به گزارش همشهری آنلاین، روزنامه فرهیختگان نوشت: حملات تروریستی چندجانبه در جنوب استان سیستانوبلوچستان آن هم به فاصله چند روز از حمله موشکی رژیمصهیونیستی به کنسولگری ایران در دمشق گزارههایی خوبی برای تحلیل رفتار تروریستهای شرق کشور میدهد. تروریستهایی که به تقلید از اپوزیسیون خارجنشین برای پیدا کردن اسپانسر مالی پشت دروازههای تلآویو به صف شدهاند. نکته جالب توجه درمورد بلوای جنوب استان اما بیش از آنکه اقدامات ترویستی باشد که به اقتضای خوی وحشیگری صورت میگیرد، اظهارات دوپهلوی برخی چهرههاست که به جای محکومیت تروریست برای حاکمیت نسخه گفتوگو و به رسمیت شناختن آن را میپیچند. مولوی عبدالحمید که در طی یکسالونیم گذشته مواضعش جنجالبرانگیز شده و مدام در رسانههای معاند بازنشر میشود درمورد حوادث تروریستی چابهار و راسک نیز ترک عادت نکرده و در اظهار نظری عجیب حاکمیت و جیشالظلم را دعوت به گفتوگو کرده است بدون اینکه کلمهای در تقبیح این گروه تروریستی بیان کرده باشد. اظهارات عبدالحمید در نمازجمعه هفته گذشته مسجد مکی تناقضات شاذ دیگری نیز دارد که باعث میشود متن خطابه او با متن بیانیه جیشالظلم اشتراکات جالبتوجهی پیدا کند. در ادامه ضمن بررسی این تناقضات با پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل شبهقاره نیز به گفتوگو پرداخته و اثرات اقدامات تروریستی بر توسعه منطقه و معیشت مردم را بررسی کردهایم.
طنز آشنا
امام جمعه مسجد مکی در سخنرانی روز جمعه خود بدون اینکه جملهای در محکومیت گروهک تروریستی جیشالظلم بگوید صرفا ناامنی را مضمون دانست و دو طرف درگیری(حاکمیت و تروریستها) را دعوت به گفتوگو کرد: «ما به طرفین توصیه میکنیم بهجای گلوله و درگیری و خونریزی، با همدیگر بنشینند و با صحبت و گفتوگو مسائل و مشکلاتشان را حل کنند.» عبدالحمید با این شیوه اظهارنظر سعی داشته از مقامات سازمانهای بینالمللی تحت سیطره غربیها تقلید کند. سازمانهایی که پس از انبوهی از جنایات رژیمصهیونیستی هنوز در اعلام اینکه رژیمصهیونیستی دست به نسلکشی زده است یا نه تردید دارند و بدون اینکه رژیمصهیونیستی مجهز به سلاحهای کشتار جمعی را مهار کنند طرفین را دعوت به گفتوگو میکنند. طنز تلخی که اینبار عبدالحمید آن را تکرار کرده است.
با فرعون و ابوجهل در نیل و بدر گفتوگو میکنند
علاوه بر زیر سوال بودن ماهیت گفتوگو با تروریستها، استدلالی که عبدالحمید آن را دستاویز توجیه کردن تروریست قرار میدهد نیز جالب توجه است. عبدالحمید بدون اینکه به سرنوشت ابوجهل و فرعون و ابولهب اشاره کند معتقد است باید با حرف درست آنها را نیز روی چشم قرار داد: «اما اگر طرف مقابل ما ابوجهل و ابولهب و فرعون هم باشد باید حرفش را بشنویم. حضرت موسی علیهالسلام حرف فرعون و حضرت رسول صلیاللهعلیهوسلم حرف ابوجهل و ابولهب را شنید. لذا اگر ابوجهلهای زمانتان هم با شما حرفی دارند حرفشان را بشنوید و ببینید چه میگویند؛ جایی که حرفشان اشتباه است به آنها بگویید که اشتباه است، اما حرف درست را باید روی چشم گذاشت.» این استدلال درحالی مطرح میشود که نزاع بین موسی و فرعون به غرق شدن فرعونیان در نیل انجامید، ابوجهل در جنگ بدر در مقابل پیامبر به هلاکت رسید و ابولهب نیز که در جنگ بدر بیمار و زمینگیر بود پس از جنگ به طرز شنیعی به هلاکت رسید. درمورد هیچکدام از سه شخصیت مذکور از ابتدا بنایی بر این نبوده است که حضرت موسی و حضرت محمد اظهارات کفار را روی چشم قرار بدهند. گفتوگویی نیز اگر صورت گرفته صرفا با هدف اتمام حجت بوده و پس از آن نیز نیل و شمشیر نزاع را تعیینتکلیف کردهاند. درمورد گروههای تروریستی که هر چند روز یک بار آتش به سمت سینه حافظان امنیت نشانه میروند نیز حجت تمام شده و چارهای جز تیغ عدالت باقی نمانده است.
جای علت و معلول را عوض نکنید
پیش از این در یادداشتی که با عنوان تروریستهای توسعه در «فرهیختگان» منتشر شد به تناقضاتی که در بیانیه جیشالعدل با هدف توجیه جنایات اخیر آمده است پرداخته شده اما مهمترین استدلال این بیانیه جلوگیری از توسعه سواحل مکران با هدف جلوگیری از برهم خوردن بافت قومی منطقه عنوان شده است. امام جمعه مسجد مکی در اظهار نظری انتقادی میگوید: «زمانی بود که مردم اصلاحات میخواستند، اما الان مردم از اصلاحات بریدهاند و به اصلاحات راضی نمیشوند، بلکه خواستار تغییرات عمیق و ژرف هستند. مردم اقتصاد قوی و پایدار میخواهند.» عبدالحمید درحالی فقدان اقتصاد پایدار را بهانهای برای تغییرات ژرف میداند که هیچ مرزبندی با بیانیه ضدتوسعه جیشالظلم نداشته است. درحالیکه توسعه سواحل پایدار یکی از مهمترین عوامل ایجاد اشتغال و بهبود وضعیتی معیشتی ساکنان منطقه محسوب میشود، جیشالظلم صریحا جلوگیری از آن را به عنوان هدف اقدامات تروریستی خود دانسته و عبدالحمید نیز که ردای دفاع از اقتصاد قوی پایدار را بر تن کرده و شعار آن را میدهد حتی حاضر نشده با جیشالعدل مرزبندی کرده و آن را محکوم کند. درحالیکه اقدامات تروریستی یکی از مهمترین علتهای اقتصاد ناپایدار منطقه محسوب میشود، عبدالحمید سعی دارد جای علت و معلول را عوض کرده و آن را عامل اعتراضاتی معرفی کند که اقدامات تروریستی را توجیهپذیر میکند.
دست داعش از آستین جیشالعدل بیرون زد
گروه تروریستی داعش که متهم به همکاری با صهیونیستها است -در زمان نبرد سوریه نیز تصاویر مداوای نیروهای داعش در اسرائیل در فضای رسانهای منتشر شده بود- یکی از ساکنان در مقابل جنایات رژیمصهیونیستی علیه مردم غزه محسوب میشد. این سکوت باعث شده بود تا گزاره همکاری آنها با صهیونیستها در ذهن مردم جهان پررنگ شود. این گروه برای اینکه از خود رفع اتهام کند اخیرا طی بیانیهای سعی داشت سکوت خود را توجیه کرده و از خود رفع اتهام کند. در بخشی از این بیانیه آمده بود: «چند برابر آنچه در غزه رخ میدهد چند سال قبل در سرزمینهای خلافت در عراق و شام رخ داده بود، همچنین در برمه و چین و هند هم رخ میهد!» داعش با چنین عباراتی سعی داشت تا شدت جنایت در غزه را کم جلوه داده و سکوت چند ماه خود را توجیهپذیر کند. این گروه تروریستی درحالی در پایان بیانیه خود مسلمانان را دعوت به اقدامات فردی علیه صهیونیستها کرد که در این استراتژی هیچ نقشی برای خود تعریف نکرده بود تا همچنان مجبور نباشد در برابر حامی مالی خود بایستد. حادثه تروریستی اخیر در چابهار و راسک و تشابه آن با شیوه عملیاتهای داعش باعث شد تا اکنون بهتر درک شود که چرا این گروه برای تقابل با رژیمصهیونیستی برای خود نقشی تعریف نکرده است. پاسخ این است که داعش با دریافت حمایتهای مالی و تسلیحاتی از رژیمصهیونیستی همچنان مسلمانان را مهمترین هدف خود تعریف کرده و جنایات یک دهه اخیر را نیز علیه مسلمانان تکرار میکند. در تشریح دلایل وابستگی جیشالعدل به داعش نیز علاوه بر هویت غیرایرانی عاملان حمله تروریستی نوع عملیات آنها که متکی به روشهای انتحاری بود جالب توجه است.
اقدامات تروریستی انگیزهها برای سرمایهگذاری بلندمدت را از بین میبرد
برای بررسی ماهیت اقدامات تروریستی اخیر در جنوب سیستانوبلوچستان و آسیبهای آن به توسعه منطقه با پیرمحمد ملازهی، کارشناس شبهقاره به گفتوگو پرداختهایم. ملازهی درمورد آسیبهای اقدامات تروریستی به اقتصاد منطقه معتقد است: «امید این بود که با طرح توسعه مکران و منطقه آزاد تجاری چابهار بتوانند سرمایههای داخلی و خارجی را جذب کنند و برنامه توسعه را پیش ببرند اما حقیقت این است که با این نوع حرکتهایی که در منطقه انجام میشود و امنیت منطقه را به خطر میاندازد هیچ بخش خصوصی و دولتی آن انگیزه و اطمینان لازم را پیدا نمیکند تا سرمایهگذاری بلندمدت انجام بدهد که برایش سودده باشد و به نظر من میآید که نهتنها سرمایهای جذب منطقه نخواهد شد بلکه حتی کسانی هم که تاکنون روی منطقه سرمایهگذاری کردهاند احساس خطر میکنند و اگر بتوانند سرمایههایشان را به جای دیگری منتقل میکنند تا امنیت سرمایهشان تامین شود، حتی در سطح خیلی محدود ممکن است این اتفاق بیفتد. مثلا حتی مردم محلی که خودشان سرمایهگذاری کردهاند سعی میکنند سرمایهشان را بهطور مثال به تهران بیاورند تا خانهای بخرند یا یک جایی سرمایهگذاری کنند و پولشان را از آنجا خارج کنند. بنابراین از هر زاویهای که نگاه کنید متاسفانه این نوع حرکتهای تروریستی راه به جایی نمیبرد. اینطوری هیچ اتفاق مثبتی در سیستانوبلوچستان رخ نمیدهد و هیچ توسعهای اتفاق نمیافتد و اگر مرز هم همانطور که پیشبینی میشود بهطور کامل بسته شود همین گریزگاه حداقلی که وجود دارد تا مردم از طریق سوختبری زندگیشان را پیش ببرند آن هم از بین برود فکر نمیکنم شرایطی به وجود بیاید که کسی مایل باشد در این منطقه سرمایهگذاری کند.»
ادعای اسکان جمعیت چند میلیونی در سیستانوبلوچستان تخیلی است
یکی از ادعاهایی که گروهک موسوم به جیشالعدل درمورد چرایی اقدامات تروریستی خود مطرح کرده بود جلوگیری از انتقال جمعیت هفت میلیونی به جنوب سیستانوبلوچستان و برهم زدن بافت قومیتی منطقه است. ملازهی این ادعا را اینگونه رد میکند: «زمانی که مساله طرح توسعه مکران مطرح شد زمان آقای روحانی و جهانگیری بود. جهانگیری آمد حرفی را مطرح کرد که بلافاصله با واکنش منفی در منطقه روبهرو شد. جهانگیری ادعا کرد ما میخواهیم چند شهر جدید در این منطقه بسازیم و بعد ۵ تا ۱۰ میلیون نفر را از مرکز و استانهای شمالی که جمعیت بالایی دارند جابهجا کنیم. این حرف اصلا حساب شده نبود. خودشان هم میدانستند که پیامد این مساله چه چیزی است و اصلا این منطقه ظرفیتی چنین چیزی را ندارد. شما اول باید در چابهار یا تیس که شهری در اطراف چابهار است آب خوردن آن را تامین کنی. الان آنجا اصلا آب نیست. تو چطور میخواهی در جایی که آب خوردن وجود ندارد جمعیت جابهجا کنی. بعد هم کسانی که از یک منطقهای به منطقه دیگر میروند در بلندمدت باید ماندگار باشند. همین حالا شما ممکن است امتیازاتی بدهی. مثلا کار بدهی، زمین بدهی، ساختمان بدهی، خانه بدهی، ولی همین آدم به محض اینکه احساس کند وضعش بهتر شدهاست سعی میکند مجدد به همان منطقهای برگردد که از آن آمدهاست. به این سادگی نیست که شما بگویی جابهجایی جمعیت انجام میدهم و این حرف تخیلی است و متاسفانه در بیانیه اخیر جیشالعدل نیز از این حرف اشتباه استفاده ابزاری شده بود.»
مطالبه صحیح استفاده از ظرفیت بومی منطقه است
فارغ از اینکه ایده انتقال جمعیت منطقی یا غیرمنطقی باشد ماهیت آن را نمیتوان بدون دلیل زیر سوال برد. سالهاست در استانهای مختلف مهاجرت وجود دارد و ترکیبی از جامعه ایران در اقصی نقاط کشور با یکدیگر همزیستی و تعامل دارند. بنابراین مقاومت در برابر همزیستی قومیتی بالذات امری غلط و ناشدنی است. لذا بیانیه گروهک موسوم به جیشالظلم از این جنبه کاملا زیر سوال میرود. مطالبه صحیح که باید به آن توجه شود تا دستاویزی برای سوءاستفاده گروههایی تروریستی به وجود نیاید بومیگزینی است. پیرمحمد ملازهی این مطالبه را اینگونه تشریح میکند: «باید در طرح توسعه مکران جایگاه بومیان تعریف شود. بسیاری از مدیران در استان پروازی هستند. در دستگاههایی که به طرح توسعه مکران مربوط هستند اگر نگاه کنیم خیلی نقش موثری که به بومیان سپرده شده باشد نمیبینیم. این باید اصلاح شود. برخی دارند این ذهنیت را میسازند که دولت مکران را بدون حضور بومیان میخواهد. این ذهنیت زمانی اصلاح میشود که به جایگاه متخصصین بومی هم توجه شود. نباید اصرار شود که مدیران از تهران بهصورت پروازی به استان رفت و آمد داشته باشند. الان هم یک تضاد قومی به وجود آمده و تضادهای مذهبی هم تشدید میشود. هیچ کس دنبال این نیست اما باید بررسی دقیق و جامعهشناسانهای صورت بگیرد. این ایرادات فرصت را در اختیار گروههای تروریستی قرار میدهد تا با سوءاستفاده از مطالبات مردم برای خودشان مشروعیتزایی کنند.»
با گروههای تروریستی نمیشود گفتوگو کرد
یکی از برداشتهایی که از متن سخنرانی روز جمعه عبدالحمید، امامجمعه مسجد مکی زاهدان برداشت میشود این است که او خواهان گفتوگو با گروههای تروریستی است. شاید به همین دلیل است که اقدام این گروه را محکوم نکرده است. این امر که بهنوعی به رسمیت شناختن گروههای تروریستی محسوب میشود توسط پیرمحمد ملازهی نیز رد میشود. این کارشناس مسائل شبهقاره گفتوگو با تروریستها را اینگونه رد میکند: «با این گروهها نمیشود وارد گفتوگو شد. برای اینکه این گروهها الان ماهیت انفرادی ندارند و به نهادهای خارجی وصل هستند. جیشالعدل دنبالهرو ریگی است و الان اینها به منابع خارجی واحتمالا به داعش وصل شدهاند. نشانههایی وجود دارد که عاملان حملات چابهار نیروهای انتحاری بودهاند و هویتهای غیرایرانی تاجیک و پشتون داشتهاند. اگر این اطلاعات که مقامات رسمی باید آن را تایید کنند واقعیت داشته باشد این افراد تروریستهای داعشی بودهاند. مردم میگویند اینها به زبان پشتون صحبت میکردند. اگر این قطعی شود وضعیت بسیار فرق میکند. دیگر نمیشود با رهبر جیشالعدل وارد مذاکره شد چون اینها در یک چهارچوب دیگری عمل میکنند. مسالهشان خلافت است، مسالهشان تضادها بین شیعه و سنی است و مساله کلیتری تحت عنوان حاکمیت بر شرق ایران یا همان خراسان دارند که داعش آن را بخشی از قلمرو خود میداند، بنابراین با آنها نمیشود گفتوگو کرد.»