تاریخ انتشار: ۹ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۴:۵۰

اولین خبرها حاکی از باران شدید داشت و آب‌گرفتگی‌هایی که احتمال می‌رفت بعد از چند ساعت رفع شوند، اما چند ساعت که گذشت، درست وسط شهر و در میانه یک میدان آب‌گرفتگی به عمق چهار پنج متر رسید و به یک دریاچه تبدیل شد. خودروها زیر آب گرفتار شدند و مسافران محبوس.

به گزارش همشهری آنلاین، گل‌آلود بودن این دریاچه سیلابی، پای غواصان را به میدان انقلاب مشهد باز کرد (26 اردیبهشت 1403)؛ غواصانی که از آتش‌نشانی رسیده بودند و حضورشان با تجهیزات خاص و قایق در شهر در کنار نگرانی‌ها، برای بسیاری تعجب‌برانگیز و جالب شد. آن‌ها در 2 تیم از ساعت 15 تا 2 بامداد روز بعد مشغول جست‌وجوی سرنشینان خودروهای غریق بودند و در نهایت توانستند 2 جسد را از آب بیرون بیاورند. «حمید عرب‌زاده» یکی از این غواصان است که به فرماندهی سرآتشیار «علی اخلاقی»، رئیس ایستگاه ۲۳ آتش نشانی مشهد، مقر اصلی غواصان آتش‌نشانی مشهد، روز حادثه در عملیات نجات میدان انقلاب حضور داشت. او در گفت‌وگو با همشهری از روز حادثه، جزئیات کار غواصان آتش‌نشانی و سختی‌های این شغل عجیب می‌گوید.

غواصی همیشه تداعی‌کننده دریاست. نه مشهد دریا دارد و نه غواصی در خیابان‌های شهر اتفاق معمولیست. این عجیب نیست؟
ممکن است این مساله عجیب باشد، زیرا آنچه شناخته شده، غواصی در دریاست. اما غواصی شاخه‌های مختلفی دارد که یکی از آن‌ها غواصی جست‌وجو و نجات است. ماموریت‌هایی هم که به غواصان آتش‌نشانی ابلاغ می‌شود معمولا غرق‌شدگی در استخرهای کشاورزی، سد، دریاچه و... و البته برای کشف جسد است.

این کاری نیست که غریق نجات‌های عادی انجام می‌دهند؟
کار ما زمین تا آسمان با غریق‌نجات‌هایی که در کنار استخر شنا یا دریا فعالیت می‌کنند، فرق می‌کند. ما وقتی وارد عمل می‌شویم که آب کثیف یا تاریک است و عملیات در چنین آبی مستلزم آموزش‌های تخصصی و تجربه زیاد است. در واقع کار و جست‌وجوی ما بیشتر از بینایی با لامسه انجام می‌شود و کار پر ریسک و خطرناکی است.

چرا حس لامسه؟
ببینید همان‌طور که گفتم ما وقتی وارد عمل می‌شویم که آب کدر یا تاریک است یعنی در این شرایط دید کافی وجود ندارد. در برخی موقعیت‌ها هم گل و لای یا شن و ماسه شرایط را سخت‌تر می‌کند و ما ناچار هستیم از حس لامسه برای یافتن اجساد استفاده کنیم. وقتی وارد یک موقعیت می‌شویم سعی می‌کنیم از افراد حاضر اطلاعاتی درباره محیط و محل احتمالی غرق‌شدگی بگیریم و بعد با لباس و تجهیزات خاص کارمان را شروع می‌کنیم.

از روز حادثه سیلاب مشهد برایمان بگویید. چه شد که به میدان انقلاب اعزام شدید؟
روز حادثه گزارشی به ایستگاه ما اعلام شد که چند نفر ‌از شهروندان داخل خودرو زیر آب گیر افتادند. بلافاصله تیم‌های عملیاتی با هماهنگی وارد صحنه شدند. تیم اول از ساعت 15 اعزام شد و در همان دقایق اولیه توانست دو جسد را بیرون بیاورد و تحویل نیروهای اورژانس بدهد. تیم دوم نیاز به تجهیزات خاص مثل قایق «جی‌می‌نی» داشت. من با تیم دوم وارد محیط حادثه شدم. شهروندان حاضر در محیط شک داشتند که خودروهای زیر آب سرنشین داشته یا خیر و به همین دلیل باید ماشین به ماشین را جست‌وجو می‌کردیم. حدود 5-6 ماشین زیر آب بود که خوشبختانه سرنشین نداشتند.

چرا در یک چنین شرایطی نیاز به حضور غواصان بود؟
عمق آب‌گرفتگی در میدان زیاد، آب سرد و بسیار گل‌آلود و کثیف بود و هیچ دیدی وجود نداشت. در این شرایط کاری از نیروهای امدادی دیگر برنمی‌آمد و به همین دلیل غواصان وارد عمل شدند. همان‌طور که توضیح دادم با حس لامسه و تجهیزات خاص به جست‌وجو پرداختیم. ضمن اینکه حادثه میدان انقلاب بی‌سابقه بود. من با قدیمی‌ها هم صحبت ‌کردم و می‌گفتند شاهد چنین اتفاقی نبوده‌اند. بارندگی شدید بود و وقتی وارد صحنه شدیم با حجم عظیمی ‌از آب روبه رو شدیم که اصلا فکرش را هم نمی‌کردیم.

اول صحبت‌هایتان گفتید برای کشف جسد وارد عملیات می‌شوید. شغل شما خاطره خوبی هم برایتان می‌سازد؟
خاطره خوب که نداریم و همه‌اش تلخ و غم‌انگیز است. اما آنچه بیشتر از همه من را اذیت می‌کند جست‌وجوی بچه‌هاست که به دلیل بی‌توجهی والدین و ندیدن آموزش‌های لازم غرق شده‌اند. وقتی وارد آب می‌شوم و می‌گویند فرد غریق یک نوجوان یا کودک است خیلی ناراحت می‌شوم و بعد از پیدا کردن جسد شاید چهره او هفته‌ها یا حتی ماه‌ها از ذهنم نرود. یک بار جسد یک پسر 10 ساله را که در یک استخر کشاورزی غرق شده بود پیدا کردم و هیچ وقت چهره‌اش از جلوی چشمم نمی‌رود.

تا به حال شده که فردی را زنده پیدا کنید؟
نه. زمان طلایی نجات غریق 4-6 دقیقه است. اغلب ماموریت‌های ما هم بعد در خارج از شهر، سد، دریاچه یا استخرهای کشاورزی است و تا ما برسیم زمان زیادی گذشته. در واقع در این زمان طلایی اگر نجات غریق یا افراد حاضر در صحنه بتوانند فرد را زنده بیرون می‌آورند و اگر نه، ما برای کشف جسد می‌رویم.

این خاطره‌های تلخ هیچ وقت شما را به فکر تغییر شغل نیانداخته است؟
نه. صادقانه بگویم برای کارم زحمت زیادی کشیده‌ام و هر روز با عشق و علاقه سر کار حاضر می‌شوم. یک نکته دیگر هم اینکه به هر حال درست است که ما جسد را پیدا می‌کنیم، اما گاهی عملیات ساعت‌ها طول می‌کشد و خانواده‌ها چشم‌انتظار و نگران همین پیدا کردن پیکر عزیزشان هستند و وقتی ما آن را تحویلشان می‌دهیم انگار به یک آرامشی می‌رسند.

چند سال در این شغل فعالیت می‌کنید؟
از بچگی به ورزش‌های آبی علاقه داشتم و از سال 1392 آموزش رشته غواصی و نجات غریق را شروع کردم و از سال 1399 وارد آتش‌نشانی مشهد شدم. این رشته سخت است و مستلزم داشتن علاقه. از کارم راضی‌ام و به خصوص اینکه فرمانده‌مان سرآتشیار «علی اخلاقی» مثل پدر و معلم دلسوز و با اخلاق است و از او بسیار یاد گرفتم.


بیشتر بخوانید:
عملیات غواصی در خیابان های مشهد + جزئیات
لحظه خروج پیکر ۲ نفر از زیر یک پل در سیل مشهد + ویدئو | زیرگذر پل با آب همسطح خیابان شد!