به گزارش همشهری آنلاین، شنبه ۲۹ اردیبهشت ماه درست یک روز پیش از سانحه دلخراش سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور و همراهانش در ارتفاعات آذربایجان شرقی، برگزیدگان دومین جایزه ملی جوانی جمعیت برای آیین اختتامیه این رویداد با سخنرانی آیتالله سید ابراهیم رئیسی در محل سالن اجلاس سران کشورهای اسلامی گردهم آمدند؛ حضوری که می توان آن را آخرین برنامه رسمی با حضور شهید خدمت عنوان کرد؛ حضوری که به گفته یکی از برگزیدگان این جایزه؛ تلفیق آن با حادثه غمبار شهادت رئیس جمهور بهتی عجیب و داغی سنگین بر دل خانوادههای حاضر در این مراسم گذاشت.
آخرین جایزه رئیسجمهور
خانم اعظم موسایی که در رویداد دومین جایزه جوانی جمعیت که در دولت سیزدهم پایه آن نهاده شد، توانست رتبه نخست بخش خانواده را دریافت کند. او به تشریح حضور در این رویداد و دریافت جایزه از شخص رئیس جمهور پرداخت؛ او که با شنیدن نام آقای رئیسی، گریه امانش را بریده بود، میگوید: «کاش آن روز به این اختتامیه نمی رفتم و از نزدیک با این مرد نورانی و با ابهت برخورد نمی کردم».
او که ساکن روستای کته گنبد در شهرستان سروستان است؛ ۱۲ فرزند دارد که نخستین فرزندش متولد سال ۸۱ است و آخرین فرزند او امسال به دنیا آمده است؛ در روز اختتامیه نوزاد ۱۵ روزه خود را هم به همراه آورده بود تا آقای رئیسی در گوش فرزندش اذان بگوید.
کاش شهید رئیسی را از نزدیک ندیده بودم
او می گوید: در سالن نشسته بودیم که آقای رئیسی، مردی نورانی و در عین حال متواضع وارد محفل شد؛ او به آرامی از پله های سالن پایین آمد؛ با دیدنشان قلبمان ایستاد و گویی روح از بدنمان جدا شد؛ گویی حضورشان را در خواب می دیدیم؛ ذوق عجیبی داشتیم و شوق و شعف همه وجودمان را فراگرفته بود؛ باورمان نمی شد که رئیس جهور را از نزدیک میبینیم و فقط نگاهش می کردیم.
او این روز را «روز خیلی خوبی توصیف می کند که نمی توان آن را وصف کرد» سپس با گریه ادامه می دهد: نمی توانم شهادتش را باور کنم، اصلا نمی توانم باور کنم که رئیسی با چهره نورانی اش، دیگر نیست، کاش او را از نزدیک ندیده بودم و رفتار انسانی و برخورد های دوستانه و صمیمانه اش را نمی شناختم.
خانم موسایی می گوید: در زمان دریافت جایزه با آقای رئیسی مکالماتی داشتیم، ایشان پرسیدند چند فرزند دارید؛ وقتی گفتم ما ۱۲ فرزند داریم، خیلی ذوق کردند؛ گفتند: بچه ها کجا هستند و زمانیکه متوجه شدند بچه ها در سالن حضور دارند، همسرم را بوسیدند و برغم اینکه اطرافیان به کمبود وقت اشاره می کردند، اما ایشان خواستار حضور بچه ها در روی صحنه شدند و گفتند: «بچه ها بیایند عکس بگیریم»؛ با گریه می گوید؛ انگار می دانستند دیگر قرار نیست ایشان را ببینیم.
کودکی که رئیسجمهور شهید در گوش او اذان گفت
همسر خانم موسایی، آقای رمضانی، در یک شرکت راننده است؛ به گفته خانم موسایی، آقای رئیسی در زمان سخنرانی خود نیز به این موضوع اشاره کرده و گفته بود: آقای رمضانی یک کارگر هستند اما فرزندآوری داشتهاند و به موضوع فرهنگسازی تاکید کردند.
او ادامه می دهد، آخرین فرزند ما روز ۲۹ اردیبهشت ۱۵ روزه بود و از آقای رئیسی خواستیم که به گوش فرزندمان اذان بگوید که ایشان نیز این کار را انجام داده و یک انگشتر به فرزندم هدیه دادند؛ برای مشکل مسکن نیز با ایشان صحبت کردیم و به گفته خودشان نامه درخواست به ایشان دادیم.
عصر یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ماه، خبر سانحه بالگرد آیتالله سید ابراهیم رئیسی در منطقه ورزقان آذربایجان شرقی در فضای مجازی و محافل رسانهای دستبهدست شد و ۱۸ ساعت پس از جستجوی نفسگیر برای کسب اطلاع از وضعیت وی و همراهانش، سرانجام ساعت ۸ صبح روز میلاد هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت، خبر عروج شهادتگونه هشتمین رئیسجمهور کشورمان تیتر یک رسانههای جهان شد؛ این رخداد تلخ بازتابهای فراوانی در پی داشت که در این پرونده خبری، مجموع اخبار، گزارشها، تصاویر و حاشیهنگاریهای مربوط به آن را میخوانید.