به گزارش همشهری آنلاین، «من با کسی شوخی ندارم. حاضرم _ برای ساخت یک فیلم _ ساختمانهای نیویورک را ببلعم و دوباره بیرون بدهم! سر فیلمبرداری «دونده»، «آب، باد، خاک» و ... همکاران من شاهد بودند که برای یک پلان، بیابانها را پشت سر میگذاشتیم. اگر بخواهیم از هر پلانی که سخت به نظر میآید صرفنظر کنیم، مثل شیری بییال و دم میشود. برای همین است که میگویم من با کسی شوخی ندارم».
«با ساختن «سازدهنی» که موضوع آن از اعماق کودکیام سرچشمه میگیرد، مسیر واقعی خودم را در این حرفه پیدا کردم که من را به ساختن فیلمهای «انتظار» و «دونده» سوق داد. این سه فیلم با هم به سهگانه دوران کودکی من تبدیل شدند. من این سهگانه را مدیون الهام گرفتن از فیلمهای «چهارصد ضربه» و « سهگانه آپو» ساخته ساتیا جت رأی و «Los Olvidados» ساخته بونوئل هستم. دیدن این فیلمها به من کمک کرد تا راه خودم را پیدا کنم. «سازدهنی» در جنوب ایران در سرزمینی که آنجا بزرگ شدم و کار با کودکانی که هرگز دوربین ندیده بودند، ساخته شده است».
«حالا بعد از این همه سال وقتی «آب، باد، خاک» را بر پرده بزرگ میبینم، رعشهام میگیرد. هنوز سرپاست؛ قرص و محکم. من تمام سنگهای بیابان را چیدم، تمام خاکهای بیابان را با کامیون از مرز افغانستان سر صحنه آوردم و تمام تکهچوبهای رها شده در بیابانها را جمع کردم تا یک پلان آتش ایجاد کنم».