به گزارش همشهری آنلاین، یک مشاور اقتصادی و سرمایهگذاری میگوید: با فرض اینکه تبلیغات شغل کم سرمایه، کلاهبرداری نباشد، متأسفانه اغلب آنها واجد تعریف شغل نیست و در بهترین حالت میتواند فقط یک مشغله پارهوقت و کمکخرج باشد. فرید اسماعیلیان در گفتوگو با همشهری، میافزاید: شرایط اقتصاد کلان ما با توجه به شرایطی که دارد، برای رؤیا فروشی مساعد است؛ این ماجرا در یک دوره با کلاسهای زرد موفقیت داغ شد، در دورهای با تبلیغات ارزی مجازی و در دورهای هم با درآمد آسان و بالا در کارهای ساده و راحت.
اسماعیلیان با بیان اینکه از مدل ۵ عاملی مایکل پورتر، (اقتصاددان و استراتژیست) دو عامل در اغلب مشاغل کم سرمایه اصلاً وجود ندارد، میگوید: وقتی یک کار، کار خوبی است و قدرت رقابت با سایر کارها را دارد که دستش در تأمین کالا یا مواد اولیه باز باشد و فروش آن نیز به مشتری خاصی محدود نباشد؛ این درحالیکه بسیاری از مشاغل کم سرمایه، در تأمین اولیه به یکجا وابسته هستند و بدتر از آن خرید محصول تولیدی آنها نیز از یکجا تضمین میشود و این یعنی فاجعه.
او ضریب موفقیت کارجویان در مشاغل کم سرمایه را بسیار محدود میداند و میگوید: فراگرفتن یک آموزش خاص در یک دوره ۵ میلیون تومانی میتواند ارزنده باشد، اما درصد بسیار ناچیزی از آموزشدیدهها موقعیت و استعداد استفاده از این آموزش در مسیر شغلی را دارند و مابقی نمیتوانند از رؤیایی که به آنها فروخته شده کسب درآمد کنند.
این مشاور اقتصادی و سرمایهگذاری با تأکید بر اینکه اجرای ایدههای ناب و راهاندازی استارتاپ متفاوت از چیزی است که تحت عنوان مشاغل کم سرمایه تبلیغ میشود، میافزاید: افراد شاغل در کارهای کم سرمایه، عمدتاً از اعتباراتی نظیر بیمه، سابقه کار، امکان پیشرفت شغلی و... محروم هستند و غالباً جای رشد ندارند؛ درحالیکه ورود آنها به این مشاغل به امید پیشرفتهای چشمگیر بوده است.
اسماعیلیان همچنین با اشاره به اثرات ذهنی فقر و تنگنای اقتصادی، میگوید: مطالعات تحقیقی اثبات کرده است که در بزنگاهها، فقرا بهواسطه فشارهای ذهنی و در تلاش برای گریز از وضعیت موجود، ریسک بالاتری در مسائل اقتصادی میپذیرند که مثلاً نتیجهاش میشود ورود همه دارایی آنها در قله بورس، یا صرف سرمایه و عمر برای خرید رؤیاهایی که از منظر هزینه – فرصت، صرفه اقتصادی ندارند.
او با اشاره به اینکه در شرایط نامساعد اقتصادی، حتی کسبوکارها نیز در معرض سودجویی از طریق رؤیافروشی قرار دارند، میافزاید: شرکتها و افراد بسیاری هستند که از کمک به برندسازی کسبوکار و راهنمایی افراد تازهکار به تمتع مالی میرسند؛ اما در عمل کمک و راهنمایی آنها فقط برای یکطرف ماجرا، یعنی خودشان سودآور است و در اغلب موارد دستاوردی برای متقاضی ندارد.