همشهری آنلاین؛ حوادث: چند روز پیش زنی جوان با پلیس تماس گرفت و مدعی شد همسایهشان به قتل رسیده است. او به اپراتور پلیس ۱۱۰ گفت: دقایقی قبل زنی جوان که همراه همسرش در همسایگی ما زندگی میکنند با من تماس گرفت و خواست به مقابل خانه آنها بروم و از حال همسرش که در خانه بود باخبر شوم. او میگفت نگران همسرش است اما وقتی به مقابل خانهشان رفتم، در باز بود و از لای در جسد غرق خون همسر او را دیدم که روی زمین افتاده بود.
با این تماس، تیمی از ماموران راهی محل حادثه که یکی از محله های پایتخت بود، شدند. مقتول مردی حدوداً ۳۷ساله بود که در رختخواب و بر اثر اصابت ضربه جسمی سخت به سرش به قتل رسیده بود. همسرش نخستین مظنون پرونده بود اما ادعا میکرد که در زمان جنایت در خانه حضور نداشته است. او گفت: ساعت ۱۰ صبح دیروز برای دیدن یکی از بستگانم به خانهاش رفتم و شب آنجا ماندم. صبح که شد هر چه با همسرم تماس گرفتم، جواب نداد و برای همین از همسایهمان خواستم به مقابل خانهمان برود و نمیدانم چه کسی شوهرم را به قتل رسانده است
خیانت
در ادامه معلوم شد که زن جوان دروغ میگوید. به این ترتیب بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و باز داستان خیالی را بازگو کرد. او گفت که احتمالا مردان نقابدار وارد خانه اش شده و جان شوهرش را گرفته اند. سرانجام این زن روز گذشته اسرار قتل شوهرش را بازگو کرد و گفت کارفرمایش به زندگی شوهرش پایان داده است. وی گفت: با شوهرم اختلافات شدیدی داشتم به طوریکه می خواستم از او جدا شوم. شوهرم اما حاضر نبود طلاقم بدهد. یک روز که حالم بد بود، کافرمایم نزد من آمد تا جویای احوالم شود. من یک کارگاه کار می کردم و آن روز سفره دلم را برای کارفرمای خود باز کردم. به او گفتم که با شوهرم اختلاف دارم و او مرا اذیت می کند. به تدریج علاقه میان ما به وجود آمد تا اینکه تصمیم به قتل شوهرم گرفتیم. قرار شد شب حادثه من به خانه یکی از بستگانم بروم و کارفرمایم وارد خانه ما شود و جان شوهرم را بگیرد. او هم آن شب نقشه را اجرا کرد و بعد به من پیام داد که کار تمام شده است.
با اعترافات تازه این زن، بازپرس جنایی دستور بازداشت کارفرما را صادر کرد.