مشکل فیلم «پرویز خان» این نیست که سعید پورصمیمی ۸۰ ساله نقش پرویز دهداری ۵۴ ساله را بازی کرده یا کریم باوی و عابدزاده اش کوتاه قدند، مشکل «پرویز خان» تصویری است که از سرمربی اسبق تیم ملی ارائه می دهد؛ تصویری که هر چه باشد مثبت نیست.نقض غرضی آشکار برای فیلمی که قرار بوده در ستایش دهداری باشد.


همشهری آنلاین ، سعید مروتی: «پرویز خان» فیلم تحسین شده جشنواره چهل و دوم فجر که این روزها روی پرده سینماهاست، قرار است طلسم ناکامی درام های ورزشی سینمای ایران را بشکند. حضور موفق در جشنواره فجر و تایید منتقدان، مقدمه چنین ماموریتی است و حالا «پرویز خان» در اکران نوروزی روی پرده آمده است. فیلمی که قرار است برشی از زندگی و زمانه پرویز دهداری را نمایش دهد. آن هم برای تماشاگرانی که اغلب‌شان تصویر روشنی از سرمربی اسبق تیم ملی فوتبال در ذهن ندارند و احتمالا خیلی هایشان اصلا دهداری را نمی شناسند.سازندگان «پرویز خان» به نیت ستایش از دهداری، کوشیده اند ۶ ماه پر التهاب از تاریخ فوتبال ایران را هم روایت کنند. از بازی های آسیایی ۸۶ سئول تا مسابقات مقدماتی المپیک ۸۸؛ از مهر تا اسفند ۶۵. دورانی که مهم ترین حاشیه های فوتبال ملی در دهه شصت را رقم خورد. فیلم به ماجرای استعفای ۱۴ بازیکن تیم ملی فوتبال پس از بازی های آسیایی ۸۶ سئول و یافتن بازیکنان گمنام و جوان توسط دهداری برای جایگزینی ستاره های صاحب نام می پردازد و قرار است چهره مردی را عینیت ببخشد که به عنوان معلم اخلاق شهره بود. بازیکن و کاپیتان سابق تیم ملی و باشگاه شاهین در دهه های سی و چهل ،اولین سرمربی پرسپولیس پس از حضور دسته جمعی بازیکنان تیم منحل شده شاهین در این تیم، سرمربی گارد و هما در دهه های چهل و پنجاه که با بازیکنان جوان فوتبال چشمگیری ارائه می داد و سرمربی تیم ملی در سال های ۶۵ تا ۶۷؛ مردی که شهره به ایستادگی بر سر اصول اخلاقی بود سال ۷۱ در ۵۷ سالگی از دنیا رفت.

درگیری با ستاره ها

دوستداران دهداری او را معلم اخلاق می نامیدند و منتقدانش از لجبازی هایش گفته اند.چه در سال های دور که با دکتر عباس اکرامی مدیر و موسس باشگاه شاهین به اختلاف خورد و چه در روزهای ملتهب بازی های آسیایی سئول که آبش با بزرگ ترهای تیم(پنجعلی، چنگیز ، حاجیلو و درخشان)به یک جوی نرفت. فیلم از همان سکانس افتتاحیه اش، تصویری از دهداری به نمایش می گذارد که بیشتر منطبق بر نظر منتقدان اوست. بازی های آسیایی ۸۶ سئول، بازیکن تیم ملی فوتبال که چند باری بازیکن حریف را دریبل می کند و سعید پورصمیمی در نقش پرویز دهداری با عتاب او را با وجود انجام هر سه تعویض تیم ملی، از زمین بیرون می کشد. ماجرای معروفی که البته هیچ ربطی به بازی های آسیایی سئول ندارد و در بازی ایران و نپال در چارچوب مسابقات مقدماتی جام ملت های ۸۸ رخ داده و ماجرایش بارها در این سال ها روایت شده است. وقتی تیم ملی ایران با هتریک کریم باوی از نپال پیش افتاده بود مرتضی کرمانی مقام چندین بار بازیکن مقابلش را دریبل می زند.دهداری به دستیارش رضا وطن خواه می گوید او را از زمین بیرون بکشد چون ممکن است خانواده بازیکن در حال تماشای بازی باشد و نباید او را این گونه تحقیر کرد.ماجرایی که در فیلم «پرویز خان»با میزانسن کارگردان، پرویز دهداری را بیشتر از اینکه معلم اخلاق نشان دهد، از او تصویر پیرمردی بی منطق و پرخاشگر می سازد. در ادامه، شاهد مسابقه ای دیگر هستیم که یکی از بازیکنان تیم ملی، از بازیکن هم تیمی اش که دهداری زدن ضربات ایستگاهی را به او محول کرده، می خواهد به جایش او ضربه کاشته را بزند. این بازآفرینی گل معروف ناصر محمدخانی به ژاپن است و ماجرای نکوهش او از سوی کادر فنی پس از پایان بازی .چون قرار بود ضربات ایستگاهی را حسین مسگرساروی ( و نه آن گونه که در فیلم گفته می شود، مرتضی فنونی زاده) بزند. البته کارگردان به نام هیچ کدام از ستاره های یاغی فوتبال ایران در آن تورنمنت اشاره نکرده و در حالی که همه شواهد نشان می دهد مهاجم پرسپولیس که بعد از بازی های آسیایی به تیم القطر می پیوندد، ناصر محمدخانی است از او به عنوان کامیاب یاد می کند و تعمدا از کنار نام محمد پنجعلی، عبدالعلی چنگیز، اصغر حاجیلو و حمید درخشان، که ظاهراً بانیان جمع آوری امضای استعفای بازیکنان تیم ملی بودند، عبور می کند و قبای لیدری بازیکنان یاغی تیم ملی را بر تن بازیکنی می کند که بی حاشیه ترین بازیکن جمعی بود که از حضور در تیم ملی کناره گیری کردند.

تنهایی پر هیاهو


روایت های به جا مانده از حاشیه های حضور تیم ملی فوتبال در بازی های آسیایی ۸۶ سئول نشان می دهد بیشتر مشکلات بازیکنان تیم نه با شخص دهداری که با دستیار او رضا وطن‌خواه بوده است. در فیلم اما کارگردان، همه چیز را به دهداری ربط می دهد و وطن خواه،تصویری محو و حاشیه ای بر عهده دارد تا فقط پرویز خان در فیلم دیده شود. همه این ها را شاید بشود به عنوان الزامات درام در فیلمی داستانی پذیرفت. مثل تصویری که فیلم از تنهایی دهداری و مخالفت اغلب مدیران وقت با او به نمایش می گذارد.(در فیلم جز سجادی رییس فدراسیون فوتبال، هیچ کس مدافع او نیست). به شرطی که فیلم این میزان اصرار به روایت تاریخی و ارجاع به رخدادهایی که در عالم واقعیت رخ داده نداشته باشد. مشکل اصلی «پرویز خان» اما نه قد و قامت کوتاه کریم باوی و عابدزاده اش است و نه حتی زدن اتهام خیانت به بازیکنانی که با دهداری به مشکل خورده بودند، مشکل اصلی فیلم ،تصویری است که از پرویز دهداری ساخته است و بازی سعید پورصمیمی هم نمی تواند پرویز خانی متقاعد کننده بسازد.آنچه فیلم از دهداری به نمایش می گذارد تصویر پیرمردی بی منطق و تندخو است رفتارهایش به هر چیزی شباهت دارد جز یک سرمربی فوتبال و «پرویز خان» ویران کننده ساحت اسطوره ای است که در این سال ها کوشیده شده از پرویز دهداری ساخته شود.

تصویر کاریکاتوری از مهم ترین دستاورد دهداری

آوردن بازیکنان جوان و گمنام به تیم ملی که برخی از آنها به ستاره های مهمی تبدیل شدند به عنوان مهم ترین دستاورد پرویز دهداری در سال های حضورش در تیم ملی، بخش قابل توجهی از فیلم را تشکیل می دهد. انتخاب نادر میراحمدیان بازیکن بانک ملی از یک بازی گل کوچک در کوچه، آوردن احمد عابدزاده از زمین خاکی با تصاویری اگزوتیک و جواد زرینچه بازیکن تیم ژاندارمری که با لباس سربازی دنبال توپ می دود و استفاده از علیرضا اسدی با این عنوان که تیم ملی نیاز به پزشک هم دارد، از مهم ترین دستاورد پرویز دهداری کاریکاتور می سازد.

توپ های بلند روی سر کریم باوی

مهم ترین اختلاف فنی بازیکنان با مربیان در بازی های آسیایی سئول، اصرار کادر فنی به روی آوردن به بازی هوایی و سانتر کردن برای سر زنی کریم باوی بود. تیمی که بهترین با محمدخانی و چنگیز و درخشان و شاهرخ بیانی و ابطحی خوش تکنیک ترین بازیکنان آسیا را در اختیار داشت، باید به قدرت سرزنی کریم باوی تکیه می کرد.این تصمیم کادر فنی تیم ملی که در مطبوعات ورزشی هم منتقدان جدی داشت در فیلم به صورت عکس نمایش داده شده است. به طوری که در فیلم ،پرویز دهداری اصرار بر بازی روی زمین دارد و تنها در انتهای فیلم تصمیمش را عوض می کند و از شاگردانش می خواهد رو به بازی هوایی بیاورند. تصویر گل دوم ایران به کویت که با شروع مجدد عابدزاده آغاز و با ضربه سر کریم باوی به سرانجام می رسد، با یک هلی شات، از معدود لحظات موفق فوتبالی فیلم است.«پرویز خان» با انبوهی از تصاویر ناموزون فوتبال، از این لحظات کم دارد.

منطبق با حال و هوای دهه شصت

فیلم درباره تنهایی پرویز دهداری است که یک تنه مقابل زیاده خواهی بازیکنان سرخابی می ایستد.ایستادگی مقابل بازیکن سالاری مشی مربی گری دهداری بود که پیش از انقلاب هم آن را به عنوان فلسفه مربی گری اش دنبال می کرد و به همین دلیل در اداره تیم های گارد و هما که باشگاه هایی کوچک با بازیکنان جوان بودند به توفیق رسید.در دهه شصت، مشی دهداری، کاملا منطبق با روح زمانه بود. مقابله با بازیکن سالاری در فوتبال مربوط به زمانه ای جلوی ستاره سالاری در سینما هم گرفته می شد. تقریباً در همان زمانی که محمدخانی و چنگیز و پنجعلی و درخشان از تیم ملی کنار رفتند، سعید راد و ایرج قادری ممنوع الکار شدند و جمشید آریا شد جمشید هاشم پور و تا سال ها اجازه نیافت با سر تراشیده جلوی دوربین برود. همه این ها محصول حال و هوای اجتماعی، فرهنگی دهه شصت بودند. روزگاری که مهدی اسداللهی در کیهان ورزشی مقالات طولانی در ستایش آماتوریسم در ورزش می نوشت و این جمله معروف پیِر دو کوبِرتَن بنیانگذار المپیک نوین را در پیشانی مطالبش قرار می داد:« هدف شرکت در مسابقات است، نه قهرمانی.» آنچه پرویز دهداری را از طوفان استعفای بهترین ستاره های فوتبال ایران نجات داد سیطره همین رویکرد در مدیریت چپ گرای وقت بود. تصویری که فیلم از آن روزگار می سازد اما کاملا عکس واقعیت است. به همین دلیل است که کارگردان در نهایت نمی تواند به این پرسش مهم پاسخی قانع کننده دهد که اگر همه، از هواداران پرسپولیس و استقلال تا نمایندگان مجلس و مدیران ورزشی، مخالف دهداری بودند او چگونه از سرمربی گری تیم ملی کنار گذاشته نشد؟ فیلمی که در جزییات تاریخی بی دقت است،در خلق شخصیت کاریزماتیک، به بیراهه می رود و در ساخت اتمسفر دهه شصت ناتوان می ماند،نمی تواند به انبوه تناقضاتی که به آنها دامن زده پاسخ دهد.

منبع: همشهری آنلاین