رئیس‌جمهور در کنار ریاست و صدارت بر دولت، رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی هم هست. مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی بنا به فرمایش رهبر معظم انقلاب و امام راحل (ره) به منزله قانون بوده و لازم‌الاجراست. این شورا به عنوان پایگاه اصلی جریان فرهنگی است.

به گزارش همشهری آنلاین، محسن پرویز، معاون اسبق وزارت فرهنگ وارشاداسلامی: رئیس‌جمهور در کنار ریاست و صدارت بر دولت، رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی هم هست. مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی بنا به فرمایش رهبر معظم انقلاب و امام راحل (ره) به منزله قانون بوده و لازم‌الاجراست. این شورا به عنوان پایگاه اصلی جریان فرهنگی می‌تواند نقش‌آفرینی مهمی در سیاست‌گذاری و هدایت مسیر فرهنگی کشور داشته باشد و بازیگری مهمی را از خود به نمایش بگذارد. یک نکته اساسی در مورد فرهنگ که معمولا مغفول می‌ماند، آن است که در کشور، تعداد نهادهای متولی فرهنگ زیاد است.

قریب به 18 دستگاه به شکل مستقیم و بیش از 50 دستگاه به شکل غیر مستقیم در حوزه فرهنگ دخالت و اثرگذاری دارند. این به غیر از نهادهای تربیتی و آموزشی است که قطعاً نوع رویکرد آنان هم در حوزه فرهنگ تأثیرگذاری خواهد داشت.

اگر رئیس‌جمهور را صرفا رییس دولت ببینیم، او متولی امور اجرایی است و باید قوانین را جامه عمل بپوشاند و در صورت نیاز پیشنهادهایی را برای رفع نقص قانون‌گذاری در عرصه فرهنگ ارائه کند. اما موضوع اساسی سیاست‌گذاری به نهادهایی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی واگذار می‌شود. در دولت‌های قبل از شهید رئیسی اقدامات شورا چندان چشمگیر نبود و حتی جلسات مربوطه نیز به شکل نامنظم انجام می‌شد.

اما با این تفاسیر و مقدمات باید بگوییم، رئیس جمهور با توجه به نقشی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی دارد می‌تواند ظرفیت و پتانسیل موجود در این شورا را به کار گیرد. او می‌تواند در جهت هماهنگی دستگاه‌های مربوطه در حوزه فرهنگ و هم چنین حرکت و تلاش در جهت سیاست‌گذاری و تصویب مصوبات اساسی در این حوزه نقش پررنگ و قابل توجهی ایفا کند زیرا همانطور که بیان شد رئیس‌جمهور، رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز هست؛ از این جهت مطالبات از او در عرصه فرهنگ پیش از ریاست بر دولت باید به دلیل ریاست بر شورا باشد.

علاوه بر این، یکی از مشکلات مهم در حوزه فرهنگ این است که به موضوعات صوری و ظاهری اکتفا می‌کنیم . تنها به آن بخشی می‌پردازیم که مربوط به خروجی صنایع فرهنگی است و مسائل بنیادین حوزه فرهنگ را به غفلت می‌سپاریم. این یکی از ابتلائات ماست که در دوره‌هایی کم و بیش گرفتار آن بودیم.

بعد از انقلاب هم موضوعات بنیادین فرهنگی گاهی اوقات به حاشیه رفته و آنطور که باید به آن توجه نشده است. به طور مثال این سؤال مهم و مسأله ای اساسی است که چرا بخشی از جامعه ما در باب حجاب و عفاف به مسائل آنطور می‌نگرند که گرایش و رویکرد غربی است؟ اساسا این بخش با تحت تأثیر قرار گرفتن از فرهنگ غربی هر چیزی را از آن نظرگاه می‌بیند و از باب نمونه در مولفه آزادی، آن را در قالب آزادی مطلق در پوشش می‌بیند. این موضوع مهمی است که درک شود چرا بخشی از جامعه به موضوعات به این شکل می‌نگرد و آن را به مثابه یک اولویت قرار داده و از فرهنگ اصیل ایرانی – اسلامی خود دور افتاده است. این همان موضوع بنیادین و اصلی است که باید در دولت به آن پرداخته شود و رئیس جمهور بعدی هم باید کارویژه‌ای برای مسائلی از این دست تدارک ببیند.