینه انرژی باشد؟ آیا دومین قدرت نفتی دنیا در سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) و دومین دارنده ذخایر گازی دنیا میتواند جایگاه خود را با توجه به فرایند کنونی در اوپک حفظ و به جمع صادرکنندههای اصلی گاز دنیا بپیوندد؟ پیشی گرفتن مصرف نفت خام در سطح داخلی و افزون بودن میزان واردات گاز از صادرات آن تا چه زمان قابل تامل است؟ آیا سهم تولید نفت و گاز ایران از میدانهای مشترک با همسایگان افزایش خواهد یافت؟
آیا سهم گاز در تامین انرژی داخلی افزایش مییابد؟ و... یافتن پاسخ روشن به این پرسشها از جمله چالشهایی است که دولت آینده ایران باید آنهم در شرایطی که شدت مصرف انرژی پنج برابر متوسط جهانی است و شاخص بهرهوری انرژی تغییر محسوس نداشته است، با آن مواجه شود. ارزیابیهای رسمی که توسط دولت نهم در قالب ترازنامه انرژی ایران در سال 1386 صورت گرفته نشان میدهد که ذخایر هیدرو کربوری مایع قابل استحصال ایران تنها 62/137میلیارد بشکه خواهد بود؛ یعنی اینکه درصورت کشف نشدن ذخایر جدید تا 84 سال دیگر تمام خواهد شد.
تازهترین ترازنامه انرژی ایران در سال 1386 که اخیرا منتشر شده است روند شاخصهای عمده اقتصاد انرژی را به تصویر میکشد، به نحوی که هرچند تولید انرژی اولیه کشور در سال1386 به نسبت سال قبل آن 5درصد رشد را نشان میدهد اما وابستگی 99درصدی منابع تولید انرژی اولیه به نفت خام، مایعات و میعانات گازی و گاز طبیعی نگرانکننده است.
بر این اساس تولید انرژی اولیه ایران در سال 1386 به میزان 8/2427میلیون بشکه معادل نفت خام برآورد شده که 1/67 آن به نفت خام، مایعات و میعانات گازی و مواد افزودنی و 9/31درصد به گاز طبیعی اختصاص دارد و کمتر از یکدرصد آن مربوط به انرژیهای آبی و تجدیدپذیر، زغالسنگ و به بیوماس جامد میشود.
نکته هشداردهنده در ترازنامه انرژی سال 1386 پیشی گرفتن مصرف انرژی نهایی به نسبت میزان رشد تولید انرژی اولیه است چرا که مصرف نهایی انرژی با 2/975میلیون بشکه معادل نفت خام، معادل 4/6 درصد نسبت به سال 1385 افزایش یافته است. همچنین رشد فزاینده مصرف انرژی در بخشهای صنعتی به میزان 8/20درصد، خانگی 3/5درصد و عمومی شامل تجاری و کشاورزی 2/2درصد افزایش را نشان میدهد و تنها مصرف انرژی در بخش حملونقل منفی 94/1 درصد بوده است. از اینرو مشاهده میشود که 6/45درصد از انرژی مصرفی بخشهای مصرف کننده، توسط فراوردههای نفتی، 8/44درصد توسط گاز طبیعی، 7/8درصد توسط برق و کمتر از یک درصد از طریق بیوماس جامد و زغالسنگ به دست آمده است.
این گزارش در باره شاخصهای بخش انرژی و اقتصاد نشان میدهد که هرچند قیمت واقعی برق، نفت سفید، نفت گاز و نفت کوره در سال 1386 نسبت به سال قبل آن کاهش یافته است اما به جای آن قیمت واقعی بنزین، گاز مایع و گاز طبیعی با افزایش همراه بوده است. از سوی دیگر تغییر قابل توجهی در شاخص بهرهوری انرژی در سال 1386 نسبت به سال 1385 دیده نمیشود. از آنجا که انرژی بهعنوان یکی از اقلام مهم در سبد مصرفی خانوار، نقش بسزایی در تأمین رفاه جامعه دارد، عموماً مصرف سرانه انرژی در جوامع توسعهیافته، بهدلیل درآمد سرانه بالا و امکان بهرهبرداری از کالاها و خدمات متنوع، بیشتر است اما در ایران و کشورهایی که از ذخایر انرژی قابل توجهی برخوردارند، مصرف انرژی در مقایسه با دیگر کشورهای در حال توسعه به وضوح بیشتر است که این امر از بهرهوری پایین در بهرهبرداری، مصرف بالای انرژی و همچنین استفاده از کالاها و خدمات انرژی بر ناشی میشود.
یارانه انرژی؛ عبور از پیچ خطرناک
تردیدی وجود ندارد که تداوم روند کنونی پرداخت یارانه انرژی در آینده دشوار خواهد بود بهگونهای که مقدار کل یارانههای انرژی در سال 1386 معادل469705میلیارد ریال برآورد شده که سرانه یارانه هر فرد ایرانی حدود6566هزار ریال میشود. به بیان دیگر سهم ماهانه یارانه انرژی هر شهروند ایرانی در سال 1386 اندکی کمتر از 55 هزار تومان میشود که درصورت آزادسازی دستوری قیمت حاملهای انرژی هزینهای که هر شهروند ایرانی باید برای مصرف انرژی پرداخت کند بیش از میزان یارانه نقدی دریافتی خواهد بود، علاوه بر اینکه آزادسازی کارشناسی نشده قیمت حاملهای انرژی شامل فراوردههای نفتی و گازی و برق و آب جهش قیمتها در سبد هزینه هر خانوار ایرانی دستکم دو برابر میزان یارانه نقدی خواهد شد.
براساس آمار ترازنامه انرژی ایران در سال1386 بیشترین سهم یارانه انرژی با5/33درصد به نفت گاز (گازوئیل) اختصاص دارد و بخش حملونقل با 2/42درصد سهم، بیشترین یارانه انرژی را مصرف میکند. آمارهای رسمی نشان میدهد که متوسط یارانه فراوردههای نفتی ثروتمندترین خانوار حدود 10برابر یارانه فراوردههای نفتی فقیرترین خانوار در کشور است.
اما این همه داستان نیست و لیوان یارانههای انرژی قسمت خالی هم دارد.
تامل در آمارهای انتشار یافته در ترازنامه انرژی ایران تصویر روشنی از سهم خانوارها از یارانه فراوردههای نفتی به تفکیک دهکهای هزینه در سال 86 را نشان میدهد.
براین اساس هر چند پایینترین دهک درآمدی (فقیرترین قشر جامعه) 28/2درصد از یارانه فراوردههای نفتی سهم دارند و سهم بالاترین دهک درآمدی (غنیترین قشر جامعه) 46/19درصد یارانه مذکور را استفاده میکند اما ترکیب مصرف فراوردهها در بین جامعه شهری و روستایی مفهوم دیگری را نشان میدهد. به بیان دیگر سهم خانوارهای شهری و روستایی از یارانه بنزین بهترتیب 1/49 و 9/40درصد، در یارانه نفت و گاز 8/6 و 2/93درصد، در یارانه گاز مایع 5/14 و 5/85درصد، در یارانه نفت سفید 1/9 و 9/90 درصد و در یارانه نفت کوره 4/14و 6/85درصد است. این آمارها نشان میدهد که از کل یارانه فراوردههای نفتی حدود 78/20درصد آن نصیب جامعه شهری ایران و 22/79درصد یارانه نصیب جامعه روستایی شده است. آیا آزادسازی یارانهها سطح درآمدی جامعه روستایی را بهبود میبخشد یا جامعه شهری و تورم ناشی از آن کدام بخش را تحتتأثیر بیشتر قرار میدهد؟
هرچند ترازنامه انرژی ایران در سال 1386 از کاهش5/32درصدی واردات انواع بنزین نسبت به سال قبل عمدتا بهدلیل اجرای طرح سهمیه بندی بنزین خبر میدهد اما افزایش 7/36درصدی واردات نفت گاز بهمنظور جبران کمبود سوخت مورد نیاز کشور بهویژه در فصل سرما نگرانکننده است به ویژه اینکه صادرات نفت کوره 28درصد و نفت سفید 2/48درصد کاهش یافته است که دلیل اصلی آن رشد مصرف داخلی است. از سوی دیگر مصرف فراوردههای عمده نفتی به میزان7/85میلیارد لیتر بوده که 7/0-درصد نسبت به سال گذشته آن افزایش یافته است.
همچنین رشد مصرف نفت سفید(5/3درصد نسبت به سال گذشته) طی 11سال اخیر بهعلت وقوع زمستان سرد و جایگزینی این فراورده با گاز طبیعی از یک سو و رشد6/39درصدی مصرف نفت گاز نیروگاههای صنایع بزرگ و خصوصی نسبت به سال گذشته بهعلت جبران کمبود سوخت گاز طبیعی و رشد1/32و2/11درصدی مصرف نفت کوره در بخشهای عمومی و نیروگاهی بهرغم سیاستهای جایگزینی گاز طبیعی و عدمتامین سوخت گاز طبیعی نیروگاهها نشان میدهد که شکاف بین تولید و مصرف از یک سو و کاهش صادرات فراوردههای نفتی و افزایش مصرف داخلی تشدید شده است