تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۳۸۸ - ۰۶:۱۷

ترجمه نیلوفر قدیری: در روزهای اخیر رسانه‌های آمریکایی هیلاری کلینتون را «چراغ خاموش» وزارت خارجه آمریکا می‌خوانند.

آنها از انفعال او و غیبتش در سفرهای خارجی رئیس‌جمهوری و در حاشیه بودنش در ماه‌های اخیر سخن می‌گویند و این را ادامه رقابت دوران انتخابات میان دو رقیب اصلی می‌دانند که اکنون یکی رئیس‌جمهوری آمریکاست و دیگری وزیرخارجه. آخرین مورد از این رقابت هفته گذشته و هنگام سخنرانی هیلاری در شورای روابط خارجی روی داد. همزمان با این سخنرانی رسانه‌های خبری و تصویری آمریکا ترجیح دادند سخنرانی باراک اوباما درباره اصلاح نظام بهداشت و درمان کشور را پخش کنند که البته به‌صورت اعلام نشده انجام شده‌بود. هیلاری کلینتون وزیرخارجه‌ای است که اکنون رسانه‌ها فقط درباره مسائل هائیتی و گرسنگی در جهان از او سؤال می‌کنند؛ هر چند که او در سخنرانی اخیرش درباره اصول سیاست خارجی و تجدید نظر دراصل استفاده از قدرت توسط آمریکا سخن گفت.

قرار بود او زنی قدرتمند در کابینه باراک اوباما باشد اما اکنون هیلاری کلینتون یک وزیرخارجه تقریبا خنثی است. هفته گذشته او تلاش کرد تا با سخنرانی در شورای روابط خارجی آمریکا این تصویر را تغییر دهد و موقعیت خود را احیا کند اما این بار هم ناکام ماند.

در جلسه هفته گذشته شورای روابط خارجی آمریکا که سخنران اصلی آن وزیر خارجه بود، همه چیز به دقت برنامه‌ریزی شده بود. چینش و جایگاه صندلی‌ها و افراد چنان ترتیب داده‌شده بود که گویی این جلسه یک نشست تبلیغاتی و انتخاباتی است.

در این جلسه دانشگاهیان، بزرگان رسانه‌ها، بازرگانان داخلی و خارجی و نخبگان سیاست خارجی آمریکا همگی برای شنیدن سخنرانی وزیر خارجه دعوت شده‌بودند.
ردیف‌های جلو اما برای دیپلمات‌های ارشد و فرستادگان ویژه رزرو شده‌بود. اینها همان کسانی هستند که رسما زیردست وزیر به شمار می‌آیند. همین زیردستان اما در ماه‌های اخیر از رئیس خود پیشی گرفته‌اند. مثلا ریچارد هالبروک فرستاده ویژه در امور پاکستان و افغانستان چهره‌ای برجسته و کهنه‌کار است که وزیرخارجه به راحتی در سایه او قرار می‌گیرد.

در روز سخنرانی کلینتون در شورای روابط خارجی، هالبروک آرام و مطیع نشسته بود و مانند یک بچه مدرسه‌ای کلینتون را نگاه می‌کرد. وقتی از کلینتون پرسیده شد که آیا مایل است بعد از سخنرانی پاسخ چند سؤال را بدهد، با خنده جواب داد: بهتر است که پرسش و پاسخی درکار نباشد.

آن روز نوبت خانم وزیر بود که صحبت کند نه کس دیگر. این سخنرانی برای او سخنرانی معمولی نبود. به هر حال 6 ماه از وزارت او می‌گذرد و زمان سخنرانی موعود فرارسیده‌بود. سخنگوی هیلاری پیش از این جلسه به خبرنگاران گفت که خانم وزیر می‌خواهد رویکرد سیاست خارجی‌اش را بیان کند. 

شاید منظور او سخن گفتن از چارچوب استراتژی جهانی اوباما بوده‌است اما عده‌ای که شمارشان کم هم نیست بر این باورند که این سخنرانی با هدف ارتقای جایگاه و موقعیت هیلاری در دولت صورت گرفته‌است. رسانه‌های آمریکایی هیلاری را وزیرخارجه‌ای ضعیف لقب داده‌اند. اشاره و استدلال آنها، به شمار غیبت‌های هیلاری در سفرهای خارجی رئیس‌جمهوری است. مبنای دیگر استدلال آنها مناصب سفارتی از اروپا تا آسیاست که به افراد نزدیک به اوباما می‌رسد نه به وفاداران وزیر خارجه. هیلاری وقتی در صدر اخبار رسانه‌ها قرار گرفت که دستش شکست. پیش از این واقعه، کمتر رسانه‌ای خبری از هیلاری داشت.

یکی از نویسندگان رسانه‌ای و مطبوعاتی آمریکا اخیرا در وبلاگ‌ خود نوشت: باراک اوباما با وزیر خارجه‌اش همان رفتاری را دارد که مردان عربستان سعودی با زنانشان دارند. این نویسنده از هیلاری خواست تا برقع را از چهره‌اش کنار بزند و از پرده بیرون بیاید.
هیلاری در نشست شورای روابط خارجی آمریکا سخنش را با این جمله شروع کرد که سیاست خارجی آمریکا مانند آرنج شکسته او روز به روز بهتر می‌شود. او با این سخنان در جست‌وجوی باز کردن جایی برای خود درون دستگاه سیاست خارجی بود.

او در سخنرانی 34 دقیقه‌ای‌اش درباره مجموعه‌ای از موضوعات روز صحبت کرد؛ از مسئله ایران تا مبارزه با سلاح کشتار جمعی و گفت‌وگو با جهان عرب. او همچنین درباره قدرت هوشمند صحبت کرد و گفت که آمریکا باید از قدرتش قاطعانه اما مسئولانه و با هوشمندی و در همراهی با شرکایش استفاده کند. او ادامه داد: باید درباره اینکه آمریکا چگونه از قدرتش استفاده کند به یک چارچوب جدید برسیم. سخنان هیلاری بیان جامعی از سیاست خارجی بود که به خوبی ادا شد و رئیس‌جمهوری هم نکته تازه‌ای نمی‌توانست به آن اضافه کند. اما در اینجا فقط یک نکته وجود دارد و آن اینکه کسی به سخنان کلینتون گوش نداد.

وقتی کلینتون در شورای روابط خارجی آمریکا مشغول سخنرانی بود، رسانه‌های تصویری مهم و درجه یک آمریکا کنفرانس خبری‌ای را به‌صورت زنده پوشش می‌دادند درباره قتل والدین یک نوجوان 17 ساله انگلیسی. چند رسانه‌ باقیمانده دیگر هم به گزارش جلسه پرسش و پاسخ سونیا سوتومایر، نامزد معرفی شده اوباما برای منصب قضاوت دیوان عالی در سنا مشغول بودند. بدتر از همه اینها این بود که در همان لحظات باراک اوباما مقابل دوربین‌ تلویزیون‌ها ظاهر شد تا درباره برنامه‌اش برای اصلاح نظام بهداشت و درمان آمریکا صحبت کند. او در جمع ده‌ها پرستار در باغ گل رز کاخ سفید با خبرنگاران صحبت کرد.

شبکه‌های تلویزیونی آمریکا ترجیح دادند که صحبت‌های اوباما را به‌صورت زنده پخش کنند نه کلینتون را. برای چند لحظه مردم آمریکا به یاد روزهای تبلیغات انتخاباتی میان اوباما و کلینتون افتادند. در آن روزها این دو نفر برای اینکه کدامیک در برنامه خبری عصر شبکه‌های کابلی حاضر باشند، با هم رقابت می‌کردند.

یکی از افراد نزدیک به کلینتون با گلایه درباره این عدم‌هماهنگی گفته‌است: رئیس‌جمهوری معمولا برنامه‌های از پیش اعلام شده‌ای دارد اما چرا این بار بدون اعلام قبلی سخنرانی
ترتیب داده و این سخنرانی با سخنرانی هیلاری کلینتون همزمان شده معلوم نیست.

این موقعیت برای هیلاری ناراحت‌کننده بود زیرا او 6 هفته تمام روی متن سخنرانی‌اش کار می‌کرد. دستیارانش در تمام این مدت سعی کردند به یاد مردم بیاورند که او زمانی نه چندان دور و همین چند ماه پیش چقدر در میان مردم محبوب بوده‌است.

آمریکا 100 سناتور دارد اما فقط یک وزیر خارجه در واشنگتن مسئولیت دارد و هیلاری امیدوار بود که در مقام وزارت خارجه توجه بیشتری نسبت به یک سناتور جلب کند  اما به‌نظر می‌رسد که او فعلا یک مقام دولتی مسئول امور هائیتی و رسیدگی به بحران گرسنگی در جهان است. چند مصاحبه‌ای که شبکه‌های خبری آمریکا در هفته‌ها و ماه‌های اخیر با او انجام داده‌اند حول همین موضوعات بوده و نه بیشتر.

اما در سخنرانی شورای روابط خارجی، هیلاری درباره اصول سیاست خارجی سخن گفت و درباره قدرت هوشمند و البته با نگاه به دنیایی که در حال تغییر است. اروپایی‌ها به‌طور خاص باید توجه خاصی به این سخنان داشته‌ باشند. بسیاری از دیپلمات‌های اروپایی بر این باورند که کلینتون بیشتر از اوباما به اروپا نزدیک است، دلیل آن هم این است که او بعد از 8 سال زندگی در کاخ‌سفید این قاره را بهتر می‌شناسد.

دلیل دیگر آن است که اوباما به‌عنوان نخستین رئیس‌جمهوری آمریکا با چنین محبوبیت جهانی، شکیبایی چندانی برای تعاملات کهن با اروپا ندارد. کلینتون در مقابل اروپا شکیباتر است. او می‌گوید که آمریکا کشوری فراتر از اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام است و اکنون دیگر نیازی به بسیج قدرت‌ها مانند قرن 19 یا تدوین استراتژی توازن قدرت مانند قرن 20 نیست. البته اروپا این را قبول ندارد و معتقد است هیچ کس مانند اروپا نمی‌تواند در مقابله با چالش‌های بی‌شمار کنونی پیش روی آمریکا به واشنگتن کمک کند.

این روزها تغییر توازن قدرت در جهان و پررنگ شدن گروه 20 به جای گروه 8 موضوعی مهم‌تر از کشمکش و ادامه رقابت کلینتون و اوباماست. کلینتون هنوز یک سیاستمدار است. او در سخنرانی اخیرش 8‌بار اوباما را یک رئیس‌جمهوری مناسب لقب داد اما این به آن معنی نیست که نداند پشت پرده چه اتفاقاتی در حال روی دادن است.

گفته می‌شود که هیلاری یک مشاور جدید استخدام کرده به نام سیدنی بلومنتال. وقتی بیل کلینتون رئیس‌جمهوری بود بلومنتال در کاخ سفید کار می‌کرد و بعد هم به ستاد انتخاباتی هیلاری کمک می‌کرد. مسئولیت او در ستاد انتخاباتی هیلاری حمله به رقیب یعنی باراک اوباما بود. اکنون او بار دیگر برای کمک به هیلاری استخدام شده‌است.

اشپیگل