همشهری آنلاین: سینمای ایران" تنها شاخصه افتخار فرهنگی نظام جمهوری اسلامی در دنیا به عنوان یک تکنولوژی مدرن محسوب می شود و هنرمندان سینمای ایران هم عامل مثبنی در حرکت های تبلیغاتی سیاسی اجتماعی نظام بودند که بدون منت مورد بهره برداری قرار گرفتند.رمز این پذیرش و استقبال ، قبول روایت نوآورانه و خلاقانه ی فیلم ساز ایرانی از جهان امروز ایران بوده و هست. اما حال که این پدیده مدرن به اوج شکوفایی و مایه افتخار و سربلندی رسیده بجای بهره برداری مطلوب تر و تاثیرگذارتر، برخی با طرح سوالات شک برانگیز و موضوعاتی متوهم، هم از پیشرفت و موفقیت این سکوی پرتاب جلوگیری بعمل آوردند و هم روحیه سرد و ناامیدوارکننده ای را در میان سینماگر ایرانی پراکنده ساختند و هم اینکه خودشان ،چراغ روشن و شفافی را برای این مسیر نساختند و روشن نکردند.
نمونه اش اوضاع احوال این سالهای حضور فیلمسازان ایرانی در جشنواره های بین المللی از جمله " کن فرانسه " است که تبدیل به لشگرکشی سینماگران ایرانی شده تا آنجا که متولیان داخلی درماندند با این پدیده خودساخته چه بکنند؟ سالهایی یک یا دو فیلم یا دو یا سه فیلمساز با مضامینی به زعم برخی تلخ و سیاه به جشنواره های خارجی میرفتند و گاهی جمله ای یا حرکتی غیر معمول انجام میدادند که قابل تحمل، تامل و گاه نقد و نظر بود اما آمارهای این سالها بسیار فاجعه است ! اینکه نزدیک به هفتاد فیلم ایرانی که میگویند زیر زمینی ساخنه شده متقاضی شرکت در یک جشنواره خارجی باشند، بدون انکه سیستم نظارنی از آمار آن مطلع باشد - که اگر هم باشد نقش و تاثیری ندارد- و یا فیلمساز ایرانی مخفیانه از مرز خارج بشود و با افتخار در جشنواره حضوربابد و بگوید پنهانی آمده تا پیام مردم دربند را به گوش جهانیان برساند هم نشان از بی تدبیری ، بی درایتی مدیریت و ساختار فعلی سینمای ایران دارد و هم نشان از کج سلیقگی و خصمانه رفتار کردن سیستم امنیتی و قضایی که زمینه را برای اینگونه حضور معترضانه فراهم می سازند . چون این فیلم ها و یا فیلمسازان که دراین سالها در جشنواره های خارجی مثل کن و ونیز و برلین حضور می یابند همان فیلمسازان ایرانی هستند که در روزی در داخل کشور همان مضامین را ، در آرامش می ساختند و موج منفی چندانی هم بر علیه این و آن ایجاد نمیکرد. احتمال دارد برخی در داخل، با علم به اینکه میدادند هنرمندان رسانه های قدرتمندی دارند، عمدا در صدد هستند آنها عصبانی و پرخاشگر شده و در مجامع جهانی و رسانه ای حرفهایی که قطعا باب میل شان نیست را مطرح کنند .
البته در این میان نمیتوان نگاه مغرضانه برخی جشنواره های خارجی را نادیده گرفت مثل همین جایزه ویژه هیات داوران جشنواره کن به" رسول اف "که کاملا واضح است متخصصین فیلم را نپسندیدند اما بنا را بر حمایت از سینماگر ایرانی گذاشتند که مخفیانه فیلم بدون مجوز رسمی ساخت . به نظر میرسد نباید مثل کبک سر را زیر برف کرد و از این زاویه میتوان نگاه کرد که دیدگاه تنگ نظرانه و توهمی ، عدم شناخت از تاثیر عمیق سینما در دنیای امروز ، کور کردن نگاه خلاقانه و نوآورانه سینماگر، امر و نهی کردن فراوان و غیر عقلانی بجای تشویق و ترغیب، دور بودن از فضای ذهنی تماشاگر امروز،عدم تعامل و گفتگوی گسترده با سینماگران و بسنده کردن به تعداد محدودی فیلمساز "خودی" ،عامل این جدایی و فاصله و نکته مهم تر، این روش غلط، نگاه استراتژیک نظام به سینمای انقلاب اسلامی را دچار تحریف و انحراف کرده است. احساس میکنم باید مواظب نفوذی های دشمن در این عرصه باشیم ، نفوذی هایی که با تمام وجود با منفی بافی ها تلاش می کنند اثبات کنند جمهوری اسلامی لیاقت سینما و فیلمسازی را ندارد!.
از بازارهای جهانی سینما نمیتوان فاصله گرفت، تنها راه ورود بر پرده های سینما و قاب تلویزیون جهان و انتشار و ترویج فرهنگ ایران بر پایه اندیشه های انقلابی ، اسلامی همین بازارهای جهانی است که در دل جشنواره ها قرار دارند، آنهم با زبان و تکنیک و روش روز که قابل درک و فهم برای فیلم بین های جهان امروز باشد که کم هم نیستند. تئوری" گذر از دنیای مدرن سینما و فیلم " و یا " کنار گذاشتن نگاه نوآورانه یک فیلمسار" و یا "حذف و توقیف سینمای متفکرانه و رو آوردن به سطحی سازی" چاره کار نیست.