به گزارش همشهری آنلاین، مسعود پزشکیان نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در برنامه با مردم حضور یافت.
این نامزد انتخابات ریاست جمهوری گفت: من سال ۱۳۳۳ در مهاباد به دنیا آمدم در خانواده معمولی. پدرم کارمند بود. آنجا بزرگ شدم و مدرسه رفتم. تابستانها کارگری میکردیم کنار خیابان بلال میفروختیم. شاگردی میکردیم. هر سال بسته به اینکه چه کاری انجام دهیم تا بیکار نباشیم کاری انجام میدادیم.
وابسته به حکومت نخواهیم بود که در قبال آنها دهانمان بسته باشد
پزشکیان افزود: پزشکی را هم با این عنوان درس میخواندیم که اگر روزی روزگاری حکومت از ما خوشش نیامد و یا خواست ما را اخراج کند و هر بلایی سرمان در بیاورد علم و مهارت داریم و میتوانیم در هر نقطهای از ایران خدمتگزار مردممان باشیم. وابسته به حکومت نخواهیم بود که در قبال آنها دهانمان بسته باشد و نتوانیم از حق دفاع کنیم. پزشکی را قبول شدم و در دانشگاه پزشکی مشغول تحصیل شدم.
وی در ادامه گفت: آن موقع قبل از اینکه انقلاب شود فعالیتهای دانشجویی داشتم. کوه میرفتم ورزش میکردم انقلاب که شد برادرمان که میخواست پیش ما درس بخواند به دانشگاه آمد، ۲۲ بهمن چهلم جریان قم بود. تظاهرات که شروع شد برادرم تیر خورد او را به بیمارستان بردند و بعد به زندان رفت و در زمان عید از زندان با ضمانت آزاد شد.
پزشکیان خاطرنشان کرد: بعداً همین برادرم شهید شد و تمام وجود او این بود که کشورمان را و حتی انقلاب که کردیم را حفظ کند. من مسئول، پایه اضطراری شدم همین که انقلاب شروع شد و جنگ را راه انداختند هیچ عملیاتی لشکر عاشورا نمیکرد که بچههای ما و دوستان ما در آن عملیات در خط مقدم نباشیم.
این نامزد انتخابات ریاست جمهوری عنوان کرد: همان برادرم که شهید شد به جهاد میآمد. یک روز من که به ارومیه رفته بودم به من گفت من دیگر به جهاد نمیروم. گفتم چرا؟ گفت این نامردها میخواهند به من پول بدهند. مگر آدم به جهاد میرود که پول بگیرد؟ پول تو جیبی او را من میدادم ولی حاضر نبود به خاطر اینکه به جهاد میرود از آنها پول بگیرد. همه بچهها اینجوری بودند. همه کسانی که به جبهه میآمدند با عشق و باور میآمدند. میآمدند که مملکت را درست کنند نمیآمدند که به پست یا مقامی برسند.
وی با بیان اینکه اینها حاضر بودند که نام و نشانشان را بدهند که مملکتشان را آباد کنند، بیان کرد: در عمر خودم از هیچ سهمیهای استفاده نکردم. وقتی که وزیر بودم به ما گفتند خانههایی را به شما میدهیم که از آن استفاده کنید، حتی ما را بردند که آن را به ما نشان دهند. رفتیم و آن را نگاه کردیم، گفتند هر کدام را که میخواهید با شما کنار میآییم. من فکر کردم که وقتی که کار میکنم خودم خانه میگیرم. چرا از آنها خانه بگیرم؟ در لواسان کنار سد لتیان ۱۰ هکتار زمین میدادند اما هیچ وقت نه سهم و نه سهمیه از دولت و از جای دیگر نگرفتم. هم اکنون هم سهم و امتیازی نگرفتهام.
پزشکیان در ادامه با بیان اینکه شهدای انقلاب از جانشان گذشتند و فرزندانشان ماندهاند، گفت: شاید نتوانم همه مشکلات را حل کنم. اما قطعاً با حضور مردم به خصوص دانشگاهیان، خبرگان و مردمی که میتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم - اگر دست به دست هم دهیم - قطعاً میتوانیم تغییری ایجاد کنیم. میتوانیم در جایی که اختیار داریم علمی برخورد کنیم. درست برخورد کنیم و بر اساس حق عمل کنیم و عادل باشیم و عادلانه رفتار کنیم.
وی با بیان اینکه باید مانع رفتارهای غیرانسانی و اخلاقی شویم بیان کرد: سیستم؛ چهرهای که از دین به ما نشان داده، جز خشونت، بدرفتاری، گرفتن و اخراج کردن در ذهن مردم، به وجود نیاورده است، در صورتی که بدین نحوه نیست؛ هر ایرانی که در این مملکت زندگی میکند به عنوان یک پتانسیل و به عنوان یک نیرو میتواند در ساختن آینده این کشور تأثیرگذار باشد.
پزشکیان با بیان اینکه ما در حد و اندازه اختیاراتی که داریم میتوانیم تأثیر گذار باشیم چراکه ما نمیتوانیم صدها کار را مدیریت کنیم، بیان کرد: اگر آمدهام، نه برای آنکه بگوییم همه مشکلات را حل خواهیم کرد، ولی میتوانیم با مشارکت، همدلی، همزبانی و اعتماد به نخبگان، دانشمندان و توانمندانی که در صحنه هستند، میتوانیم مشکلات را برطرف کنیم.
وی با بیان اینکه اگر نخبگان و دانشمندان حتی اگر مثل من فکر نکنند، به این مملکت و آب و خاک باور دارند، تاکید کرد: ما باید با همراهی آنهایی که سرمایهگذارند، تولید کنندهاند، تاجرند، مشکلات را برطرف کنیم. بنابراین مملکت اگر میخواهد از این بحران بیرون بیاید، تجاری میخواهد که صادق و درستکارند؛ تولید کنندههایی میخواهد که به مملکت خود عشق میورزند.
وی خاطرنشان کرد: ما در ترکی ضرب المثلی داریم که میگوید وقتی جمعیتی با هم بیایدT مثل سیلی است که هر چیزی جلوی آن باشدT میشود و میبرد. اگر مردم در صحنه باشند هیچ مشکلی نمیتواند جلوی آنها را در رفتن به سمت هدف بگیرد؛ مشکل ماییم. وقتی ما آدمهای غیر کارشناس و کم سواد را بر باسوادها حاکم میکنیم، وقتی کاری میکنیم ، به آنهایی که عالم و نخبهاند، بیاحترامی میشود؛ وقتی قهرمانهای ما در دنیا که برای ما افتخار خلق کردند، به آنها بیاحترامی میکنیم؛ وقتی با کسانی که در مملکت شغل ایجاد کرده و تولید میکنند، با زبان دیگری حرف میزنیم و آنها را طور دیگری به جامعه معرفی میکنیم، معلوم است بقیه گرفتاریها زاییده همین رفتاری است که ما داریم.
این نامزد ریاست جمهوری افزود: بعد میآییم کشور را به عدهای محدود میکنیم. عده خاصی تصور میکنند که مملکت برای آنهاست و نتیجه این است که بقیه نسبت به آنچه در مقابل آنها است، احساس نارضایتی میکنند. من در حدی که در اختیارم است و میتوانم، آنچه را که میگویم، در عمرم با آن زندگی کردهام، لذا کسانی که من را میشناسند، این قول را به آنها میدهم که در مورد این حرفهایی که میزنم هیچ وقت دروغ نگفته و نخواهم گفت.
پزشکیان تصریح کرد: آدمی که ۶۰-۷۰ سال از عمرش گذشته و عادت به چیزی کرده است، دیگر نمیتواند تغییر پیدا کند. در قرآن دو آیه است که میگوید، «اخذنا من نبیین میثاقهم» از پیامبران از نوح، ابراهیم، موسی و عیسی ابن مریم پیمان گرفتهایم. «اخذنا منهم میثاقا غلیظا» دوباره میگوید از آنها پیمان گرفتهایم و عذاب دردناکی است برای آنهایی که با مردم صادق نیستند. مردم از ما صداقت میخواهند. ما ممکن است که نتوانیم کاری انجام دهیم، ولی اگر با مردم صادق باشیم، با ما مشکل ندارند. مشکل آن است که ما برای خودمان یک سفره پهن میکنیم، اما به مردم که میرسیم میگوئیم که ما نداریم. اگر نداری پس برای من و برای بچه من هم نباشد. آن وقت است که باید کنار هم باشیم.
وی در ادامه افزود: اگر کنار هم بنشینیم و با هم زندگی کنیم، مردم ناراضی نمیشوند. نارضایتی از تبعیض و بی عدالتی میآید. امام علی در خطبه ۲۱۶ میگوید، جامعه بدون حضور حاکمانی مصلح نمیتواند به صلاح برسد و روی خوشبختی نخواهد دید، اما این حاکمان صالح اگر در مقابلشان مطالبهگران اجتماعی نباشند، آن حاکم راه صلاح را نخواهد رفت. یعنی مقابل حاکمان، جامعه باید در صحنه باشد. تا در مسیر غلط ما قدم از قدم نتوانیم برداریم.
این نامزد انتخابات ریاست جمهوری خاطرنشان کرد: برای اینکه حق و عدالت در جامعه شکل بگیرد، لاجرم نیاز به اصلاحات است. من نمیتوانم اصلاح نکرده از حق و از عدالت دفاع کنم؛ برای اینکه حق و عدالت در جامعه گم شده است و خیلی از جاها عمل نکرده و ضد آن عمل میکنند. چرا مردم در حاشیه تهران میمانند و در شهر خودشان نمیمانند؟ این برای آن است که امکانات، بیمارستان، آموزش، پست و مقام، همه را اینجا جمع کردیم. این بیعدالتی باعث میشود که ما جامعهای داشته باشیم که میتواند آیندهای تاریک برای ما داشته باشد.
پزشکیان عنوان کرد: تهران با این وضعیتی که دارد رشد میکند، قطعاً بدون برو برگرد با مشکل آب مواجه خواهد شد. خیلی ساده است که ما نتوانیم ببینیم که داریم به کجا میرویم؛ اما متأسفانه نمیتوانیم ببینیم که به کجا میرویم، در نتیجه برای اینکه بتوانیم حق را در جامعه پیاده کنیم و بتوانیم عدالت را در جامعه داشته باشیم، هر روز و هر لحظه باید در فکر این باشیم که خودمان را، رفتارمان را و علممان را تغییر دهیم و به طرف حق برویم و این چیزی است که بدون اصلاحات و بدون تغییر امکانپذیر نیست.
وی تصریح کرد: برای همین است که دختران و پسران نسبت به ما و جامعه مشکل پیدا کردهاند و سرمایه اجتماعی به شدت ضعیف شده است باید پرسید چرا ضعیف شده است؟ چون معلمش، مسجدش، تلویزیونش، مهد کودکش و ادارهاش ما بودیم و ما داریم به اینها درس میدهیم. آمریکاییها را که بیرون کردهایم، رقص و آواز را که جلویش را بستیم. خب اینها دست ما بودند. چه کار کردیم که اینجوری شدند؟ حالا میخواهیم که اصلاح شوند. حضرت علی میفرمایند، اگر میخواهیم با علم و بصیرت عمل کنیم، اول ارزیابی کن. آیا این مداخلهای که میکنی آیا اصلاح میکند یا خیر؟ اگر خوب است برو و اگر بد است ادامه نده.
نامزد ریاست جمهوری در ادامه افزود: در مورد کسانی که روسری ندارند، تا زمانی که ما مداخله نکنیم مشکلی ندارند، اما اگر ما مداخله کنیم همان حرفی میشود که میآید متلک میگوید، حرف میزند و تضاد اجتماعی بین ما و آنها به وجود میآید. هر چقدر تندتر برویم همان میزان از هدفی که دنبال آن هستیم دورتر میشویم. جوانهای ما بچههای ما هستند. همین دخترها و پسرها فردای این مملکت اند. ما اگر ایدهای داریم که به نفع آنهاست و دلسوز آنهاییم باید در عمل ثابت کنیم و نه با گرفتن آنها. علت اینکه مردم و جوانانی که به ما نگاه میکنند، از ما بریدند این است که با آنها صادق نبودیم و این همان حرفی است که اول گفتم.
پزشکیان عنوان کرد: رسول خدا وقتی که مکه را فتح کرد برای آنها سخنرانی کرد و از حقوق زنان گفت و اینکه باید به آنها احترام گذاشت. آن موقع اصلاً زن ارزش نداشت و به عنوان یک کالا بود؛، ولی اولین حرفهایی که پیامبر میگفت سه چهار مورد مهم را که تکرار میکند. در اولش میگوید، مردم و این حرفها را به کسانی میگوید که با هم دشمنان خونین بودند و سالهای سال با هم جنگیدند و قبیله بودند و به سادگی کنار هم قرار نمیگرفتند و در قفسی از ناهنجاریها قرار داشتند و که به این سادگی نمیشد آن قفس را شکاند.
وی افزود: در اینجا پیامبر میگوید مردم از زمان حضرت آدم تا الان مانند دندانههای یک شانهاند. آن موقع دندههای یک شانه در یک حد بود. برتری بین عرب و جمع قرمز و سیاه وجود ندارد مگر با تقوا. تقوا از نظر منِ دانشگاهی، منی که قرآن را به اصطلاح برای زندگی به آن نگاه کردم، یعنی حرکت بدون خطا. حرکت بدون خطا در بحثها یعنی تقوا. یعنی اینکه نماز میخوانی. تقوا یعنی طوری حرکت کنی که مرتکب خطا نشوی.
پزشکیان تصریح کرد: معنی این در منی که پزشک هستم، اینگونه میتوان تداعی کرد که وقتی مریض را عمل میکنم، مریض را بدون عارضه بیرون بدهم و سالم درمان کنم و خوب بهش رسیدگی کنم. اگر مشتری نزد من میآید او را راضی راهی کنم. اگر کشاورزی میکنم با کیفیت مناسب و بهرهوری مناسب کار کنم. قرآن خیلی جاها میگوید که لعلکم تققون یعنی شاید که شما با تقوا شوید.
وی در ادامه عنوان کرد: معنی اش این است که سیاست ما و رفتار اجتماعی و اقتصادی و تجارت و روابط بین اقوام و خارج ما نباید به تنشهایی منجر شود که باعث فساد و خرابی شود. این چیزی است که اگر راهش را برویم میتوانیم مملکت را درست کنیم. اگر دو مشکل را حل کنیم هیچکدام از این گرههایی که در صنعت و اقتصاد و اجتماع وجود دارد حل نخواهد شد. گره اول در داخل است، یعنی همه را باید ببینیم ایران برای همه است، برای یک گروه و دسته و جناح نیست. باید این را بپذیریم که همه در این مملکت حق آب و گل دارند. وقتی توانستیم این را بپذیریم و همه برای ایران دلشان بتپد طبیعتاً مشکل خودمان را در داخل با قدرت خواهیم توانست حل کنیم.