به گزارش همسشهری آنلاین، روزنامه فرهیختگان نوشت: ایران، روسیه و منافع چین طی ماههای اخیر شاهد حملات تروریستی بودهاند. حمله تروریستی به مراسم سالگرد شهادت سردار سلیمانی در کرمان با ۹۵ شهید، حمله به یک مرکز خرید در مسکو با ۱۳۹ کشته به همراه کشتن پنج مهندس چینی در پاکستان سیاههای از آخرین اقدامات جنایتکارانه گروههای تروریستی ساخت و پرداخته غرب علیه قدرتهای شرقی است. تروریستها در آخرین اقدام خود، شامگاه چهارشنبه نقاطی از دو شهر چابهار و راسک در سیستانوبلوچستان و بلوچستان را هدف حمله قرار دادند که باعث شهادت ۱۱ نیروی امنیتی شد. تمام ۱۸ تروریست حاضر در این حمله نیز به هلاکت رسیدند.
گروهک موسوم به جیشالعدل که مجری این عملیات بود در ساعات پایانی پنجشنبه ۱۶ فروردین به تشریح اهداف خود از این اقدام تروریستی پرداخت. آنچه در این بیانیه بیشتر جلبتوجه کرده اعلام طرح توسعه سواحل مکران بهعنوان یک هدف برای اقدامات آتی این گروهک است. با وجود اهمیت بالای این موضوع بهنظر میرسد چنین اعلامی بیشتر برای فرافکنی درخصوص اتهام همراهی تروریستها با رژیمصهیونیستی باشد. گروهک تروریستی برای آنکه همگامیهایش با رژیمصهیونیستی درحین جنگ طوفان الاقصی پوشیده بماند، اهداف ژئوپلیتیکی غرب را که اجرا میکند، با صدایی بلند اعلام کرده است. گروههای تروریستی شامل داعش و گروههای جداییطلب فعال در جنوب شرق کشور با انجام حملاتی در کرمان و سیستانوبلوچستان کوشیدهاند به نیابت از رژیمصهیونیستی به ایران فشار وارد کنند. حمله اخیر تروریستها نیز در بحبوحه دور جدید تنشها صورت گرفت. دوشنبه ۱۳ فروردین صهیونیستها با حمله به ساختمان بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق ۱۱ نفر ازجمله هفت مستشار ایرانی شامل سه فرمانده بلندپایه را به شهادت رساندند. پس از حمله ایران اعلام کرد به این جنایت پاسخ درخوری خواهد داد. در میانه گمانهزنیها درباره نوع پاسخ تهران، گروهکهای تروریستی حملهای در چابهار و راسک ترتیب دادند تا بهزعم خود با صدور پیام هشدار به نیابت از آمریکا و رژیمصهیونیستی، ایران را از پاسخ به جنایت دمشق منصرف کنند.
تحلیل بیانیه
بیانیه گروهک تروریستی موسوم به جیشالعدل درباره حملات اواخر هفته گذشته خود به چند نقطه در استان سیستانوبلوچستان حاوی نکاتی است که در ادامه به آنها پرداخته شده است.
۱. در بیانیه دست کم از سه ساختار تروریستی شامل «گردان فدائیان عدل»، «جانبرکفان عدل» و «جیش العدل» برای اقدام تروریستی نام برده شده است. علاوه بر این، گردان فدائیان عدل استراتژیک نامیده شده است. همچنین اعلام شده واحدی که از جیش العدل در عملیات حضور داشته، واحد اطلاعات و امنیت این گروهک بوده است. این توصیفات نشاندهنده تلاش برای بزرگنمایی اقدامات تروریستی رخداده در سیستانوبلوچستان است. نام بردن از سه ساختار در یک اقدام تروریستی، کوشش برای گسترده نشان دادن جبهه عامل است. استراتژیک نامیدن یکی از ساختارهای حاضر نیز بدون معنا و برای فربهی رسانهای استفاده شده است. جالب آنکه جیشالعدل اعلام کرده واحد اطلاعات و امنیتش در این عملیات حاضر بوده است. این گروهک طی سالهای اخیر تلاش کرده همانند طالبان و گروههای شبهنظامی بزرگتر برای خود واحدسازی کند. به نظر میرسد توسعه اسمی این یگانها توسط گروهک جیش العدل در پسزمینه روانی موفقیت طالبان صورت میگیرد. این گروهک به زعم خود میخواهد خودش را شبیه گروهی کند که در مبارزهاش به پیروزی رسیده است.
۲. تعداد نفرات حاضر در عملیات ۱۶۸ نفر عنوان شده است. نشان دادن این عدد که برای اقدامی تروریستی بزرگ است، برای قدرتنمایی و به رخ کشیدن آزادی عمل در تامین و جابهجایی نیرو در خاک سیستانوبلوچستان صورت گرفته است. تروریستها همچنین با اعلام ۱۶۸ عملیاتکننده میخواهند نشان دهند به عقبه انسانی بیش از ۱۰ هزار نفری دسترسی دارند.
۳. نام هر سه ساختار موجود حاوی کلمه «عدل» است. این موضوع نشان میدهد مساله تبعیض و دورماندگی از مرکز و تقسیم نامساوی منابع شکافی است که زیستگاه این گروهک شده و آنها قصد دارند از این پدیده سوءاستفاده حداکثری را رقم بزنند.
۴. جیش العدل از حضور واحد اطلاعات و امنیت خود در عملیات صحبت کرده است. این گروه با نام بردن از این واحد در کنار رعبآفرینی از طریق نفوذ و سپس تهدید نظامیان و خانوادههایشان قصد دارد خود را قادر به جمعآوری وسیع اطلاعات نشان دهد. همچنین این واحد نه اطلاعات بلکه اطلاعات و امنیت نام دارد. واحد امنیت معمولا توسط گروههایی ایجاد میشود که بر نقاطی جغرافیایی هرچند کوچک و پراکنده تسلط دارند. این گروهک میخواهد خود را دارای محدوده جغرافیایی معرفی کند. همچنین صحبت از واحد اطلاعات و امنیت برای ترساندن اعضای این گروه که درصدد جدایی از آن و یا همکاری با نیروهای امنیتی بر علیه تروریستها هستند، صورت میگیرد.
۵. گروهک مزدوران خود را عاشق جهاد و شهادت عنوان کرده است. جهاد و شهادت یکی از موضوعاتی است که پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران بار دیگر در کالبد جهان اسلام به جریان افتاد. دشمن از ابتدای انقلاب با هراس نسبت به احیای جهاد در اسلام، درصدد ایجاد انحراف در امواج آن بوده است. ایجاد گروههای تروریستی در خلال جنگ افغانستان و شوروی و سپس ایجاد گروهکهای تکفیری در سوریه و عراق گامهای چندیندههای غرب در این حوزه به حساب میآید.
۶. گروهک تعداد کشتههای خود را ۱۸ نفر از ۱۶۸ نفر اعلام کرده است. بر این اساس تعداد کشتههای تروریستها ۱۱ درصد حاضران در عملیات اعلام شده است. این درحالی است که عملیات مزبور از نوع بدون بازگشت بوده، زیرا در منطقه به لحاظ نیرو و امکانات نیروهای امنیتی ایران دارای تسلطی سنگین بودهاند و در برابر آنها تنها چند تروریست با سلاح سبک موجود در استان حمله را ترتیب دادهاند.
۷. صدور بیانیه به چند دلیل صورت گرفته است. با توجه به تعداد معدود افراد حاضر در عملیات برخلاف ادعای گروهک، آنها موفق به فیلمبرداری نشده و یا به دلیل ضربات نیروهای امنیتی و کشته شدن فرصت ارسال آنها را نیافتهاند. از این رو بیانیه و توضیحاتش در خصوص اقدام تروریستی برای جبران این موضوع است.
۸. گروهک مدعی است در هجوم اولیه موفق شده مقرهای مورد حمله را تصرف کند. از این رو میخواهد بگوید نیروهای کمکی انبوه اعزامشده باعث از دست رفتن این مواضع از دستان تروریستها شده است. بنابراین، این گروهک قصد دارد بگوید توانایی اولیه برای ضربه را دارد و اگر مردم بلوچ روی به همراهی تروریستها بیاورند، علاوه بر تصرف مواضع، آنها خواهند توانست مناطق متصرفه را حفظ کنند.
۹. تروریستها برخلاف ادعای خود مواضعی را تصرف نکرده بودند. این ادعا برای دستاوردسازی صورت گرفته است. تصاویر منتشرشده از تروریستهای کشتهشده توسط ایران نشان میدهد آنها در خیابان و جوی آب موضع گرفته و به هلاکت رسیدهاند.
۱۰. تروریستها مدعیاند موفق شدند بر یک موقعیت جغرافیایی مسلط شوند و با تسلط بر مقر سپاه چابهار، این مقر را هدف قرار دهند. آنها با این ادعا قصد دارند خود را مسلح به سلاحهای سنگین دورزن و قابلیت تحرک بالا نشان دهند.
۱۱. در جای جای بیانیه از ایران به عنوان حکومت ولایت فقیه نام برده و نیروهای امنیتی نیز نیروهای ولی فقیه نام برده شدهاند. گروهک با این اقدام میخواهد خود را ذیل چتر ایران و معارضی با ساختار حاکم نشان دهد تا از این طریق ماهیت تجزیهطلبانه خود را مخفی سازد. اتخاذ چنین رویکردی نمایانگر عدم محبوبیت و نفوذ ایدههای جداییطلبانه در قوم ایرانی بلوچ است و تروریستها از همین رو به دنبال حربهای دیگر رفتهاند.
۱۲. گروهک مدعی است در حملات تعدادی از نیروهای وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه به شهادت رسیدهاند. این گفته نیز تلاشی برای بزرگنمایی حمله است؛ چه اینکه نیروهای واحدهای اطلاعاتی در صحنه درگیری حضور ندارند، آن هم به صورت توامان.
۱۳. تعداد شهدای ایران به دروغ ۲۰۰ نفر عنوان شده است.
۱۴. گروهک در حمله خود تعدادی از مردم محلی و بسیجیان بلوچ اهل سنت را نیز به شهادت رساندند. برای سرپوش گذاشتن و جلوگیری از فوران خشم محلی، آنها در بیانیه ادعا کردهاند در درگیریها، نیروهای ایران به دلیل نفرت قومی به یکدیگر ضربه زده و تلفات وارد کردهاند.
۱۵. تروریستها میگویند به طور مستمر در حین عملیات در حال دریافت اطلاعات و مدیریت میدان نبرد بودهاند. این ادعا برای بزرگنمایی توانمندیهای انسانی که تجهیزاتی عنوان شده است.
۱۶. در بیانیه ساعت پایانی عملیات نیز اعلام شده است. اعلام ساعت پایان برای عملیاتی که شکست خورده و تمام عوامل آن به سرعت هلاک شده و تا ساعت صدور بیانیه عوامل داخلی پشتیبان نیز دستگیر شدهاند، تلاشی برای پیروزی ساختن از شکست به لحاظ تبلیغاتی است.
۱۷. آنچه باعث عملیات در چابهار و راسک شده، نزدیکی این شهرها به مناطق مرزی است که باعث میشود تروریستها بتوانند به سرعت از مرز عبور کرده و دست به عملیات بزنند. یکی از دلایل انتخاب جغرافیای عملیات، محدودیت جابهجایی در عملیاتهاست. با این حال تروریستها با اعلام هدف عملیات بر ضد طرح توسعه مکران که بخشی از آن مربوط به چابهار است، کوشیدهاند نقطه ضعف عملیاتی خود را نقطه قوت خود نشان دهند.
۱۸. گروهک با ضد بلوچ و ضد اهل سنت معرفی کردن طرح توسعه سواحل مکران قصد دارد برخلاف ادعای خود مانع از بهبود وضعیت استان سیستانوبلوچستان شود. طرح توسعه سواحل مکران بخشی از طرح توسعه استانهای شرقی و جنوبی کشور است که به دلیل جمعیت کم، پراکندگی جمعیتی و فاصله دور از مراکز جمعیتی کشور دچار مشکلاتی هستند. از این رو به شکل فریبکارانه طرح توسعه مکران که خود ذیل پروژهای کلان است به عنوان طرح اصلی اعلام شده تا بتوان روی آن اتهاماتی سوار کرد.
۱۹. ادعا شده دولت قصد دارد ۷ میلیون نفر را به سواحل مکران منتقل کند. انتقال این افراد دستکم به احداث ۲ میلیون واحد مسکونی نیاز دارد. علاوه بر این زیرساختها، تنها در حوزه برق باید بین ۴ تا ۷ هزار مگاوات برق تولید شود که به دستکم ۱۰ میلیارد دلار بودجه نیاز دارد. بودجه احداث خانهها، زیرساختها شامل انشعابات آب و گاز، آسفالت خیابانها، کوچهها و بزرگراهها، ایجاد مراکز درمانی، احداث ادارات دولتی، سیستم حمل و نقل و... نیازمند صدها میلیارد دلار بودجه است که درحال حاضر حتی خارج از عهده دولتهای بزرگ و ثروتمند است.
۲۰. برای فهم ادعای دروغ گروهک شواهد زیادی وجود دارد. دولت نهم و دهم ایران که از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ در دو دوره بر سرکار بود طرح «مسکن مهر» را در سراسر کشور به اجرا درآورد و این مساله در دولت های یازدهم و دوازدهم نیز به شکل کمرمقی پیگیری شد. دولت یازدهم و دوازدهم مخالف ساخت مسکن توسط دولت بود و طرح مسکن مهر را بالاجبار دنبال کرد با این حال در اواخر دوره دولت دوازدهم ایده مشارکت دولت مجددا مطرح شد. بر همین اساس دولت سیزدهم نیز در ادامه طرح دولتهای قبل از ایده خود برای ساخت چهار میلیون خانه خبر داد. در نامنویسیهای صورتگرفته، طرح مسکن ملی همانند طرح مسکن مهر گستره کشور را در برگرفته که متقاضیان براساس محدودیتهای ویژه بومیگزینی تنها میتوانند در شهرهایی که ارتباط تولدی یا سکونتی با آنها داشتهاند دست به ثبتنام بزنند. اگر دولت ایران اینگونه نامنویسی نمیکرد یا حتی طرح خود را تاکنون اعلام نکرده بود، امکان ایراد اتهام وجود داشت اما با توجه به شواهد برجسته موجود که از ۲۰ سال پیش وجود دارند، بیاساس بودن اتهام قابل اثبات است.
۲۱. ایران دارای۸۷ میلیون جمعیت است و انتقال هفت میلیون نفر به استان سیستانوبلوچستان از یکسو به معنای انتقال ۸ درصد یا تقریبا یکدهم جمعیت کشور به این منطقه است. این مساله به چند جهت دور از ذهن است. نخست اینکه ایجاد شرایط کار و زندگی برای هفت میلیون نفر در مناطق خوش آبوهوا و حاصلخیز نیز مشکل است چه رسد به ایجاد این شرایط در مناطقی با آبوهوای دشوار. بهطور کلی استان سیستانوبلوچستان که امروزه ۲.۵ میلیون نفر جمعیت دارد فاقد منابع لازم برای اسکان ۱۰ میلیون نفر است. مورد دیگر رضایت افراد برای مهاجرت است. کدام دولت قادر به جمعآوری و انتقال انتقال هفت میلیون نفر از جایی به جایی دیگر است؟ دولت شاید بتواند کارمندان دولت را راضی کند اما دیگران چگونهاند؟
۲۲. مراکز تمدن اسلامی و شیعه در طول تاریخ جغرافیایی مشخص داشتهاند و بهطور ویژه به شکل تمدنی در مناطقی که عراق عرب و عجم نامیده میشوند، متمرکز بودهاند. امروزه تشیع از ایران تا عراق، سوریه و لبنان تا یمن دارای کثرت جمعیتی و قدرت سیاسی و نظامی است. با توجه به این قدرت و موقعیت مناسب و البته هنوز تثبیتنشده، چه نیازی به ایجاد تمدن علوی در سواحل مکران است؟
۲۳. تلاش برای استفاده از ادبیات فرقهای نشاندهنده فضای زیستی گروهکهای تروریستی است. آنها با ادعاهای فرقهای فعالیت خود را توجیه کرده، دست به جذب نیرو و منابع مالی میزنند. استفاده از ادبیات فرقهای در برهه کنونی اما حکایت از نیازهای فوری آمریکا و صهیونیستها دارد. در سایه نجات جمعیتهای اهل سنت از دست تکفیریها توسط محور مقاومت و کاسته شدن از غلظت درگیری شیعه-سنی به دلیل حمایت سنگین شیعیان از قضیه فلسطین در جریان طوفان الاقصی، ادبیات فرقهای کمرنگ شده و دچار مشکل شدهاند. از این رو تمرکز جبهه آمریکا و رژیمصهیونیستی اجرای وضعیت گذشته است.
۲۴. ایران رویکردی فرقهای ندارد و فارغ از ایده و آرمان به لحاظ منطقی و عملگرایانه در پیش گرفتن رویکرد فرقهگرایانه بر ضد تمامیت ارضی ایران و فعالیت تهران در جهان اسلام است.
۲۵. ادعا درباره تبدیل مکران به سکوی فرقهگرایی جدای از نظرات همگرایانه ایران، ادعایی ناشیانه است. ایران تاکنون در سکوهای موجود با جمعیت فراوان شیعه از این کار نهتنها خودداری بلکه جلوگیری کرده و مانع از اجرای طرحهای تفرقهانگیزانه شده است. از این رو ادعای تبدیل مکران به سکوی فرقهگرایی به شکل قابل اثباتی نادرست است.
۲۶. گروهک در بیانیه خود از چین، روسیه و هند نام برده و از آنها خواسته از حضور و همکاری با ایران در مکران خودداری کنند. همچنین به این کشورها تضمین داده شده در صورت تغییر نظام سیاسی، منافع آنها تضمین خواهد شد. آوردن نام این کشور نیز برای بزرگنمایی گروهک و اقدام تروریستیاش صورت گرفته است.
۲۷. بیانیه قصد دارد القا کند ایران ضعیف شده و به دنبال جلب حمایت قدرتهایی مانند چین و روسیه و حتی اخیرا هند برای حفظ خود است. بیانیه از روایتسازیهای چندینساله اتاق عملیات غرب علیه ایران استفاده کرده است. ادعای حمایت چین و روسیه از ایران درحالی صورت میگیرد که این دو کشور مدتها همراه با غرب بر ضد برنامه هستهای ایران اقدام کرده و نظرات مخالفی با محور مقاومت داشتهاند؛ هرچند این دو کشور اخیرا نظرات علنی خود را با تحولات بینالمللی درباره محور مقاومت تا حدودی تغییر دادهاند.
۲۸. در بخشی از بیانیه ادعا شده ایران برای قبولاندن قدرت اتمی خود به جهان درصدد ایجاد اختلال در تجارت دریایی بهویژه از سواحل مکران است. این موضوع نقاطی که غرب از سمت آنها در حال تحمل فشار است را برملا میکند. غرب نهتنها قادر به مهار ظرفیت هستهای ایران نیست بلکه طی جنگ طوفان الاقصی علیرغم حمله به یمن نتوانسته مانع از حملات ارتش این کشور به کشتیهای راهی سرزمینهای اشغالی شود.
۲۹. نام بردن از هند نشان میدهد بیانیه قصد دارد نظر پاکستان را به خود بیشتر از گذشته جلب کند. پاکستان و ساختارهای آن را نمیتوان یکپارچه دانست. بخشیهایی از ارتش و سازمان اطلاعات این کشور با حمایت از گروههای تروریست و تجزیهطلب در شرق کشور بازی چندگانهای را با ایران مدیریت میکنند. این بخشها با ساخت و پرورش تروریسم منافع مالی کسب میکنند. بهعنوان مثال درخصوص ایران تلاش میکنند توجه کشورهای مخالف مانند آمریکا و امارات و حتی صهیونیستهارا به خود جلب کرده تا منافع مالی از این طربق کسب کنند. از سوی دیگر نیز در ازای امتیازاتی به ایران برای سرکوب این گروهکها کمک میکنند.
۳۰. گروهک با نام بردن از فاطمیون (هزارههای شیعه افغانستانی) و زینبیون (هزارههای شیعه پاکستانی) با توجه به فضای خاص مناطق شرقی کشور به صورت توامان به تنشهای قومی و مذهبی دامن بزند.
۳۱. موج مهاجرت ساکنان افغانستان پس از جدایی مناطق از ایران و بروز ناامنی طی ۱۰۰ سال اخیر با افتوخیز جریان داشته است. با حمله شوروی به این کشور طی دهه ۱۳۶۰ و سپس جنگ داخلی در طی نیمه نخست دهه ۱۳۷۰این موج با افزایش روبهرو شده است. طی سالهای اخیر با روی کارآمدن طالبان، کاهش کمکهای بینالمللی، تحریم و بهطور ویژه بروز خشکسالی این موج مجددا قدرت گرفته است. از این رو گفته میشود بین۶ تا ۱۰ میلیون افغانی در ایران حضور دارند که نیمی از آنها پیش از طالبان به کشور آمده بودند. این اتفاق تحولاتی را رقم زده و موجب بروز خفیف دیدگاههای ضدمهاجرتی در کشور شده است. بیانیه فریبکارانه میکوشد دیدگاههای ضدمهاجرتی را تقویت کرده و دیگران را به اقدامات عملی در این خصوص بکشاند.
۳۱. تروریستهای جداییطلب برای پنهان ساختن چهره خود و پوشاندن زشتی حمله و به شهادت رساندن نیروهای امنیتی آنها را مدافع نظام نامیده و به آنها توصیه میکند تنها از مردم دفاع کنند. این اقدام فریبکارانه اما همچنان نشاندهنده فضای دشوار فعالیت این گروهکها در سیستانوبلوچستان به دلیل پایبندی مردم این استان به اسلام، ایران و امنیت کشور است.
۳۲. هیچیک از مناطق جهان و ایران، تنها توسط سیستمی داخلی از ساکنانش توسعه نیافته است. آبادی و رونق اقتصاد شامل میزان قابلتوجهی از انتقال دوسویه جمعیت میشود. سرمایهگذاران و مهندسان به منطقه میآیند، پس از آن مشتریان جذب تولیدات و خدمات مانند گردشگری راهی منطقه مزبور میشوند. همچنین احتمال دارد بخشی از ساکنان بومی برای فروش کالاهای خود یا تشخیص برای آینده خود، راهی منطقهای دیگر شوند.
۳۳. توانمندیهای ژئوپلیتیکی غرب با وقوع طوفان الاقصی و بروز مشکل در دریای سرخ با خدشه روبهرو شده است.
از این رو غرب با انجام اقدامات مختلف مانند ارسال کمکها به سرزمینهای اشغالی، حمله به یمن، بمباران عراق و ایجاد تحرکات تروریستی بهویژه در جنوب شرق ایران درصدد اثبات توانمندیهای ژئوپلیتیکی خود است.