نمایشگاه، با حضور هنرمندان برجستهای همچون استاد امیرخانی، معاون شهردار و رئیس سازمان فرهنگی - هنری شهرداری تهران افتتاح شد و آثار بهمدت 2روز برای بازدید علاقهمندان برپا بود. صحبت از هنرهای دینی که میشود، بلافاصله این پیشفرض به ذهن متبادر میشود که بهدلیل شیعی و مقید بودن جامعه به مسائل دینی یا بافت اساساً مذهبی ایران، هنرهای تجسمی این حوزه نیز از رشد خوب و جایگاه مستحکمی برخوردار است. این پیش فرض، البته تا حدودی درست بهنظر میرسد اما درصورتی که آثار تجسمی و هنرمندانی را به یاد بیاوریم که جزو درجه یکها هستند و به خلق آثار هنری دینی هم علاقهمند.
هنرهای دینی نه تنها در ایران جایگاهی ندارند، که دچار رکود هم شده؛ در این میان، اجحافی که در حق سید و سالار شهیدان، امامحسین(ع) شده، در حق هیچ معصوم دیگری نشده است. کافی است شمایل و تصویرهایی را به یاد بیاورید که هر سال، در مراسم تاسوعا و عاشورا و روزهای قبل و بعد آن در تکایا و هیئتهای مذهبی آویخته میشود. نه مرجع این تصاویر مشخص است، نه خالق آنها و نه کسی که چنین تصاویری را در تعداد انبوه تکثیر میکند و اتفاقاً از سود مالی قابل توجهی هم برخوردار میشود!
اگر پیشکسوتهایی همچون استاد فرشچیان نبودند، احتمالاً همان چند تابلو را هم که به تعداد انگشتان یک دست میرسند، نداشتیم و کلاً مجبور بودیم لغت هنرهای دینی را از فرهنگ لغات هنرهای تجسمی پاک کنیم. برای اینکه بیشتر و بهتر متوجه وخامت اوضاع هنرهای دینی در حوزه هنرهای تجسمی ایران شوید، کافی است برای چند دقیقه به نقاشیها، مینیاتورها و نگارگریهای کلیساهای مهم و بزرگ دنیا فکر کنید یا برای تفریح هم که شده، تاریخ هنر گامبریج با ترجمه علی رامین را ورق بزنید.
پرداختن به مفاهیم دینی به شکلی کاملاً هنرمندانه در سیر تغییر و تحول هنرهای تجسمی کشورهای مختلف دنیا – بهخصوص کشورهای اروپایی- چنان پررنگ است که خواننده، کشورهای اروپایی را – تا انقلاب صنعتی- سمبل یک کشور مذهبی فرض میکند، نه کشوری همچون ایران را. در واقع با نگاهی کوتاه بر تاریخ هنر این طور بهنظر میرسد که غلبه مفاهیم دینی بر هنرهای تجسمی در ایران، تنها و تنها در معماری اماکن مذهبی بروز یافته و در میان هنرمندان معاصر هم به کلی به فراموشی سپرده شده است.
البته این مسئله نباید با این موضوع مخلوط شود که مسئولان و مدیران تجسمی کشور در برگزاری جشنوارهها و سالانهها و دوسالانهها و حتی نمایشگاهها و مسابقات کوچک و بزرگ کوتاهی میکنند. بخش مهم و اصلی رویدادهای مذکور یا مفاهیم مذهبی است یا این رویدادها اساساً به بهانه مناسبتهای دینی برپا میشوند. این موضوع هم که این جشنوارهها کجا، چگونه و توسط چه کسانی برگزار میشود، بماند؛ که عاقل را اشارتی کافی است! اما در حال حاضر نکته مهم آن است که هنرهای دینی این مرز و بوم، در وضعیتی نیست که بتوانیم سرمان را بالا بگیریم و با دلایل علمی و زیباشناختی از هویتش دفاع کنیم.
نکته آخر آنکه، مدیران هنری مراکز فرهنگی نیز این مسئله را پذیرفتهاند و متوجه پاشنه آشیل این ماجرا هستند. احتمالاً به همین دلیل بوده که مجتبی آقایی، رئیس موزه امام علی هم در روز افتتاحیه این 100 کتیبه عاشورایی از نبود بازتولید آثار هنری دینی انتقاد کرد و تولید آثار گنجینهای را برای موزه مثبت ارزیابی نکرد و در مقابل، از نمایش آثار هنری، در گوشهگوشه شهر و جامعه بهعنوان اصلیترین هدف خلق این آثار نام برد.
ماجرای کتیبههای عاشورایی
در چنین اوضاعی است که اتفاقی همچون خلق 100کتیبه عاشورایی، به اندازهای خوشحالکننده و مبارک است که مخاطب، چالشها و مشکلات این حوزه را فراموش میکند و مبهوت آثار میشود؛ مخصوصاً به این علت که خوشنویسی بیش از هر چیز دیگری با کلام کتاب آسمانی مسلمانان و وجود مقدس امیر مومنان پیوند خورده، نه آثاری که به امام حسین(ع) پرداخته باشد. با این همه، حالا که سازمان فرهنگی - هنری شهرداری برای این کار پیشقدم شده، کارش را با برنامه و بدون عیب آغاز کرده و حقیقتاً همه 100 کتیبه به لحاظ هنری، آنقدر وجاهت دارند که بتوانند برای سالها، جزو نمونههای مثال زدنی هنرهای تجسمی با مفاهیم دینی قرار بگیرند.
کتیبههای عاشورایی،خطاطی ابیاتی هستند که از میان ترکیببند معروف محتشم کاشانی انتخاب شدهاند و به قول علی شیرازی، خالق کتیبهها، جزو مراثی بیرقیب تاریخ ادبیات فارسی بودهاند. اما نکته مهم و جالب درباره کتیبههای عاشورایی، برگزاری ورک شاپی بوده که شیرازی در آن، فرایند خوشنویسی تا تذهیب 10 کتیبه را نشان داده تا مخاطبان با مراحل مختلف کار آشنا شوند و آن را از نزدیک مشاهده کنند.
درحالیکه مراحل اولیه کار، مدتها پیش از برگزاری ورکشاپ شروع شده بود. حتی کاغذ کتیبهها هم دستساز است و زمان زیادی از سازنده آنها گرفته تا در نهایت، کاغذی بینظیر را برای هنرمند فراهم آورد. شیرازی در این باره میگوید: «از حدود یک سال پیش، مشغول طراحی شعرها و تهیه لوازم و ابزار کار بودهایم. تنها برای ساخت کاغذ این کتیبهها شش ماه وقت صرف شده تا کاملاً خشک شود و به این ترتیب، کاغذ، بعد از خطاطی در مرکب حل نشود.»
این کاغذها که کاغذهای بدون اسید نام دارند، ماندگاری بسیار زیادی دارند و مرکب روی آن، ثبات بیشتری خواهد داشت. بعد از اتمام مراحل تولید کاغذ، یک گروه تذهیب کار 20 نفره، بهمدت شش ماه، کاغذها را تذهیب و سپس پرس کردهاند، بعد از این مراحل، قطعهسازی و تشعیر انجام شده و استاد شیرازی در نهایت، کار خوشنویسی کتیبهها را به پایان رسانده است. نکته مهم در این میان، آنکه در تذهیب بخشهایی که به رنگ طلایی نیاز بوده، از طلای 24 عیار استفاده شده تا کتیبهها ماندگاری بیشتری داشته باشند.
دیگر آنکه سازمان فرهنگی - هنری شهرداری تهران در نظر دارد تا این کتیبهها را در تعداد انبوه و روی پارچه، تکثیر و در مراسم و هیئتهای مذهبی توزیع کند. در این میان اگرچه کتیبهها اصالتشان را از دست نمیدهند و تغییری در ماهیت آثار رخ نمیدهد اما کافی است یک بار از نزدیک، کتیبهها را دیده باشید.
این آثار آنقدر، چشم نوازند که بیننده دوست دارد تا ابد نگاهشان کند. بنابراین با اینکه تکثیر چنین آثاری در تعداد انبوه، برای نخستین بار صورت میگیرد و از حالا درباره کیفیت آن، نمیتوان نظر داد ولی مطمئناً کیفیت و زیبایی کتیبههای اصلی را نخواهد داشت؛ حتی بهنظر میرسد این کارها را در جای دیگری به غیر از موزه، نمیتوان و نباید تماشا کرد! شاید هم به همین علت باشد که سازمان فرهنگی - هنری شهرداری قصد دارد این کتیبهها و همه آثار هنری را که با محوریت امام حسین(ع) توسط دیگر هنرمندان خلق شدهاند، در موزهای با نام موزه امام حسین عرضه کند.
شیرازی درباره تاریخ کتیبهنگاری میگوید: « در این نوع از هنر، فقط خوشنویسی مطرح نیست. کتیبه، درواقع اثری است که خطاطی آن روی مصالح خاصی همچون گچ، چوب، کاشی و فلز انجام شود، بنابراین، هنرمند باید نوع و شکل خط را پیش از اجرا، طراحی کند.»
به این ترتیب اگرچه کتیبهنگاری در ادامه تاریخ و تحولات خوشنویسی است اما ظرفیت کشف نشدهای از خط و بهخصوص خط نستعلیق است که شیرازی آن را پیدا و پخته کرده است. وی در این باره میگوید: «هنوز هم بسیاری از همکارانم باور نمیکنند خوشنویسیها با مرکب انجام شده باشد. درحالیکه رنگ همه مرکبها مشکی است، فقط در بخشهایی از تابلو که مجبور به استفاده از رنگ قرمز بودهایم از مرکبهای اکریلیک استفاده شده تا این قرمزها ثبات و ماندگاری بیشتری داشته باشند.»
با این توصیفات، نحوه اجرا هم مشکل میشود چون خوشنویسی روی مصالح معمولاً با قلمهای 3 یا 4 میلیمتری صورت میگیرد درحالیکه شیرازی با قلمهایی به قطر 3 تا 4 سانتی متر این شعرها را روی کتیبههای عاشورایی قلمی کرده است.
در هر صورت، حمایت از هنرمندان ممتازی که به آفرینش آثار هنری با مفاهیم دینی علاقه دارند، بیشک به پیشرفت و برجسته شدن هنرهای تجسمی در این حوزه میانجامد بهخصوص که احمدنوریان، معاون شهردار تهران، وظیفه سازمان فرهنگی - هنری شهرداری را در روز افتتاحیه، حمایت و تقویت هنر بومی، دینی و ملی دانست و گفت: «هویت فرهنگی ایران، عامل تشخص و وجه تمایز با دیگر فرهنگهاست و هنرمندان در غنا بخشیدن به هویت بومی و ملی نقش مهمی دارند. از اینرو، سازمان فرهنگی - هنری در حمایت از هنرهای دینی و ملی تلاش خواهد کرد.»