همشهری آنلاین - فتانه احدی: قایق صیادی بعد از برخورد با یک شیء در دریا، سوراخ و به سرعت غرق شد. ۴صیادی که داخل قایق بودند تنها امیدشان برای زنده ماندن، تکه چوبی بود که از قایق به جا مانده بود. لحظات برای آنها ترسناک و دلهرهآور بود و در شرایطی که خطر مرگ تهدیدشان میکرد، در نهایت توانستند با مرکز نجات دریایی تماس بگیرند و درخواست کمک کنند. پس از تماس آنها بود که مرد همیشه حاضر در صحنههای حادثه در خلیجفارس وارد ماجرا شد؛ مردی به نام منصور شجاعی که سالهاست کارش امدادرسانی و نجات در خلیجفارس است و تا حالا موفق شده صیادان زیادی را در دریا از خطر مرگ نجات دهد. منصور شجاعی پس از اطلاع از حادثهای که برای ۴صیاد جوان رخ داده بود، به سرعت دست بهکار شد و با حضور در محل حادثه توانست هر ۴صیاد را از خطر مرگ نجات دهد. این همیار ناجی که ۱۸سال است جان و مال خود را در راه نجات انسانها و کمک به صیادان و دریانوردان به خطر انداخته و تا حالا بیش از ۱۶۰نفر را در دریا نجات داده است حالا در گفتوگوی اختصاصی با همشهری از فعالیتهایش میگوید و اینکه چطور تصمیم گرفته زندگیاش را وقف امدادرسانی در دریا کند.
در ابتدا خودتان را معرفی کنید؟
من فرهاد شجاعی ۳۸ ساله، متاهل، فوقلیسانس علوم دریایی و همیار ناجی در آبهای خلیجفارس هستم. ۱۸سال است که بهعنوان ناجی در دریا مشغول امداد و نجاتم. تقریبا از ۱۵سالگی بود که غواصی و غریق نجات حرفهای را شروع کردم و بعد از گذراندن دورههای غواصی و غریق نجات بهصورت رسمی در سال ۲۰۰۱گواهینامه غواصی را از کشور انگلستان دریافت کردم.
چه شد که تصمیم گرفتید همیار ناجی شوید؟
وقتی نوجوان بودم، با پدر مرحومم که ملوان بود، به اداره بنادر میرفتم و با دیدن کشتیها و قایقها به دریانوردی، غواصی و بهطور کلی فعالیت در دریا علاقهمند شدم. یادم میآید در آن زمان که بندرلنگه تجهیزات امداد و نجات و غواصی نداشت، یکی از کشتیهای بازرگانی که از کیش به بندر لنگه آمده بود، با ۴۰۰مسافر بهدلیل اینکه طنابی به پروانه موتور کشتی گیر کرده بود، در دریا متوقف شد و نمیتوانست حرکت کند. برای حل مشکل کشتی، نیاز به غواص حرفهای داشتند و به همین دلیل زمان زیادی طول کشید که مشکل کشتی حل شود. در آن زمان نوجوان بودم و با دیدن این صحنه تصمیم گرفتم در آینده غواص و ناجی امداد و نجات شوم.
تاکنون چند نفر را در دریا نجات دادهاید؟
بیش از ۱۶۰سرنشین قایق و شناورهای حادثهدیده در غرب استان هرمزگان را نجات دادهام.
کارتان را بهعنوان همیار ناجی چطور آغاز کردید؟
از دوران نوجوانی آموزشهای غواصی و غریقنجات دیدم. در غرب استان هرمزگان، اداره بنادر و دریانوردی مدتها هیچ غواص و ناجیای نداشت؛ بنابراین تصمیم گرفتم امدادرسانی به حادثهدیدگان دریا را آغاز کنم. برای این کار ابتدا یک شرکت ثبت کردم. از چند نفر بهعنوان نیرو کمک گرفتم و ۳قایق تندروی امداد و نجات و یک شناور تهیه و تجهیز کردم. همه این اقدامات با هزینه شخصی خودم انجام شد. یک ایستگاه و مرکز جستوجوی دریایی در غرب استان راهاندازی کردم و سالها به این کار ادامه دادم تا اینکه از سال ۷۹ اداره کل بنادر و دریانوردی هرمزگان مرا پذیرش کرد و از من خواست که بهعنوان همیار ناجی به آنها کمک کنم.
از این راه درآمد هم داشتید؟
امداد و نجات را بهصورت رایگان و تنها با هدف انجام کار خیر انجام میدهم. البته حمایتهای معنوی آقای مکیزاده، معاون دریایی اداره کل بنادر و دریانوردی هرمزگان نیز تأثیر زیادی در ادامه فعالیتم داشت.
در کدام منطقه به امدادرسانی مشغول هستید؟
جزیره ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک، جزیره سیری، جزایر فارور بزرگ و کوچک. این مکانها مناطقی است که در آبهای آن غواصی و امداد و نجات انجام دادهام و با آبهای این مناطق آشنایی کامل دارم. حتی عمق همه نقاط دریا را میدانم. همه اینها باعث میشود که عملیات امداد و نجات با سرعت و دقت بیشتری انجام شود.
بیشتـر در چه حوادثی از شما بهعنوان همیار ناجی درخواست کمک میشود؟
هـر حــادثـــه غیرمنتظرهای که در دریا برای افراد یا شناورها اتفاق بیفتد. از لنج، قایق و کشتیهای تجاری و بازرگانی گرفته تا قایقهای کوچک صیادی اگر دچار مشکلات فنی و نقص شوند، اگر نیروی انسانی و نفراتشان دچار مشکل شوند، بیمار داشته باشند یا حتی اگر یکی از سرنشینانشان به دریا افتاده باشد، من وارد عمل میشوم.
یعنی اگر شناور نقص فنی هم داشته باشد، شما به کمکشان میروید؟
بله. من تعمیرکار کشتی و قایق نیز هستم. در وسط آب اگر موتور کشتی، قایق و شناور دچار نقص فنی شود، میتوانم تعمیرش کنم. حتی پیش آمده که به یگانهای نظامی، انتظامی و نیروی دریایی که در دریا دچار مشکل شدهاند، کمک کنم؛ مثلا سال ۷۴یک روز که در حال انجام کار زیر یک کشتی در دریا بودم، قایق تندروی نیروی دریایی سراغم آمد و به من گفتند که شما غواصید و ما به کمکتان نیاز داریم. با آنها به وسط دریا رفتم و متوجه شدم که یک لندیگراف با بیش از ۲۰۰نیروی نظامی در دریا گیر کرده است. آن لندیگراف، نیروهای نظامی را برای تعویض شیفت از تنب به بندر لنگه منتقل میکرد. در راه طناب دور پروانه موتورش پیچیده بود و کشتی قادر به حرکت نبود. وقتی رسیدیم با تجهیزاتی که داشتیم زیر آب رفتم و پروانه را آزاد کردم.
درباره ماجرای نجات ۴صیاد که قایقشان غرق شده بود و فیلم نجاتشان چندی قبل در شبکههای اجتماعی دست بهدست شده بود، توضیح دهید.
تاریخ دقیقش را بهخاطر ندارم، اما ساعت یک بامداد، از سوی مرکز جستوجوی دریایی با من تماس گرفتند و مرا در جریان غرق شدن یک قایق ماهیگیری قرار دادند. با گرفتن موقعیت مکانی محل حادثه بهسوی موقعیت در ۷ یا ۸ مایلی جزیره تنب کوچک، به راه افتادم. هوا تاریک بود و با جستوجو در آن حوالی ۴ صیاد را دیدم که روی آب شناور بودند. آنها با گرفتن چوب و تخته بیشتر از ۳ ساعت روی آب شناور بودند؛ این در حالی بود که بهدلیل خوردن آب شور بیحال شده بودند. در آن زمان دریا مواج بود و خطرناک. بلافاصله شروع بهکار کردم و آنها را یکی پس از دیگری داخل شناور کشیدم. یکی از آنها از ناحیه پا بهشدت آسیب دیده بود، اما بهطور کلی حال عمومیشان خوب بود. این افراد از صیادهای بندر گشه در حوالی بندر لنگه بودند که برای ماهیگیری به دریا زده بودند. آنطور که ناخدا میگفت، قایقشان به شیئی در آب برخورد کرده و سوراخ و غرق شده بود.
خطرناکترین عملیاتهایی که در آنها حضور داشتهاید، چه بودند؟
حدود یک سال پیش، یک یدککش از بندرعباس بهسوی جزیره لاوان در حرکت بود. ساعت ۳:۳۰دقیقه صبح، این یدککش در نزدیکی لاوان با یک کشتی تصادف کرد و غرق شد. همه پرسنل و خدمه آن توانسته بودند روی آب بیایند، اما کاپیتان گیر کرده و با یدککش به عمق ۴۸متری دریا رفته بود. ناجیها و غواصهای ارگانهای مختلف ۳روز تلاش کردند تا بتوانند یدککش و کاپیتان را پیدا کنند، اما نتوانستند به عمق ۴۸متری بروند. بعد از آن با من تماس گرفتند. من با تجهیزات به عمق دریا رفتم و در تاریکی آب بهدنبال یدککش و کاپیتان بودم. تا اینکه توانستم یدککش را در عمق دریا پیدا کنم، در یدککش بر اثر فشار آب پرس شده بود؛ بنابراین شیشههای یدککش را شکستم و داخل رفتم و در یک اتاق جسد کاپیتان را یافتم. واقعا صحنه ناراحتکنندهای بود. به هر ترتیبی بود او را با خود به سطح آب آوردم.
دردناکترین عملیاتی که در آن شرکت کردید، چه بود؟
چند سال پیش، مرا در جریان بیماری یک جوان ۲۱ساله در یک کشتی قرار دادند. کشتی از بندر خرمشهر به سمت بندرعباس در راه بود، اما یکی از پرسنل کشتی بهشدت بیمار شده بود و نیاز داشت که هرچه زودتر به بیمارستان منتقل شود. وقتی با من تماس گرفتند، قرار شد که من جوان بیمار را در نزدیکی بندر لنگه سوار قایق تندروی خودم کنم و به بیمارستان برسانم، اما آن روز قایقم سوخت نداشت. کشتی در ۳۶مایلی بندر لنگه بود و من به اندازه ۵مایل سوخت داشتم. با اداره بنادر تماس گرفتم و مشکلم را گفتم. همزمان برای اینکه دیر نشود به پمپ بنزین رفتم و سوخت موردنیاز را تامین کردم و بهسوی قایقم که در ساحل اداره بنادر بود به راه افتادم، اما بهدلیل اینکه حمل سوخت به اداره بنادر ممنوع است، نتوانستم سوخت را به داخل ببرم. همه این اتفاقات باعث اتلاف وقت شد و وقتی به کشتی رسیدم از طریق کاپیتان متوجه شدم که دیر شده و جوان بیمار جان خود را از دست داده است.
بیشترین مشکلاتی که در مسیر امداد و نجات در دریا دارید، چیست؟
هزینه تجهیز و نگهداری قایقها و لوازم امداد و نجات. من همه این تجهیزات را با هزینه شخصی خودم تهیه کردهام. بارها در جلسات به مسئولان گفتهام که نیاز به کمک و حمایت دارم. عاشق نجات دادن جان انسانها هستم، اما به من بهعنوان همیار ناجی کمکی نمیشود. مشکل دیگری که با آن مواجه هستم، تهیه سوخت است که امیدوارم مسئولان به آن توجه کنند.
مکث
نجات عجیب
در سال۹۹، یک لنج تجاری از بندر تجاری دوبی بهسوی بندر لنگه میرفت که در بین راه بهدلیل توفانی شدن دریا، لنج سوراخ شد و داشت غرق میشد. با هر سختیای که بود بهسوی لنجی که داشت غرق میشد رفتم. ۷نفر را روی لنج نیمهغرقشده دیدم. آنها را با مشقت سوار قایق کردم. ملوان پیری که دشداشه بر تن داشت ترسیده بود و از ترس حرکت نمیکرد. هر لحظه امکان داشت با لنج زیر آب برود. بنابراین مجبور شدم وارد دریای مواج و توفانی شوم تا او را نجات دهم. به هر سختیای بود توانستم در آخرین لحظات او را نجات دهم. دقیقا در همان لحظه که او را به قایق خود فرستادم، لنج غرق شد. خود من هم کنترلم را در این دریای مواج از دست داده بودم و نزدیک بود غرق شوم. حتی توفان دریایی به حدی شدید بود که نتوانستیم خودمان را به بندر لنگه برسانیم و به بندر صیادی «شناس» که نزدیکتر بود، رفتیم و اینگونه آن ۷نفر نجات پیدا کردند.