به گزارش همشهریآنلاین، آخرین خبر درباره قهرمانی تیم بود ولی یک قهرمانی متفاوت. این قهرمانی جامی داشت که با غم اندود شده بود و پس هر لبخندی که بر چهرهای مینشاند، بغضی هم داشت که گلویی را میفشرد. بم این بار هم شاهد خنده دخترانش بود اما میدانست که بار غم شانههای آنها سنگینتر از شادی دلشان است. خاتون بم دهمین قهرمانیاش را در فصل هفدهم لیگ برتر زنان جشن گرفت، اما جشن نه بهخاطر قهرمانی که بیشتر بهخاطر قولی بود که آنها به ملیکا داده بودند، به ملیکا محمدی که روزهای اول زمستان را برای بمیها سردتر کرد. ملیکا اوایل فصل در بازگشت از اصفهان به همراه بهناز طاهرخانی و زهرا خواجوی در جاده اصفهان به بم تصادف کرد و جانش را از دست داد. همان موقع دختران خاتون به ملیکا قول داده بودند که جای خالیاش را پرمیکنند و فصل را با قهرمانی به پایان میبرند. این اتفاق افتاد و بمیها در نبود ملیکا و ۲بازیکن دیگر یکبار دیگر جام قهرمانی را بالا بردند.
سهم زهرا قنبری در این قهرمانی بیش از بقیه بود چرا که او بیشتر گلهای خاتون را به حریفان زده بود. قنبری که ۱۹گل زده بود در پایان فصل با افسانه چترنور از ملوان عنوان خانم گلی را شریک شد. زهرا از روزهای سخت بم و رسیدن به این جام میگوید.
*هم خاتون بم قهرمان لیگ شد و هم شما خانم گل. این عنوانها تکراری نشده؟
چرا تکراری شود؟ ما امسال به قهرمانی خیلی متفاوتی رسیدیم. با فراز و نشیبهای زیادی روبهرو بودیم و با اینکه در بعضی از بازیها فقط ۱۱بازیکن داشتیم ولی بازیهای بینظیر و فوقالعادهای را به نمایش گذاشتیم. در این شرایط قهرمانی ما خاص و لذتبخش بود. کنارش هم من یک عنوان خوب بهدست آوردم.
*بعد از آن تصادف، شرایط خاصی برای تیم و بازیکنان ایجاد شد. تصور میشد دیگر تیم خاتون نتواند سرپا شود.
بعد از آن اتفاق که ملیکای عزیز را از دست دادیم، همه فکر میکردند که دیگر ما نمیتوانیم سرپا شویم و کار خاتون تمام است اما ما همدل شدیم و همه اتفاقات به ما انرژی دوبارهای داد و توانستیم قهرمانی را بهدست بیاوریم. ما به ملیکا قول داده بودیم که قهرمان میشویم و به یاد او و به احترام خانوادهاش به قولمان عمل کردیم.
*خانم جعفری، سرمربی تیم چندبار غم از دست دادن عزیزانش را تجربه کرده. او شما را چطور به شرایط عادی برگرداند؟
فقط خود ما میدانیم که چه روزهایی را گذراندیم. در هر بازی که وارد زمین میشدیم، نبود ملیکا را احساس میکردیم. روزی نبود که از او صحبت نکنیم، همیشه بغضِ نبودن او را داشتیم. خانم جعفری با حرفهایی که میزد به ما خیلی کمک کرد. قبل از هر بازی میگفت امیدتان را از دست ندهید و قول بدهید بهترین بازی خودتان را انجام بدهید. ما ۳بازیکن از دست داده بودیم و در خیلی از بازیها تعویض نداشتیم. همه بازیکنان قرارداد داشتند و مجبور بودیم با داشتههایمان ادامه بدهیم. خانم جعفری میگفت میدانم سخت است ولی باید غیرت کنید. متأسفانه او چند عزیزش را از دست داده و سرپا شده و در این اتفاق حس و حالش را میفهمیدیم و سعی میکردیم بهترین خودمان در زمین باشیم.
*میشود گفت شما امید و انگیزه را جایگزین غم کردید؟
بله. غمی که داشتیم به ساق پاهایمان توان میداد و به قلبمان انرژی. ما با ملیکا زندگی کرده بودیم، روزهای شاد و ناراحتکننده را با او تجربه کرده بودیم. نبودش ناراحتمان میکرد اما همزمان قولی که به او داده بودیم، به ذهنمان میآمد. ما نمیخواستیم شرمنده ملیکا و خانوادهاش بشویم.
*جایی نشد کم بیاورید؟
بازیها فشرده بود و ما تعویضی نداشتیم. خسته و مصدوم میشدیم. خستگی از چهره بازیکنان معلوم بود اما بین ۲ نیمه درباره هدفمان صحبت میکردیم، دوباره انرژی میگرفتیم و نیمهدوم را شروع میکردیم و کم نمیآوردیم.
*شما از سختیهایی که داشتید میگویید اما قهرمانیهای پیدرپی خاتون حتی در شرایط خاص این ذهنیت را ایجاد کرده که دلیل قهرمانیهای تیم داشتن بازیکنان شاخص و ملیپوش و فاصلهای است که با بقیه تیمها دارد.
نه اصلا اینطور نیست. کیفیت بازیکنان چند تیم از خاتون خیلی بالاتر بود. تیمهایی بودند که از ما بیشتر هزینه کردند و ملیپوش هم کم نداشتند. درست است ما چند بازیکن ملیپوش هستیم که چند سالی است کنار هم بازی میکنیم و با هم هماهنگ هستیم ولی تیمهای دیگر ۲ برابر ما بازیکن داشتند.
*ملوان و سپاهان در حد خاتون ملیپوش خوب داشتند؟
هر تعدادی که ما داشتیم، آنها هم داشتند.
*خانم جعفری میگوید در تمرینات خیلی به بازیکنان سخت میگیرد، درحدی که آنها بازی را به تمرین ترجیح میدهند. او با شما چه کار میکند؟
رس ما را میکشد. بعضی وقتها ۳ساعت تمرین میکنیم. خانم جعفری رحمی ندارد و تمرینات خیلی جدی است. همین کارش باعث شده که ما نتیجه بگیریم.
*فصل آینده هم در بم هستی؟
قراردادم تمامشده ولی باز هم اولویت من بم است.
*دوست نداری لژیونر شوی؟
دوست ندارم به هر قیمتی لژیونر شوم. اگر شرایط خوب باشد پیشنهاد خارجی را قبول میکنم.
*مثلا شرایط چه باشد؟
سالها پیش از تیمهای پرتغالی و ترکیهای پیشنهاد داشتم، تیمهای خوبی هم بودند اما وقتی میبینم سطح آنها با سطح تیمی که در ایران بازی میکنم یکی است، ترجیح میدهم بمانم و نروم. نمیخواهم فقط بگویند زهرا لژیونر شده، میخواهم جای خوبی بازی کنم. اگر پیشنهاد خوب داشته باشم، قبول میکنم.
*گلهایی را که زدی، شمردهای؟
از سال۱۳۹۱ تا به امروز ۲۸۸گل زدهام. در لیگ زنان عنوان بیشترین گل زده به نام من است. امسال برای چهارمینبار خانمگل شدم و ۲سال است که عنوان بهترین بازیکن را هم به من میدهند.
*بهترین بازیکن فوتبال زنان هستی اما حتی کسانی که کارشان فوتبال است، شما را خیلی نمیشناسند. اگر بازیهای لیگ پخش میشد، شرایط چقدر متفاوت بود؟
امسال باز هم که وضعیت بهتر شده بود و یکی دو تلویزیون اینترنتی چند بازی ما را پخش کردند. رسانهها بیشتر متوجه فوتبال زنان هستند و سعی میکنند ما دیده شویم. برای اینکه شرایط ما بهتر شود و بتوانیم اسپانسر بگیریم، باید بازیهای ما به تصویر کشیده شود.
*اعضای خانوادهتان بازیهای شما را توانستهاند ببینند، چه نظری میدهند؟
پدر و مادرم به بم آمده بودند. پدرم یا برادرهایم که به راحتی نمیتوانند بازیهایم را ببینند اما مادر چند باری به استادیوم آمده. نظر همه آنها درباره بازیام مثبت بود. البته طبیعی است که آنها از من تعریف کنند، همیشه همین کار را میکنند. خانوادهها دوست دارند به ورزشگاه بیایند و زحمت بچههایشان را ببینند و لذت ببرند. خیلی خوب میشود که این اتفاق بیفتد و آنها بتوانند وارد ورزشگاه شوند.
*هنوز هم گرانترین بازیکنی؟
نه بابا. تیمهای دیگر بازیکنانی داشتند که رقمشان بالاتر از من است.
*رقمها راضیکننده بود؟ به ۶-۵ میلیارد میرسید؟
شکر، راضی بودیم ولی عددها تا این حد بالا نیست. رقم بین ۵۰۰میلیون تا ۵/۱ میلیارد تومان بود. هر کی هرچقدر گرفت، نوش جانش. قراردادها این فصل بهتر از فصل قبل بود اما به اندازه زحمتی که میکشیم نبود. حالا بماند که با مبلغی که در فوتبال مردان هست، خیلی متفاوت است.
*با این پول میشود یک سال را گذراند؟ فوتبال مصدومیت دارد، مکمل و تغذیه مناسب و... میخواهد.
زندگی فوتبالی با یک زندگی کارمندی متفاوت است. صفر تا ۱۰۰ هزینهها با خود بازیکن است. این شرایط را درنظر بگیریم این مبلغها برای یک سال چیزی نیست.
*از سال آینده باشگاهها برای اینکه بتوانند مجوز حرفهای بگیرند باید تیم زنان هم داشته باشند و تیمهای بزرگی مثل استقلال و پرسپولیس هم باید در لیگ زنان تیمداری کنند. اگر قرار به انتخاب باشد، کدام رنگ را انتخاب میکنی؟
فکر خوبی است. خیلی وقت است که حرف حضور این تیمها در لیگ زنان است اما عملی نمیشود. برای من رنگها مهم نیست، مهم این است که تیمهای حرفهای در فوتبال زنان سرمایهگذاری و تیمداری کنند. این کار به نفع ماست و جذابیت لیگ بیشتر میشود.