به گزارش همشهری آنلاین، اهل سنت، بلوچها و عربها عید فطر را مهمتر از اعیاد دیگر میدانند؛ بهگونهای که مانند نوروز، از خانهتکانی و خرید لباس نو گرفته تا دید و بازدید در این ایام به راه است.
«معایده» در راه است
خوزستانیها و بهویژه عربها عید فطر را به شکل ویژهای برگزار میکنند؛ درست با همان حال و هوای نوروز. آنها 2روز قبل از عید را «امالوسخ» و یک روز مانده به عید را «امالحلس» مینامند. در «امالوسخ» یا همان روز چرکین به نظافت خانههای خود میپردازند و در روز بعد، «امالحلس» یا روز نظافت به ظاهر خود رسیدگی میکنند. هلال ماه شوال که رؤیت شد هر طایفهای شب عید نزد خانوادههایی میروند که عزیزی را در طول یک سال گذشته از دست دادهاند.
صبح عید فطر هم جوانان با دشداشه، چفیه و عگال بهصورت دستهجمعی به همسایه و آشنا سر میزنند و مهمان سفره رنگینی میشوند که در خانهها پهن شده است. این جوانان سپس بنا به رسم عشایر خوزستان با «هوسه» و پایکوبی کوچههای محلات را طی میکنند و به منزل بزرگان قبایل میروند و در مضیف (مکان پذیرایی) گردهم میآیند. در این مجلس شعرسرایی و سرو قهوه عربی به راه است. روز عید فطر در خانهها باز است و همسایهها با گفتن «یاالله» و «عیدکم مبارک یا اهلالبیت» وارد خانهها میشوند و با گفتن «عیدکم مبارک» و «ایامکم سعیده» و «الله ایعوده علیکم بخیر و عافیه» به خانه همسایهها میروند و معایده یا همان عیددیدنی برگزار میکنند.
زینت لباسها در عید فطر
بازارهای سیستان و بلوچستان در روزهای آخر ماه رمضان مملو از جمعیت میشود؛ بهطوری که مردان در آستانه عید فطر بیشتر وقت خود را به خرید شیرینی و تنقلات اختصاص میدهند و بانوان بلوچ بیشتر برای خرید پوشاک و زیورآلات به بازار میروند. زنان بلوچ با خرید و تهیه «زیآستون» (سوزندوزی جلوی لباس زنان) از آن برای زینت لباسها در عید فطر استفاده میکنند.
محمد جهانتاب، یک محقق و پژوهشگر با اشاره به برخی از رسوم اهالی این استان ازجمله آمادهسازی خمیر توسط زنان برای پخت نان با تنور هیزمی و کلوچه خرمایی محلی، قربانی کردن دام یا حتی یک مرغ زنده در بین مردم، صلهرحم و میانجیگری برای قهر، گفت که کیسه برکت نیز از دیگر رسوم مردم است که در منطقه سیستان رسمیت دارد؛ بهطوری که بزرگان روستا چه مرد و چه زن با دوختن یک کیسه به جمعآوری نذورات، کفاره و فطریه مردم مشغول میشوند و آن را در اختیار فقرا و نیازمندان قرار میدهند.
همچنین «هک پهلی» بهمعنای طلب معافیت و بخشش در مناطق مختلف جنوب سیستان و بلوچستان پس از اقامه نمازعید سعید فطر با 3بار در آغوش گرفتن انجام میشود. در این رسم بعد از اقامه نماز، مردان 3بار همدیگر را در آغوش میگیرند و با گفتن «پَهلکن» یعنی حقهای خودت را حلال کن از همدیگر حلالیت میطلبند.
تهیه عطر و مواد خوشبوکننده لباسها و خانهها بهویژه «وددار و سوچکی» از ملزومات هر خانوار بلوچ است تا در شب عید پس از خانهتکانی خانههای خود را خوشبو و لباس اعضای خانواده را نیز عطرآگین کنند.
«عید تلخ» بوشهریها
یکی از آیینهای جالب توجه در استان بوشهر در روز عید فطر رفتن به منازل خانوادههایی است که در طول سال گذشته فردی را از دست دادهاند. در این روز خانوادههایی که در طول سال فردی از آنها از دنیا رفته است، عید «تهلو» (تلخ) دارند. پس از پایان نماز عید، افراد محل به خانه بازماندگان متوفی میروند و با خواندن فاتحه یاد او را گرامی میدارند و با چای و شیرینی از آنها پذیرایی میشود. اهالی محل تا قبل از ظهر به تمام خانههایی که در آنها عید تهلو برگزار میشود، میروند. تشکیل مجلس عید تهلو برای هر خانوادهای که عزیزی را از دست داده الزامی است.
همچنین در بندر بوشهر و دیگر بنادر خلیجفارس، برازجان و روستاهای دشتی ازجمله لاور، رزمی و بوشهر به فطریه «سر روزه» میگویند. سر روزه جو یا گندم یا خرما یا آرد یا پول است که از قبل آماده کردهاند تا صبح عید فطر به فرد مستحقی بدهند. در این مناطق هم اگر مرد خانوادهای دستش تنگ باشد، ظرف مسی بزرگی را در این چند روزه پیش آخوند ده میبرد تا روی ظرف بخواند و نیت کند که این ظرف در عوض سر روزه گرو بماند، آنگاه ظرف را به خانه میآورد و در گوشهای میگذارد و بهکار نمیگیرد تا زمانی که سر روزه را تهیه کند و به مستحقش بدهد و ظرف را از گرو درآورد.
در بندر گناوه مراسم فاتحهخوانی در تکایا و مساجد برگزار میشود. در این روز در بسیاری از تکایا و مساجد شهر مراسم روضهخوانی و فاتحهخوانی برقرار است. همچنین در این روز کسانی که اقدام به مراسم «دُمدُم سحری» میکردند پس از اقامه نماز برای گرفتن اجرت به همه خانههای محل سر میزنند.
اجرت «دمپیها»
اهالی هرمزگان هم مانند بقیه استانهای جنوبی جشن عید فطر را 3روزه برگزار میکنند و در این مدت به هم تبریک و شادباش میگویند. مردم این منطقه بر این باورند که غذای روز عید فطر برای افرادی که روزه بودهاند یک مزه دیگری دارد که روزهخواران هرگز طعم آن را نخواهند چشید.
در گذشته برای بیدار کردن مردم برای سحری، چند نفر با چوب به حلب خالی کوبیده و در محلهها میچرخیدند تا مردم بدین گونه از خواب بیدار شوند. در برخی از نقاط مانند بندر مقام و گرزه، دمپیها به حلب میزدند و میخواندند: «قم سحری یا تایم اذکر ربک الدائم»؛ یعنی برای سحری برخیز و همیشه پروردگارت را ذکر کن.
اجرت دمپیها را اهالی روز عید فطر میدادند که بیشتر شامل گندم بود. در شهر بندرلنگه در اواخر ماه رمضان هنگام غروب، دمپیها به در خانههای اهالی میرفتند و با زدن دهل، پاداش حضور خود را در شبهای اینماه دریافت میکردند که بیشتر شامل لباس یا وجه نقد بود.
در قشم مادر خانواده مسئول پختوپز سمبوسه، پکاره، لگیمات، نان سنتی و نخود، دختر مسئول درست کردن دسرهای متنوع و پسر مسئول پذیرایی از مهمانهاست.
در این روز مردم با لبهایی خندان و بدون کینه و کدورت به خانه همدیگر میروند؛ این اتفاق تا پایان ظهر ادامه دارد و بعداز نماز ظهر و عصر هرکس به خانه خود میرود و پلوی مخصوص قشمی میخورند. خوردن مقداری گوشت یا حلیم روز عید مرسوم است. بعدازظهر هم نوبت زنهای قشمی است که بهترین لباسهای دوخته شده محلی خود را میپوشند و به خانه همدیگر میروند و تبریک عید میگویند.