تعیین‌تکلیف نهایی درباره تعطیلی پنجشنبه یا شنبه ازسوی کمیسیون اجتماعی مجلس در شرایطی است که اظهارنظرها ازسوی موافقان و مخالفان تعطیل شدن روز شنبه همچنان ادامه دارد و برخی می‌کوشند تعطیلی روز شنبه را به عنوان مطالبه‌ای عمومی القا کنند.

همشهری آنلاین – گروه سیاسی: اگرچه کارشناسان معتقدند تعطیلی روز پنجشنبه مزیت‌های به مراتب محسوس‌تری برای قشرهای مختلف جامعه به دنبال دارد، اما برخی فعالان بخش‌خصوصی معتقدند با تعطیل شدن روز پنجشنبه، عملا ارتباط ایران با تجارت جهانی قطع خواهد شد؛ گزاره‌ای که دلایل زیادی برای رد آن مطرح شده‌است. این درحالی است که کارشناسان معتقدند موافقان تعطیلی روز شنبه ویژگی‌های فرهنگی، اجتماعی و آیینی جامعه را نادیده انگاشته و صرفا به طرح دلایل اقتصادی اکتفا می‌کنند.

در شرایطی که موافقان تعطیلی روز شنبه عمدتا «هماهنگ‌شدن با الگوی جهانی تعطیلات» و «تأثیر مثبت بر کسب‌وکارها» را به‌عنوان استدلال‌ خود مطرح می‌کنند، موافقان تعطیل‌شدن روز پنجشنبه نیز دلایل متقنی برای این نظر خود دارند که در ادامه به بررسی جنبه‌های مختلف این موضوع می‌پردازیم.

۱

سرنوشت کسب‌وکارهای خرد

درحالی‌که موافقان تعطیل شدن روز شنبه معتقدند این موضوع علاوه‌بر تأثیر مثبت بر کسب‌وکارها، هماهنگی جهانی مناسبی برای فعالان بخش خصوصی ایجاد می‌کند، در مقابل بخش قابل‌توجهی از کارشناسان اقتصادی بر این گمانند که با توجه به وضعیت نیمه‌تعطیل روز پنجشنبه، تعطیل‌شدن روز شنبه آسیب‌های جدی‌ای برای فعالان کسب‌وکارهای خرد به‌دنبال دارد.

درچنین شرایطی تعطیل‌شدن روز شنبه، میزان دسترسی کسب‌وکارهای خرد به ساختارهای بروکراتیک را کاهش می‌دهد؛ معضلی که میان‌تعطیلی‌ها نیز بر اثرات مخرب آن می‌افزاید. درواقع افزایش میزان تعطیلات در کشور هزینه‌های تولید را به‌صورت قابل‌توجهی افزایش خواهد داد.

۲

قطع ارتباط تجاری ایران با جهان؟

موافقان تعطیل‌شدن روز شنبه مطرح می‌کنند که تعطیلی پنجشنبه‌ها به «قطع ارتباط تجاری ایران با جهان» می‌انجامد. این درحالی است که بررسی‌ها نشان می‌دهد چیزی حدود ۸۵ درصد تجارت خارجی ایران با ۱۰ کشور انجام می‌شود که بخش عمده‌ای از آنها کشورهای اسلامی هستند و بقیه کشورها سهم ۱۵ درصدی در تجارت خارجی ایران دارند.

درچنین شرایطی طرح این موضوع که تعطیلی پنجشنبه‌ها به قطع ارتباط تجاری با جهان می‌انجامد، بیش‌از هر چیزی به‌مثابه گزاره‌ای برای همراه کردن افکارعمومی با تعطیلی شنبه‌هاست. مثال نقض این گزاره، تبادلات تجاری ۱۵۰۰ میلیارد دلاری آمریکا و چین، آن‌هم درصورتی است که دوطرف به‌دلیل اختلاف زمانی موجود، هیچ روز و ساعت کاری اداری مشترکی ندارند.

۳

فهم دینی از زمان

یکی از موضوع‌هایی که جای‌خالی آن در نظرات اقتصادمحور موافقان تعطیلی روز شنبه احساس می‌شود، فهم دینی از ارزش زمان و روزهاست. تأکید بر تعطیل‌نشدن روز پنجشنبه درحالی است که براساس تعالیم اسلامی، ارزش معنوی روزهای پنجشنبه و جمعه با هیچ‌یک از روزهای هفته قابل مقایسه نیست؛ چراکه این دو روز در ادبیات دینی ایرانیان از جایگاه ویژه‌ای برای تقویت ابعاد فرهنگی – دینی انسان برخوردار است.

درچنین شرایطی کارشناسان مذهبی معتقدند خارج‌کردن فهم دینی از زمان و نشاندن فهم صرفا مادی و دنیایی، زمینه‌ساز ازبین‌رفتن تأثیر معارف دینی از زندگی اجتماعی افراد جامعه خواهد شد.

۴

نادیده‌ گرفتن «تجارت مجازی»

یکی دیگر از مهم‌ترین گزاره‌هایی که ازسوی موافقان تعطیلی روز شنبه چندان جدی گرفته نمی‌شود، نقش کم‌نظیر «تجارت مجازی» در توسعه تعاملات جهانی فعالان اقتصادی است. درحالی‌که برخی عنوان می‌کنند تعطیل‌شدن روز شنبه در هماهنگی با تعطیلات هفتگی جهانی، زمینه‌ساز رشد تجارت جهانی ایران می‌شود، کارشناسان حوزه تجارت‌الکترونیک بر این گمانند که با مجازی‌شدن تجارت‌جهانی، دیگر تعطیلات تأثیر معناداری بر مبادلات و تجارت اقتصادی ندارند.

نکته اینجاست که با گسترش ابزارها و پلتفرم‌های ارتباطات مجازی، گزاره پیشبرد تجارت‌جهانی با محوریت فرایندهای بروکراتیک در مسیر کم‌رنگ‌تر شدن درحال حرکت است و با توجه به این موضوع، نباید با تصمیم‌گیری‌هایی مانند «تعطیل‌کردن روز شنبه»، فعالیت‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی عمومی را تحت‌تأثیر قرار داد.

۵

پروپاگاندای رسانه‌ای

تأکید ویژه بر اینکه «تعطیلات ما همانند دیگر نقاط جهان نیست»، یکی از گزاره‌های مهمی است که در لابه‌لای نظرات موافقان تعطیلی روز شنبه به‌صورت محسوسی به چشم می‌آید. این درحالی است که به‌نظر می‌رسد این گزاره بیش‌از آنکه بهره‌ای از واقعیت داشته باشد، بخشی از تکنیک «غیرطبیعی نشان دادن امور طبیعی» به‌حساب می‌آید.

درچنین شرایطی کارشناسان حوزه رسانه معتقدند این موضوع بخشی از «جنگ شناختی» علیه ایران است که می‌کوشد با تأکید بر تمایزها، که در نقاط مختلف جهان نیز به شکل‌های مختلف قابل مشاهده است، آنها را موضوع‌هایی کاملا «غیرطبیعی» جلوه دهد. دراین میان تأکید برخی بر تعطیلی شنبه در شرایطی است که در بسیاری از کشورهای جهان تعیین تعداد و ساماندهی تعطیلات، براساس منطق فرهنگی و اولویت‌های نظام سیاسی آن کشور مشخص می‌شود.

۶

رونق گردشگری؛ شنبه‌ها یا پنجشنبه‌ها؟

یکی از استدلال‌هایی که همواره ازسوی موافقان تعطیلی روز شنبه مطرح می‌شود، تأثیر ویژه این موضوع بر رونق گردشگری است؛ در شرایطی که کارشناسان حوزه گردشگری معتقدند این تعطیلی پنجشنبه‌هاست که می‌تواند تأثیر محسوسی بر رشد اقتصاد گردشگری کشور داشته باشد.

براین اساس هم هست که با توجه به تأثیر گسترده گزاره‌های اعتقادی، سنت‌ها، آیین‌ها، مناسک و انواع مراسم دینی – فرهنگی بر انجام سفرهای داخلی، تعطیل‌شدن روز پنجشنبه بیش‌از شنبه، می‌تواند بر رونق گردشگری داخلی در کشور تأثیرگذار باشد. دراین میان باید درنظر داشت که توجه محوری ایرانیان به موضوع‌هایی از قبیل «صله رحم» و «حفظ پیوندهای خانوادگی»، تأثیر ویژه‌ای بر انجام سفرهای داخلی در نقاط مختلف کشور دارد. درچنین شرایطی کارشناسان حوزه اقتصاد گردشگری معتقدند تعطیل شدن روز شنبه می‌تواند ظرفیت‌های گسترده‌ای را که حول‌محور تعطیلی پنجشنبه‌ها شکل گرفته از بین ببرد.

۷

تعطیلی شنبه‌ها؛ مطالبه عمومی؟

برخی موافقان تعطیلی روز شنبه همواره تلاش کرده‌اند اینگونه القا کنند که تعطیل شدن این روز «مطالبه‌ای عمومی» است که زمینه‌ساز تغییرات مهمی در زندگی اقتصادی آحاد جامعه می‌شود. طرح چنین گزاره‌هایی درحالی است که بخش گسترده‌ای از دستگاه‌های دولتی و قشرهای اجتماعی ارتباط ویژه‌ای با اقتصاد بین‌المللی ندارند که ضرورت داشته باشد تعطیلات هفتگی با شاخص جهانی هماهنگ شود.

درحالی‌که با درنظر گرفتن گزاره‌های مختلف، تعطیلی پنجشنبه‌ها می‌تواند مزیت‌های مهمی برای قشرهای مختلف جامعه ایجاد کند، برخی می‌کوشند خواسته‌ها و ایده‌های خود را به‌عنوان «مطالبه عمومی» جلوه دهند.

۸

همه‌چیز در گرو یک روز تعطیلی است؟

«خطر حذف از تجارت جهانی» یکی از مهم‌ترین نکاتی است که طی روزهای اخیر به‌دفعات ازسوی برخی موافقان تعطیلی روز شنبه مطرح شده‌است؛ این درحالی است که به اذعان بسیاری از کارشناسان حوزه اقتصاد کلان، «انتقال کالا» و «انتقال پول» ۲ موضوع محوری در چرخه تجارت و بازرگانی کشور است که در هر دو، دولت نقش اساسی دارد و تعطیلات نقشی در بر زمین ماندن مبادلات ندارند.

آمارها نشان می‌دهد از حدود ۱۱۵ میلیارد دلار ارزش صادرات سالانه ایران، حدود ۶۰ میلیارد دلار آن در حوزه «نفت» و «پتروشیمی» است که غالبا ازسوی دولت انجام می‌شود.

منبع: روزنامه همشهری