همشهری آنلاین: این ورزشکار استقامتی در این ماهها، با بیماری و مصدومیت و خطرات مسافرت تنها در آفریقا مواجه شد اما هرگز از پا ننشست و سراسر فاصله جنوب تا شمال آفریقا را دوید. گم شدن در جنگل، تحمل گرمای غیرقابل باور، نبود امکانات و پشتیبانی و البته چالشهای حضور در سرزمینهای خشن، بخشهای نه چندان رضایتبخش سفر دیوانهوار این مرد انگلیسی بود اما او به هر حال، مسافت 10هزار مایلی (16هزار کیلومتری) را دوید و حالا یکی از سرسختترین انسانهای زنده به شمار میرود. او در مرحله آخر سفر خود در روز یکشنبه، در کنار تعداد زیادی از هواداران مشتاقی دوید که به عشق همراهی او، از سراسر دنیا به تونس سفر کرده بودند.
تنها هدف او، به جز جنون دوندگان استقامت که بین همه آنها مشترک است و انسانهای عادی از درک آن عاجز هستند، جمعآوری کمک برای سازمانهای خیریه بوده است. او در این یک سال، حسابی به شهرت رسید و به همینخاطر موفق شد 965هزار دلار پول برای سازمانهای خیریه جمع کند. کانال یوتیوب او که با تیمی از افراد داوطلب محتوا تولید میکرد، نزدیک به 200هزار مشترک دارد.
بیشتر بخوانید:
او سفرش را سال گذشته در روز 22آوریل شروع کرد و هفتم آوریل به پایان رساند. هدف اولیه او این بود که سفرش را در کریسمس در زمستان گذشته تمام کند و درواقع 360 ماراتن را در 240روز بدود. اما مشکلات لجستیک و حتی دیپلماتیک باعث شد سفر او به درازا بکشد. برای نمونه در مراحل آخر، ممکن بود سفر او کلا ناکام بماند چون نمیتوانست از کشور موریتانی ویزای ورود به الجزایر را بگیرد اما درنهایت این مشکل حل شد. اینها تازه مشکلات نرمی بودند چون کوک و گروهش، بارها در معرض خطر دستبرد و حمله گروههای شبهنظامی قرار گرفتند و البته چالشهای طبیعی هم بود. او در برخی کشورها، برای فرار از گرمای روز، مجبور بود شبها در مسیرهای سخت و گاهی ناشناس بدود.
او بعد از اینکه این ماموریت غیرممکن را به پایان رساند اعلام کرد که چالشهای دیگر هم درنظر دارد، هرچند بعید بهنظر میرسد که این چالشهای جدید بتوانند به پای دویدن کامل طول یک قاره برسند.
او بهعنوان یک دونده اولترا (دوندههای مسافتهای بسیار زیاد) نگاه متفاوتی به دنیا دارد و خودش گفته است که با این نگاه متفاوت است که توانسته این چالشهای عظیم را با موفقیت پشت سر بگذارد. او قبلا درباره انگیزههایش برای این کارها گفته: «تلاش من این است که به پیشرفت خودم کمک کنم و بعد انرژی مثبت به دیگران بدهم. میخواهم با تلاش بیشتر روی خودم و هدفهایم، آرام آرام از نردبان بالا بروم... دوست دارم وقتی که یک پیرمرد شدم و هجده نوزده نوهام دورم بازیگوشی میکنند و دنبال هم میدوند، چیزهایی برای تعریف کردن از زندگیام داشته باشم.»