همشهری آنلاین، شقایق عرفی نژاد: اولین آن رقص اکبر عبدی در اجارهنشینهای داریوش مهرجویی و سر آن سفره شام معروف بود. بعد از این فیلم که سال ۶۵ اکران شد، عزت الله انتظامی در فیلم گراندهتل ساخته حسن هدایت و در نقش آقایوف موسس گراندهتل رقصید. او البته بعدتر در دهه هفتاد و در فیلم روز فرشته بهروز افخمی هم سکانس رقصی اجرا کرد که ماندگار شد. کمکم رقصها در چندین فیلم و در موقعیتهای حسهای مختلف تکرار شد. از جمله رقصهایی در اوج ناراحتی و در موقعیتی تراژیک مثل رقص اصغر نقی زاده در فیلم از کرخه تا راین.
در دهه هشتاد و با اکران فیلم پر سروصدای کما از آرش معیریان یکی از معروف ترین سکانسهای رقص در سینمای ایران رقم خورد. امین حیایی و محمدرضا گلزار در این فیلم در سکانسی بلند با موسیقیهای پاپ ایرانی و موسیقی هندی رقصیدند و جماعت بسیاری هم اصلا برای دیدن همین صحنه رقص به سینما رفتند. این رقص مردانه دو نفره بعدتر درفیلم هزارپا و این بار با رضا عطاران و جواد عزتی تکرار شد و حالا هم فیلمهاوایی بهمن گودرزی چند صحنه رقص با امین حیایی و امیر جعفری دارد.
اجاره نشینها، داریوش مهرجویی، ۱۳۶۵
در فیلم اجارهنشینها زمانی که همه مستأجران و کارگران در خانه عباس آقا، جمع شدهاند تا مشکل ساختمان را حل کنند، پیش از آن شام معروف، اکبر عبدی از جایی که نشسته بلند میشود تا پیش عباس آقا برود و در حالی که یکی از کارگران در حال خواندن آواز است، قر ریزی به کمرش میدهد. این صحنه اولین صحنه رقص در سینمای پس از انقلاب است.
گراند سینما، حسن هدایت، ۱۳۶۷
گراندسینما در باره ساخت گراندهتل و راهانداری اولین سینمای تهران در این هتل است. عزت الله انتظامی در نقش آقایوف روسی سعی دارد در هتلش یک سینما راهاندازی کند و برای توسعه سینمایش حتی حلقههای فیلم را از سینمای نوپای دیگری میدزدد. در این فیلم انتظامی یک صحنه رقص کوتاه دارد.
از کرخه تا راین، ابراهیم حاتمیکیا، ۱۳۷۱
تراژدی ابراهیم حاتمیکیا در باره رزمندهای که چند سال بعد از جنگ در اثر استنشاق گاز شیمیایی در جبهه به سرطان خون مبتلا شده، یک صحنه رقص دارد؛ رقصی غمگنانه و در بیمارستان. سعید که برای درمان چشمان نابینایش به آلمان و پیش خواهرش آمده، متوجه میشود به سرطان خون مبتلاست. او حالا در بیمارستانی در آلمان بستری است و در حالی که سرفه امانش نمیدهد، همرزم قدیمش با یک پای معلول به ملاقاتش آمده با یک پا برای چند لحظه برایش میرقصد. رقصی که بیشتر به سینهزنی شبیه است.
روز فرشته، بهروز افخمی، ۱۳۷۲
روز فرشته اولین فیلم فانتزی و کمی ترسناک سینمای ایران است. فیلم ماجرای مرد خسیسی به نام عنایتالله و با بازی عزتالله انتظامی است که یک روز از مجسمه جلوی دادگاه سقوط میکند و به کما میرود. در این زمان روح سرگردانش میبیند فرزندانش از وصیتی که کرده و از این که پولی به آنها نرسیده عصبانی اند. عصبانیت فرزندان حریصش باعث میشود او شاد و رها دور اتاق برقصد.
شب یلدا، کیومرث پوراحمد، ۱۳۸۰
تنها فیلم تک بازیگر سینمای ایران در باره مردی است که همسر و دخترش به خارج از کشور مهاجرت کردهاند و کمکم متوجه میشود زن اصلا دیگر قصد زندگی با او را ندارد. مرد با بازی محمدرضا فروتن در تنهایی آزاردهندهاش برای دختر کوچکش تولد میگیرد و با گریه میرقصد. زمانی هم که پلیس زنگ خانهاش را میزند یکی از ماندگارترین جملههای سینمای ایران را میگوید: رقص، خوشی، خنده، بشکن و بالابنداز نداریم ...هیچ چیز ممنوعه نداریم، جشن تولد یه بچهس، اما بچهم نداریم.
کما، آرش معیریان، ۱۳۸۲
زمانی که کما در سال ۱۳۸۲ اکران شد، بیش از هر چیز صحنه رقص دو نفره امین حیایی و محمدرضا گلزار دیده شد. این فیلم داستان پسر جوانی با نام امیر با بازی گلزار است که قصد دارد به خارج از ایران برود. در حالی که پدرش مخالف این کار است. در آخرین روزهایی که در ایران است، با مرد سالخوردهای تصادف میکند و مرد به کما میرود. پسر مرد به اسم حسن با بازی امین حیایی با خشم و عصبانیت با امیر روبهرو میشود، اما بعد از مدتی با هم دوست میشوند. یک شب که مرد سالخورده همچنان در کماست، امیر و حسن در خانه امیر هستند و برای این که حالشان بهتر شود، موسیقی میگذارند و میرقصند.
گیلانه، رخشان بنی اعتماد، ۱۳۸۳
در فیلم گیلانه رخشان بنی اعتماد میشود یکی دیگر از صحنههای رقص در اوج تراژدی را دید، این بار توسط یک زن. ننه گیلانه که خودش احتیاج به مراقبت دارد، از پسر جانبازش نگهداری میکند که قادر به هیچ کاری نیست. هیچ امیدی هم برای بهبودش وجود ندارد. زمانی که تلویزیون اخباری در باره جنگ افغانستان پخش میکند و پسر تماشا میکند، گیلانه تلویزیون را خاموش میکند، سر پسرش را شانه میکند، موسیقی گیلکی میگذارد و با دو شاخه گل در دستش چند ثانیه در اتاق میچرخد. به نشانهای از رقص در زمانی که هیچ امیدی نیست.
ازدواج به سبک ایرانی، حسن فتحی، ۱۳۸۳
این فیلم ماجرای ازدواج دختری از خانوادهای مذهبی و بازاری با یک پسر آمریکایی است. پدر با بازی داریوش ارجمند با پیشینه فرهنگیاش، طبیعتا با این ازدواج مخالف است و هر کاری میکند تا سر نگیرد. زمانی که با تمام سختیها بالاخره و با هر مکافاتی عروسی سر میگیرد، داریوش ارجمند در عروسی دختر و داماد آمریکاییاش یک رقص ایرانی مردانه ارئه میدهد!
دایره زنگی، پریسا بخت آور، ۱۳۸۶
دایره زنگی مجموعه ای از ستارهها را در خود دارد. مهران مدیری، امین حیایی، باران کوثری و بهاره رهنما. احمد (صابر ابر) همراه شیرین (باران کوثری) که برای تعمیر ماشین پدرش به پول نیاز دارد، راهی مجتمع مسکونی در شمال تهران میشوند تا با نصب ماهواره پول مورد نیاز شیرین را تأمین کنند و در این میان ماجراهای زیادی اتفاق میافتد. در یک سکانس که چند نفر از همسایهها برای دیدن مستندی که پسر یکی از آنها ساخته جمع شده اند، یک موسیقی شش و هشت در فیلم پخش میشود و مهران مدیری و محمدرضا شریفینیا با شنیدن موسیقی شروع به رقصیدن میکنند. تضاد اینجاست که فیلم مستندی که در حال پخش است اصلا موضوع خنده دار و کمیکی ندارد.
پستچی سه بار زنگ نمیزند، حسن فتحی ۱۳۸۷
در این فیلم یک خانه سه طبقه را میبینیم که در هر طبقه اش یک زمان و یک داستان جریان دارد. در طبقه سوم صولتالدوله از شاهزادههای قجر زندگی میکند که از ترس رضاشاه پهلوی در سالهای ابتدایی ۱۳۰۰ به حومه تهران پناه آورده و با زنش و خدمتکار خود زندگی میکند. طبقه دوم، خانه ابرام غیرت و همسرش مهوش است که در اواسط دهه۴۰ در آنجا حضور دارند و در طبقه اول یک گروگانگیر در زمان حال دختر یک کارخانهدار را به زور زندانی کرده تا از پدرش انتقام بگیرد. در دو صحنه از فیلم یک بار صولتالدوله با بازی علی نصیریان را میبینیم که میرقصد و همزمان ابرام غیرت، امیر جعفری یک رقص جاهلی میکند.
در باره الی، اصغر فرهادی، ۱۳۸۷
در باره الی یک صحنه رقص گروهی دارد. زمانی که گروه به ویلایی که در شمال اجاره کردهاند، میرسند متوجه میشوند ویلا وضعیت مناسبی ندارد و شیشه پنجرهها هم شکسته است. یکی از جمع میگوید باید تا صبح از سرما بندری بزنیم و همین شروع یک رقص گروهی است.
ابد و یک روز، سعید روستایی، ۱۳۹۴
اولین فیلم سعید روستایی که تحسینهای زیادی هم برای او به دنبال داشت، ماجرای خانوادهای دچار فقر و اعتیاد است. در صحنهای از فیلم پسر کوچک خانواده کارنامه اش را گرفته و با نمره بیست قبول شده است. پسر بزرگ(پیمان معادی) میخواهد به او شاباش بدهد، اما شرطش این است که پسربچه اول برقصد. وقتی پسر میگوید رقصیدن بلد نیست، پیمان معادی خودش شروع به رقص میکند و به او یاد میدهد چطور برقصد. از آن سو پسر معتاد (نوید محمدزاده) از پنجره اتاقش آنها را نگاه میکند و او هم آرام میرقصد. رقصی که نشانی از شادی ندارد.
برادرم خسرو، احسان بیگلری، ۱۳۹۴
در این فیلم شهاب حسینی نقش یک بیمار روانرنجور دوقطبی را بازی میکند که همراه خانواده برادرش زندگی میکند. یک روز صبح زود زمانی که در فاز شیدایی این بیماری است، نان تازه میخرد و به خانه میآید و موسیقی میگذارد و همه را وادار به رقصیدن میکند.
سرخپوست، نیما جاویدی، ۱۳۹۷
فیلم سرخپوست یک سرهنگ خشک جدی مقرراتی با بازی نوید محمدزاده دارد که در دهه چهل رئیس یک زندان در سیستان و بلوچستان است. این سرهنگ در یکی از بهترین لحظات بازی نوید محمدزاده وقتی میفهمد مافوقش برای دادن ترفیع به او به این جا آمده، از او عذرخواهی میکند، به اتاق پشتی اتاق خودش میرود و در سکوت و با صورتی که از از خوشحالی سرخ شده، در سکوت چند ثانیه تانگو میرقصد.
هزارپا، ابوالحسن داوودی، ۱۳۹۷
یک بار دیگر بعد از کما، یک صحنه رقص مردانه دو نفره در این فیلم خلق میشود. این بار با بازی رضا عطاران و جواد عزتی. فیلم ماجرای دو دوست حقه باز است که برای پولدار شدن نقشه کشیدهاند و خوشحال از نقشهای که کشیدهاند موسیقی شاد میگذارند و میرقصند. رقصی که توسط دو کمدین مطرح انجام شده و حتما ضامن فروش فیلم است.
جهان با من برقص، سروش صحت، ۱۳۹۷
فیلم ماجرای جهانگیر (علی مصفا) است که سرطان دارد و حالا در خانهای در شمال همراه دخترش زندگی میکند. دوستانش برای دیدن او و روحیه دادن پیش او میروند و در یک صحنه که همه دور هم جمع شدهاند، یکی از آنها شروع به رقصیدن میکند و به احسان(جواد عزتی) هم که حال روحی خوبی ندارد و بیصدا جایی نشسته است، اصرار میکند برقصد. اصراری که در نهایت به یک دعوا ختم میشود.
هاوایی، بهمن گودرزی، ساخت: ۱۳۹۹ اکران: ۱۴۰۳
هاوایی مجموعه ای از رنگ و موسیقی است با داستانی که خارج از کشور میگذرد و معلوم است که در این میان رقص هم حتما باید باشد. فیلم داستان ورزشکاری (امیر جعفری) است که به هنگکنگ رفته و با کمک دوستش داود (امین حیایی) سعی دارد پناهندگی آمریکا را بگیرد. اما در نهایت مربی رقص میشود و در یکی دو صحنه یک رقص ایرانی از امیر جعفری را شاهد هستیم. یک بار در باشگاه و یک بار هم در کنار دریا.