این منطقه در گذشته باقی مانده است. جاده زیادی در این منطقه نیست، برق نایاب است و جوامع مختلف اقوام پشتون بهگونهای زندگی میکنند که اقوام بدوی آنها میزیستند. در همین منطقه بدوی، آمریکا بعضی از پیشرفتهترین ماشینهای کشتاری که تاکنون تولید شده را مستقر کرده تا جان دشمنانی را بگیرد که از سلاحهای دیگر جان به در بردهاند. اگر القاعده و طالبان را نشد با تانک و مسلسل و موشک از پا درآورد، آخرین راه، استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین سیا است.
دستور این عملیات را جورج بوش، رئیسجمهوری پیشین آمریکا در آخرین ماههای حضورش در کاخ سفید امضا کرد. این عملیاتها با شروع به کار دولت باراک اوباما شدت گرفت. اکنون دیگر در وزیرستان صدای این هواپیماهای بدون سرنشین که در ارتفاع پایین پرواز میکنند صدای آشنایی است. مردم محلی و قبایل این هواپیماها را زنبور قرمز میخوانند.
نیش زهرآگین آن را اکثر روستاهای این منطقه چشیدهاند. هدف اصلی این عملیات شکار رهبران ارشد القاعده از جمله اسامه بن لادن و ناامن کردن این منطقه برای رهبران ارشد طالبان و القاعده است. هواپیماهای بدون سرنشین با ترکیب کردن توانایی ردگیری ویدئویی که دقت بسیار بالایی دارد با آتش سنگین و مرگبار خود، به کاربران آنها که در پایگاهی نزدیک
لاس وگاس آمریکا این عملیات را کنترل میکنند امکان هر کاری را میدهند. همه این کارها بدون ریخته شدن خون حتی یک آمریکایی و بدون هزینه سنگین نبردهای متعارف انجام میشود.
اما آیا امکان پیروزی در این جنگ وجود دارد؟ کاخ سفید مرتبا در این باره پرسشهایی را دریافت میکند اما نه سیا و نه وزرات خارجه درباره این برنامه بهصورت علنی حرف نمیزنند. با این حال مقاماتی که با این عملیات سیا آشنایی دارند میگویند که دستکم 9 نفر از 20 هدف ارزشمند القاعده که پاییز سال گذشته شناسایی شدند، در حملات این هواپیماهای بدون سرنشین کشتهشدند. علاوه بر این اهداف ارشد، صدها مبارز هم از بین رفتهاند و بسیاری از پایگاهها و خانههای امن ویران شدهاند.
از سوی دیگر مقامات پاکستانی میگویند که اکثر این حملات به اهداف خود نرسیدهاند یا در شرایطی بدتر، باعث مرگ غیرنظامیان بیگناه شدهاند. روزنامه پاکستانی نیوز اخیرا گزارش داد که از اوایل سال 2006 تاکنون طی 60 حمله بیش از 687 غیرنظامی در کنار فقط 14 رهبر القاعده کشتهشدهاند. در پاکستان چنین وضعیتی غیرقابلقبول است. این نبرد نوعی احساسات ضدآمریکایی را در پاکستان دامن زده و دولت نه چندان باثبات آصف علی زرداری را تضعیف کردهاست.
از سوی دیگر درحالیکه استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین، تکنولوژیای بسیار بهدرد بخور و یک دارایی استراتژیک برای آمریکا در این جنگ به شمار میآید اما مردم محلی و قبایل اصلا چنین نظری ندارند. آنها آمریکا را یک دشمن ترسو میدانند که از راه دور خون مردم را میریزد. آنها میگویند که آمریکا باید رودررو بجنگد. خانوادهها و هم محلهایهای کسانی که در این حملات کشته میشوند خیلی راحت و سریع جذب شبهنظامیان شده و بر دشمنان آمریکا میافزایند. با هر حمله این هواپیماهای بدون سرنشین بر شمار داوطلبان بمبگذاریهای انتحاری اضافه میشود.
ارزان و مرگبار
هواپیماهای بدون سرنشین توسط کمپانی جنرال اتومیکس که یک پیمانکار وزارت دفاع در سن دیهگوست ساخته میشود. نخستین سری از این هواپیماها در سال 1994 به نیروی هوایی آمریکا تحویل داده شد. در اواخر دهه 1990 سیا از این هواپیماها برای جستوجوی بنلادن استفاده میکرد. این هواپیماها قادرند تا 40 ساعت بدون نیاز به سوختگیری مجدد پرواز کنند و یک ابزار درخشان اطلاعاتی به حساب میآیند. سیا مشتاق آن بود که از همان ابتدا این هواپیماها مسلح شده و علاوه بر کار اطلاعاتی، وارد فاز عملیاتی هم بشوند.
اما پنتاگون تا سال 2000 دربرابر این خواسته مقاومت میکرد. پنتاگون وقتی راضی شد که یکی از این هواپیماها تصویری از شخصی را مخابره کرد که بعدها معلوم شد خود بنلادن بودهاست. در آن زمان محدودیتهای سیاسی، حقوقی و نظامی زیادی در این زمینه وجود داشت. بعد از 11سپتامبر 2001 موضوع کاملا تغییر کرد. هواپیماهای بدون سرنشین برای نخستینبار در 5 نوامبر سال 2002 مسلح شدند و در یک عملیات یک ماشین ون را در یمن نابود کردند و 6 نفر از جمله یک رهبر محلی القاعده را کشتند.
قدرت آتش این هواپیماها محدود است اما بمبهایی را حمل میکنند که معمولا جتهای جنگنده اف 16 هم حمل میکنند. استفاده از این وسیله ارزان قیمت است. بهای این هواپیماها 10 میلیون دلار است و این در حالی است که قیمت یک جنگنده اف 22 بیش از 350 میلیون دلار است. یکی از دلایل این ارزانی بدون خلبان بودن این هواپیماهاست.
از سوی دیگر کسانی که پشت دستگاهای کنترل این هواپیماهای در نوادا نشستهاند با مرور روزانه تصاویر ویدئویی که از این هواپیماها مخابره میشود، به شیوه زندگی و الگوهای رفتاری مردم این منطقه پی میبرند و از هر جنب و جوش و جلسه احتمالی باخبر میشوند. اما کارایی این هواپیماها وقتی بیشتر میشود که تحلیلگران و ناظران تصاویر ارسالی آنها دقیقا متوجه شوند که چه را نگاه میکنند و باید دنبال چه چیز بگردند. برای این کار گزارش اطلاعاتی نیروی انسانی در محل به کمک میآید. گزارشها حاکی از آن است که سیا در منطقه وزیرستان شبکههای گسترده جاسوسی دارد و افرادی که قطعات الکترونیک پیامرسان را در نزدیک اهداف مورد نظر میگذارند تا هواپیماها به راحتی هدف خود را پیدا کنند.
البته این هواپیماها غیرقابل ساقط کردن نیستند و در لحظه فقط میتوانند بخش کوچکی را نظارت و رصد کنند. به همین دلیل برای نظارت بر کل مرز طولانی پاکستان به هزاران فروند از این هواپیماها نیاز است. تاکنون چندین مورد سانحه برای این هواپیماها گزارش شده است. تصاویری هم که آنها ارسال میکنند چندان واضح نیست. در یکی از این تصاویر که خبرنگار ما مشاهده کرده عدهای مرد هستند که معلوم نیست برای نماز خواندن سجده کردهاند یا مشغول انجام تمرینهای آموزشی شبهنظامیان هستند. مهمترین مشکل آنها هم درجه و ضریب خطایشان است.
هزینه سیاسی
منتقدان عملیات این هواپیماها میپرسند در شرایطی که هر مورد از این حملات خشم افکار عمومی پاکستان را برمیانگیزد پس اصلا انجام این حملات چه معنا و فایدهای دارد؟ وقتی عدهای از رهبران القاعده در این حملات کشته شوند و همزمان پاکستان هم دچار انفجار از درون شود این پیروزی به حساب نمیآید. بعضی میگویند که هزینه سیاسی این حملات از دستاورهای تاکتیکی آن بیشتر است.
البته در پاکستان بعضی مانند ژنرال اشفق کیانی فرمانده ارتش از استفاده از هواپیماها در منطقه قبیلهنشین پاکستان حمایت میکنند. پرویز مشرف، رئیسجمهوری پیشین هم اجازه فعالیت این هواپیماها را داده بود اما درباره مکان و زمان این حملات محدودیت میگذاشت. بعد از رفتن مشرف، دولت واشنگتن اختیار کامل این حملات را از دولت جدید گرفت. اما مردم عادی در پاکستان هنوز قانع نشدهاند که این حملات چه نفعی برای آنها دارد. این حملات باعث اتحاد گروههای شبهنظامی علیه آمریکا در این منطقه شده است.
در تابستان امسال صدای این هواپیماها بر فراز این منطقه بیشتر و بیشتر میشود. با حضور نیروهای بیشتر آمریکا در افغانستان باید بیرون کشیدن شبهنظامیان طالبان و القاعده از پناهگاههایشان در خاک پاکستان شدت بگیرد. به احتمال زیاد اوباما اجازه گسترش این عملیاتها و توسعه آنها به جنوب غربی و استان بلوچستان را صادر میکند و از این به بعد این هواپیماها در کویته هم دیده خواهند شد.
اما در درازمدت تنها درصورتی مناطق مرزی پاکستان آرام و امن خواهد بود که قبایل بیشتر به سوی آمریکا و دولت پاکستان متمایل و نزدیک شوند تا به سوی شبهنظامیان. آمریکا امیدوار است که با پشتیبانی و تقویت عملیات هواپیماهای بدون سرنشین زودتر به هدفش برسد. اما زمان به سود آمریکا پیش نمیرود. ممکن است تا قبل از اینکه آمریکا به هدف نهاییاش برسد، این هواپیماها باعث جذب تعداد بیشتری به نیروهای جهادی در منطقه شوند.
تایم- 1 ژوئن 2009