بی تفاوتی نقطه مخالف عشق و زندگی است. وقتی از جمله : "برایم اهمیت ندارد" استفاده می‌کنیم در واقع خود را از نیروی زندگی و منشاء عشق و قدرت درونیمان جدا ساخته‌ایم.

مدیر طرح: سیامک کفایی
همکاران: فریده درفشی،‌ زهره دیداری، میترا زاغی، سمیه گایگانی و احسان کاظمی شکوه

پیشگفتار
بی‌علاقگی به مسایل اجتماعی و سیاسی پیرامون خود و بی‌تفاوتی نسبت به مسایل عمومی جامعه از جمله مباحث مهمی است که در تحلیلهای سیاسی- اجتماعی جوامع مختلف مورد توجه دانشمندان علوم اجتماعی قرار گرفته است. ابراهیم مسعودنیا در مقاله "تبیین جامعه شناختی بی‌تفاوتی شهروندان در حیات اجتماعی و سیاسی" می‌نویسد: دانشمندان با استناد به نتایج بدست آمده از تحقیقات مختلف و با کاوش در باره مسائل مطرح جامعه، بی تفاوتی و بدبینی افراد را نسبت به این مسائل را مهم تلقی کرده و در نهایت به این نتیجه رسیده اند که هر چقدر بی تفاوتی بیشتر باشد، به همان اندازه بی نظمی ، فقدان مشروعیت نظام اجتماعی و ......بیشتر خواهد بود که در نتیجه این امر مانعی در جهت مشارکت سیاسی اجتماعی و رادعی در راه توسعه ملی است.

"بی‌تفاوتی را می‌توان با رویکرد‌های متفاوتی تبیین کرد. جامعه شناسان غالبا" به عوامل اجتماعی اثرگذار در بی‌تفاوتی اشاره دارند. آن‌ها عواملی نظیر ارزش‌ها، هنجارها، نهادها، نقش‌ها، یا بطور کلی ساخت اجتماعی، قشربندی، پایگاه اجتماعی اقتصادی، قومیت و.... را در بروز این پدیده مهم می‌دانند.

روانشناسان به عوامل فردی نظیر انگیزه ها، قابلیت‌های فردی، عزت نفس، علاقه‌مندی، احساس اعتماد، احساس اثرگذاری، احساس کارایی و...... نظر دارند. اقتصاد دانان به شرایط و بسترها و ظرفیت‌های اقتصادی جامعه و فرد (درسطوح کلان و خرد) و رفتارهای اقتصادی افراد توجه نشان می‌دهند. علمای سیاسی معمولا به شکل حکومت، چگونگی توزیع قدرت، ساخت قدرت، وجود یا نبود مشخصه‌های دموکراسی، اپوزیسیون‌ها، احزاب، گروه‌های سیاسی و....... توجه دارند".

تعریف بی‌تفاوتی اجتماعی با توجه به این که با چه رویکردی به آن نگاه کنیم متفاوت خواهد بود، هارولد کاپلان و بنیامین سادوک آن را حالتی از نبود احساس درونی و عاطفه، عدم علاقه و درگیری هیجانی نسبت به محیط خود تعریف کرده اند. 
همچنین بی‌تفاوتی را نوعی تصور، طرز تلقی یا احساس تعریف کرده‌اند که از انتظار عدم تاثیرگذاری و تعیین کنندگی رفتار فرد در ایجاد نتایج ناشی می‌شود.
البته بهتر است برای تعریف این مفهوم، از مفاهیم مقابل آن یعنی مشارکت  و درگیری بهره گیریم. که در این صورت، بی تفاوتی را می‌توان به عزلت گزیدن و فقدان مشارکت در حد انتظار معنی کرد.

هدف تحقیق:
بررسی میزان بی تفاوتی اجتماعی در بین مردم تهران

روش جمع آوری اطلاعات:
نظر سنجی تلفنی بصورت پیمایشی و نمونه گیری تصادفی.
جامعه آماری: شهروندان مناطق 22 گانه تهران که دارای خط تلفن هستند.

زمان اجرای نظرسنجی:
این نظرسنجی از تاریخ 13 تا 17 تیر ماه 1387 توسط گروه نظرسنجی مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ای روزنامه همشهری انجام شده است.

گزیده‌ای از یافته‌های این تحقیق به قرار زیر است:
- 77 درصد از پاسخ‌گو یان خود را در حد زیادی موظف به کمک به افراد ناتوان می دانند.
 - 98 درصد از پاسخگویان در مشکلات، با دردمندان همدلی می کنند.

45 درصد از پاسخگویان معنای بی‌تفاوتی اجتماعی را اهمیت قائل نشدن نسبت به مسائل اجتماع می دانند و 21 درصد بی توجهی به مشکلات شخصی دیگران. 12 درصد از پاسخگویان در این ارتباط به بی‌مسئولیتی اشاره کرده اند و 11 درصد نیز گفته‌اند بی‌تفاوتی اجتماعی یعنی ‌اهمیت قائل نشدن نسبت به سرنوشت خود، 15 درصد از پاسخگویان به این پرسش پاسخی نداده‌اند.

جدول زیر توزیع پاسخگویان بر اساس در نظرگرفتن منافع جمعی یا شخصی توسط آن‌ها را نشان می‌دهد:

در نظر گرفتن منافع جمعی یا شخصی توسط پاسخگویان 

تعداد

درصد

جمعی

317

53

شخصی

127

21

بستگی دارد

85

14

هردو

71

12

جمع

600

100

همچنین بر اساس نتایج بدست آمده،85درصد از پاسخگویان گفته‌اند در هنگام تصادفات احتمالی به مصدومین حادثه کمک خواهند کرد

نمودار زیر بیانگر پراکندگی پاسخ‌گویان بر اساس کمک یا عدم کمک آن ها به مصدومان حادثه تصادف احتمالی در حضور آن هاست


این نظرسنجی‌ها ادامه دارد. ممکن است در روزهای آینده، پژوهشگران مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ای همشهری، با تلفن شما هم تماس بگیرند. متن کامل این خبر را در www.hccmr.com بخوانید.

منابع مآخذ‌
[1] ابراهیم نیا، مسعود، مقاله تبیین جامعه شناختی بی تفاوتی شهروندان در حیات اجتماعی سیاسی، مجله اطلاعات سیاسی-اقتصادی (مرداد و شهریور 1380)      ص 165- 152

[2] کاپلان، هارولد- سادوک، بنیامین، واژه نامه جامع روانپزشکی و روانشناسی، گروه مترجمان، تهران، انتشارات بدر،1375 ص29