سال ۱۴۰۲ میتوانست سالی درخشان از هنرنمایی یک بازیگر کهنهکار روی پرده سینما باشد ولی توقیف و بعد هم قاچاق فیلم «برادران لیلا» مانع از این درخشش شد، با این حال در آخرین روزهای سال قرار است یک نقش متفاوت، این بازیگر را دوباره به سینماها بیاورد.
به گزارش همشهری آنلاین، سعید پورصمیمی از آن دست بازیگرانی است که هم گزیده نقش میپذیرد و هم از محافل هنری و خبری دور است. این هنرمند بجز روی صحنه تئاتر و پرده سینما، در اندک رویدادهایی حاضر می شود و کمتر اهل گفتگو است .فردا، نهم اسفندماه سالروز تولد ۸۰ سالگی این بازیگر است که به زودی فیلم «پرویز خان» با نقشآفرینی او به جای یکی از مربیان مطرح فوتبال کشور به اکران عمومی میرسد.
۱۳۶۷: «هیجو»؛ فیلمی از منوچهر عسگرینسب. این هم از نادر نقشهای تر و تمیزم در سینما بود
۱۳۴۶: نمایش «حکومت زمان خان» به کارگردانی رکنالدین خسروی. به پای خودم ننویسید، اینها از تأثیرات لباس و گریم است
۱۳۴۱: خیلی جوان بودم که پوست صورتم با چسب گریم آشنا شد، در یک تئاتر تلویزیونی
سال ۱۳۸۹: «یه حبه قند»
۱۳۴۳: سالهای خوب تئاتر با استاد حمید سمندریان و زندهیاد پرویز فنیزاده، پشت صحنه نمایش «طبیب اجباری»
۱۳۷۱: آبادانیها. راستی پشت صحنه خوب هم خیلی خوب است. ولی حیف...
۱۳۷۳: «پاییز بلند». آن آشنایی با چسب و گریم که برایتان گفتم دیگر شده دوستی دیرینه اما گویا بلندی این پاییز همچنان ادامه دارد. چه جور و تا کجا ادامه پیدا کند، نمیدانم
۱۳۷۰: مدرسه پیرمردها. مثل اینکه نقش پیر بازی کردن روی پیشانیام نوشته شده است. این یکی تقصیر وحید نیکخواه شد
۱۳۶۵: «تحفهها»، این نقش منفی بازی کردن هم از آن حرفهاست. منفی در منفی مثبت. مثبت در منفی، منفی!!
۱۴۰۲: «پرویز خان»
۱۴۰۱: «برادران لیلا»
۱۳۴۴: نمایش «گاومیش سرخ» با شاخهای سبز به کارگردانی پری صابری. اتفاقا گاهی هم نقشهای جوان و تر و تمیز را بازی میکردم
۱۳۶۹: ولی نقش کج و کوله و چرک، حال و احوال دیگری دارد. «پرده آخر» با دست پخت مسعود خان ولدبیگی؛ فیلمی که واروژ کریم مسیحی کارگردان خوب سینما آن را ساخت
۱۳۴۴: نمایش «لئوکادیا» به کارگردانی حمید سمندریان. یادم نیست در آن لحظه به کجا نگاه میکردم. همین یادم است که دیگر، بازیگری را انتخاب کرده بودم. حالا درست آمدم یا نه، نمیدانم
۱۳۳۰: هشت سالگی، بچهای نجیب و سر به راه