به گزارش همشهریآنلاین، در ۳۳ماه و ۱۸روزی که ابراهیم رئیسی رئیس دولت بود، ورزش ایران از کجا به کجا رسید؟ کاری به تعداد مدالها و افتخاراتی که ورزشکاران در این روزها بهدست آوردند نداریم که کار مرد اول دولت فراتر از این بوده است. هرچند رسیدن به این مدالها و افتخارات هم توجه ویژه مسئولان را طلب میکند اما رئیسجمهور شهید نگاه متفاوتتری به این حوزه داشت. اگر دغدغه بیشتر مسئولان نتیجهگیری و رفتن روی سکوهاست، رئیسی یک گام عقبتر رفت و مثل همه کارهایش ورزش را هم از نگاه مردم دید و بیشتر به خواسته آنها توجه کرد.
چند دههای بود که ورود به استادیومهای ورزشی از فوتبال گرفته تا والیبال و بسکتبال، دغدغه زنان ورزشدوست بود اما به جز مانعتراشی کاری انجام نشده بود. نه خواسته زنان مورد توجه بود و نه تهدیدها و فشارهای مراجع بینالمللی ورزش که تأکید میکردند شرایط تماشای مسابقات ورزشی باید برای همه افراد جامعه مهیا باشد، جدی گرفته میشد. این مسئله تا جایی پیش رفت که ورزش ایران با خطر محرومیت روبهرو شد اما این موضوع در دولت رئیسی ختم به خیر شد و زنان بعد از سالها به خواستهشان رسیدند.
نداشتن ورزشگاه یکی از دغدغههای اصلی در شهرها و روستاهاست که کمتر مورد توجه قرار میگیرند. بیشتر ورزشگاهها و استادیومها به شهرهای بزرگ اختصاص دارند و مردمی که در شهرهای کوچک یا روستاها زندگی میکنند برای دنبال کردن علاقهشان باید مسافتهای طولانی را طی کنند. حتی بعضی از قهرمانانی که روی سکوهای المپیک و جهانی رفتهاند، بارها با دلخوری گفتهاند که در شهرشان جایی برای تمرین نداشتهاند اما اتفاقی که در این چند سال اخیر افتاد و کمتر درباره آن گفته شد، تأکید رئیسجمهور بر ساخت ورزشگاهها در شهرستانهای کوچک و حتی روستاهای دورافتاده بود. او در بازدیدهای استانی، حتما به روستاها و شهرهای کوچک هم سرمیزد و پای درددل مردم مینشست. برای نمونه در سفری که رئیسی به استان خوزستان داشت، مردم ایذه از او خواستهای داشتند؛ اینکه در شهرستان سالن کشتی داشته باشند. عجیب این بود که چرا ایذه، شهری که به مهد کشتی فرنگی معروف است، تا پیش از این سالن کشتی در حد قهرمانانش نداشت؟
تبریک گفتن بعد از قهرمانیها عادت رئیسجمهور بود. شاید بهنظر برسد که این رسم مسئولان است اما نه همیشه همینطور نبوده. پیش از این تبریکها فقط نثار قهرمانانی میشد که یا روی سکوی المپیک بودند یا طلای جهانی را صاحب شده بودند اما رئیسی همه را مثل هم میدید و برای همه مدالها و همه قهرمانان ارزش قائل بود. آخرین تبریک او نثار تکواندوکارانی شد که در مسابقات آسیایی به قهرمانی رسیدند.
شیرینی جایزه و پاداش به این است که بهموقع پرداخت شود. نیازی به کنکاش نیست، هر بار بعد از المپیکها و بازیهای آسیایی گلایه بود که ورزشکاران نثار مسئولان میکردند. حتی در بعضی مواقع آنها مجبور میشدند عزتشان را زیرپا بگذارند و برای گرفتن پاداشی که حقشان بود، به التماس بیفتند. اما در دولت رئیسی، ورزشکاران دغدغهای برای گرفتن پاداشهایشان نداشتند. همین یکی دو هفته پیش بود که مراسم تجلیل از قهرمانان سال گذشته برگزار شد و آنها پاداشهایشان را گرفتند. حالا میشود گفت که هیچورزشکاری اکنون هیچمطالبهای از دولت رئیسی ندارد.