جنب و جوشی جریان دارد که خیرهات میکند. چنان از لابهلای صخرهها و قلوهسنگها راه میجوید که گویی این «مبارز راه روشنایی»، هیچ فرصتی را نمیخواهد از دست بدهد. باید اهل مبارزه باشی تا بتوانی همراه مبارز راه روشنایی این مسیر را بپیمایی تا او در این تابستان گرم هیجان و خنکایش را به تو نصیبی دهد.اینجا بسیار دورتر از پایتخت، هیاهویی از موج، خروش و هیجان برپاست. فقط باید راه مبارزه را بلد باشی. بدون لباس و ابزار مناسب، میدان را باختهای و هیچ حظی برایت باقی نخواهد ماند.
وسوسه تن دادن به آب در این گرما هر لحظه بیشتر و بیشتر میشود ولی تنها راه لذت بردن همان است که با ابزار و لباس مناسب پا به این میدان بگذاری. میدان سرزمین عشایر غیور بختیاری است اما خبری از تیر و تفنگ نیست. قایق، پارو، جلیقه نجات، کلاهایمنی و توصیههایی است تا در میان رشتهکوههای زاگرس رودخانه ارمند را همراه شوی. نام این مبارزه را گذاشتهاند «گردشگری ماجراجویانه در آبهای خروشان». یک طرح ملی که شاید بتواند هم گردشگری را رونق ببخشد و هم ارتقای جامعه محلی را. اما نکته اینجاست که اگر قرار باشد گمان کنیم که حریف رودخانه و جریانش میشویم آنگاه است که سفر را به کام خود و خانوادهمان تلخ کردهایم.
تیرماه که فرارسید و امتحانات کنکور و دانشگاه هم سپری شد موسم سفرهای تابستانی فرا رسید. همه ساله در فصل گرما این سفرها رونقبخش گردشگری داخلیاند و در سالهای اخیر بسیاری از کارشناسان توصیه میکنند برای سفر مقاصدی جز مقاصد همیشگی بجوییم و جاذبههای همه ایران را در این فرصت ببینیم. شاید گرما و خشکی بسیاری از مناطق در ایران سببی شده برای سفرهای بسیار به شمال ایران در حاشیه دریای خزر. اما مناطق بسیاری هست که در این فصل هم آب دارند و هم جاذبه.
البته با این تفاوت که بهدلیل آنکه تاکنون در دید مردم و مسئولان نبودهاند هنوز امکانات مناسبی در خود جای ندادهاند. یکی از این مناطق استان چهارمحال و بختیاری است. این بار مقصد روستای معدن است. در استان چهارمحال و بختیاری، نه هتلی در مقصد هست و نه ویلایی. قرار هم نیست که باشد. فقط خانههای روستایی است. رودخانه ارمند و گروهی که میتوان دل به حرفهایشان سپرد و با آنها تن به خنکای آب و جوش و خروشاش سپرد.
اگر از تهران حساب کنید باید مسیری حدود 700 تا 800 کیلومتر را پیمود تا به این منطقه بکر رسید. البته قرار نیست هر کدام از ما به تنهایی به آنجا برود زیرا این تفریح و این گردش کاری تخصصی و حرفهای است و کوچکترین سهلانگاری در آن موجب رقمخوردن خاطرهای تلخ میشود.
از تهران باید مسیر اصفهان را در پیش بگیریم. به قم که برسیم از 2 مسیر میتوان به اصفهان رسید. اتوبان قم – سلفچگان – اصفهان و آزادراه کاشان – اصفهان. بعد از اصفهان باید به شهرضا رفت و از آنجا به بروجن. بروجن تا لردگان حال و هوای همه چیز متفاوت میشود حتی جاده و جاذبههای طبیعی اطرافش. نزدیکیهای لردگان باید مسیر خوزستان را در پیش گرفت. از اینجا دیگر میزبان، درختان بلوط رشتهکوههای زاگرس است.
بعد از روستاهای ارمندسفلی و علیا، باید سراغ جاده روستای معدن را گرفت. هیچ تابلویی برای راهنمایی نیست. تنها نشاناش این است که قبل از رسیدن به پلی بزرگ و روستاهای ونک و مس جادهای به سمت راست منشعب شدهاست؛ تازه این اول راه بهشتی است که معدن در آن قرار گرفته است.
اینجا نه خبری از دود هست و نه از صدای بوق و دیگر نواهای گوشخراش درون پایتخت و شهرهای بزرگ. میتوانید شیشههای ماشین را پایین بیاورید و از برخورد هوای پر از اکسیژن و فضای پر از چهچهه پرندگان بومی لذت ببرید. در میانه راه تا به روستای معدن برسید دستکم 3 روستا را پشت سر خواهید گذاشت. تنها چیزی که ممکن است اندکی سوی چشمانتان را اذیت کند دیدن زبالههایی است که از آلودهشدن زندگی روستاییان به روشهای شهری نظیر استفاده از ظروف یکبار مصرف رخ نموده است.
سرانجام پس از عبور از پلی آهنی که یکی دیگر از انشعابهای ارمند از زیر آن میگذرد و بوی گوگرد از آن به مشام میرسد و نوید چشمههایی معدنی را میدهد به روستای معدن میرسید. این روستا 260 خانوار و حدود یکهزار و 500 نفر جمعیت دارد. اینجا بین 4 شهرستان بروجن(شرق)، کیار(شمال)، اردل(غرب) و لردگان( جنوب) واقع شده است.
خبری از امکانات پشتیبانی نیست
آنچه هنوز گردشگری این منطقه به آن نیازمند است پشتیبانی مراکزی چون اورژانس، هلالاحمر، پلیس و سایر مراکز دولتی است. هنوز اینجا به سیستمهای امداد و نجات مجهز نشده است اما خوشبختانه تا دلتان بخواهد خوب آنتن میدهد و تلفنهمراهتان به کار میآید. این موضوع بهدلیل دوری از مرکز، بیتوجهی مسئولان به توسعه امکانات و بکربودن منطقه است. بر خلاف شمال کشور که بهدلیل رفتوآمدهای بسیار به هر نوع امکانی تجهیزشده اینجا اینگونه نیست. همین نبود امکانات امداد و نجات دلیلی است که تنها و بدون فرد راهنما، تن به هیچ کاری در این منطقه ندهید.
هر اقدامی در این منطقه بهویژه ورود به حریم رودخانه بدون داشتن تجهیزات ایمنی و بدون همراهی تیم راهنما میتواند به قیمت جان شما تمام شود اما کافیاست همراه گروه و گوشبه فرمان تیم راهنما و قایقرانان باشید؛ آن وقت هربار که موج رودخانه در برخورد به قایق همه تن و روح شما را به وجد آورد خاطرههای خوشی را برایتان از این سفر رقم میزند.
ایمنی حرف اول را میزند
چندی قبل یک کوهنورد که از کلوپ دماوند برای فتح ارتفاعات این منطقه به چهارمحال و بختیاری رفته بود به هنگام عبور از عرض رودخانه ارمند در حالی که از «تی رول» استفاده میکرد به رودخانه افتاد و بهدلیل آنکه طناب او را محصور کرده بود نتوانست خود را نجات دهد و اقدامات احیا هم نتوانست تنفس او را بازگرداند و جان سپرد. این اتفاق بازتابهای مختلفی به همراه داشت اما مهمترین پیام آن این است که رودخانه به هیچ عنوان شوخی ندارد.
کیانوش محرابی، کارشناس گردشگری ماجراجویانه در رودخانههای خروشان دراینباره میگوید:« حتی راهنمایانی که در این رشته از گردشگری فعالیت میکنند باید از سطح خاصی از دانش و تجربه برخوردار باشند و مرتب دانستههای آنان آزمایش شود تا بتوانند در رودخانههای خروشان گردشگران را همراهی کنند زیرا واقعا رودخانه جدی است.»
او در تشریح جذابیتهای رشته گردشگری در آبهای خروشان توضیح میدهد که «این نوع گردشگری ظاهر بسیار جذابی دارد در عینحال که انجام آن بسیار به نکات ایمنی نیازمند است. تنها دانستن نکات تئوری این رشته و تجربه هم نمیتواند راهگشا باشد بلکه راهنمایان باید بتوانند با داشتن تجربهای نسبی این تورها را به اجرا گذارند.»
براساس قوانین رفتینگ یک گروه که شامل قایق بادی میشوند باید علاوه بر بههمراه داشتن راهنما در قایق خود که به آنها چگونگی پاروزدن را گوشزد کرده و آنها را هدایت میکند باید یک قایقران کایاکسوار هم آنها را همراهی کند. وظیفه قایقران کایاکسوار شناسایی نقاط مسیر و شدت جریان است و علاوه بر این وقتی اتفاقی در طول مسیر گردشگری روی بدهد او میتواند به سرعت خودرا به گردشگرانی که در آب افتادهاند برساند و آنها را از آب بگیرد.
محرابی دراینباره با اشاره به اینکه بدون رعایت اصول ایمنی، این رشته میتواند مرگآور و خطرناک باشد میگوید: «راهنمایان این رشته باید بین 18 تا 45 سال سن داشته باشند و علاوه بر داشتن سلامت جسمانی و روحی به اصول شنا و نجاتغریقی و همینطور بر مهارت کمکهای اولیه تسلط کافی داشته باشند. قبل از آغاز دوره آموزشی برای راهنمایان رفتینگ از آنها آزمایشاتی گرفته میشود و تنها مهارتهای مربوط به کمکهای اولیه قابلیت گذراندن بعد از دوره آموزشی را دارد.»
او دراین باره میافزاید:« این رشته با وجود دشواریهایش، بهشدت معطوف به علاقه راهنمایان است. آنها در دورههای آموزشی در 2 بخش تئوری و مهارت با امواج رودخانه، برخورد با مسافران، نحوه آشپزی و کمپینگ، ابزارشناسی و نحوه نگهداری وسایل آشنا میشوند و در دوره مهارت با چگونگی نشاندن گردشگران در قایق، نحوه آموزش به گردشگران، نحوه هدایت قایق بهخصوص در عبور از عرض رودخانه، شناسایی بخشهای خروشان و... آموزش میبینند.»
آنها که از رودخانه هیچ نمیدانند
به گفته کارشناسان رشته رفتینگ و گردشگری در رودخانههای خروشان، آنها که بدون کلاهایمنی و جلیقه نجات و به تنهایی تن به آب رودخانه میدهند گویی هیچ از رودخانه نمیدانند و عملا جان خود را میخواهند به رودخانه تقدیم کنند. حتی اگر کسی شناگر ماهری برای شنا در رودخانه باشد باید بداند که جریان آب رودخانه بسیار قوی است. 2جریان آبسفید و آب سبز پیش روی آنهایی است که در رودخانه وارد میشوند و آبسبز از جریان قویتر و خطرناکتری برخوردار است.
باید توجه داشته باشیم که همین جریان میتواند اتفاقات تلخی را رقم بزند؛ زیرا کافی است فرد را به صخرهای بکوبد یا او را به وسیلهای که در رودخانه است بزند. آن وقت خطر غرقشدگی نیست که فرد را تهدید میکند بلکه خطر ضربهمغزی، پارگی و قطع عضو آنها را به چالش میکشاند. به همین دلیل توضیح اول و آخر این است که بدون راهنما، تجهیزات ایمنی و آموزشهای گروهی وارد رودخانه نشوید.