همشهری آنلاین: «آبیروشن» دومین ساخته بابک خواجهپاشا بعد از فیلم سینمایی «در آغوش درخت» این روزها روی پرده سینماست؛ فیلمی که این بار سازمان اوج از ساختش حمایت کرده و در جشنواره فیلم فجر امسال رونمایی شده است. در این فیلم بازیگرانی چون مهران احمدی، مهران غفوریان، مرتضی امینیتبار، سارا حاتمی و روحالله زمانی بازی میکنند. بابک خواجهپاشا در این فیلم سراغ موضوعات خانوادگی رفته و در آن فضای شاعرانهای مانند فیلم قبلیاش دیده میشود. خودش میگوید: این فضای شاعرانه بستگی بهخود کارگردان دارد. در کارنامه سینمایی و تلویزیونی این کارگردان تولید چند سریال برای صداوسیمای شبکه استانی آذربایجانغربی دیده میشود. او همچنین در فیلمهای «خورشید»، «قصر شیرین» و «عاشورا» بهعنوان بازیگر ایفای نقش کرده و دستیار کارگردان فیلم «محمد(ص)» به کارگردانی مجید مجیدی هم بوده است.
«آبی روشن» اکرانش را شروع کرده؛ شرایط اکران به چه شکل است؟
بهنظرم از لحاظ طراحی مواد تبلیغی و زمانبندی اکران، فیلم در حال حاضر شرایط بسیار خوبی دارد و شخصا از طراح پوستر و تیزر و دیگر مواد تبلیغی فیلم هم تشکر کردهام. در مجموع از شرایط اکران فیلم راضی هستم و امیدم این است که در این شرایط مردم هم بتوانند فیلم را ببینند و از تماشای آن لذت ببرند.
از استقبال و فروش فیلم راضی هستید؟
با توجه به زمان اندکی که از آغاز اکران فیلم گذشته، هنوز نمیتوان قضاوت کاملی درباره وضعیت فیلم در گیشه داشت، اما احساسم این است که در سایه تب و تاب سینمای کمدی که در سالهای اخیر در گیشه سینماها برقرار بوده است، فیلم «آبی روشن» شرایط قابلقبولی دارد و واقعا امید دارم که همین روند را هم ادامه دهد. معتقدم قطعا تعداد مخاطبان این فیلم در گذر زمان بالاتر هم خواهد رفت.
همزمانی اکران فیلم با شرایط روز جامعه و تبوتاب انتخابات در کشور تأثیری بر اقبال مخاطبان داشته است؟
فکر نمیکنم این شرایط تأثیری بر وضعیت فیلم داشته باشد. شخصا معتقدم فیلم خوب، در هر شرایطی دیده میشود. بهترین تبلیغ برای یک فیلم، کیفیت خود فیلم است. از این منظر خیلی وقتها نباید شکست یک فیلم در گیشه را، به گردن فروش بالای فیلمهای کمدی انداخت. از همین منظر، شرایط فروش یک فیلم در گیشه را هم صرفا نمیتوان به شرایط و تحولات اجتماعی مرتبط دانست. این روزها شرایط کشور تحتتأثیر برگزاری انتخابات است، اما معتقدم یک فیلم خوب در همین شرایط هم مخاطبان خود را به سینما خواهد کشاند. این جنس تحولات سیاسی و اجتماعی، معمولا تأثیر چندانی بر عملکرد فیلمها در چرخه اکران ندارند.
فیلم دوم شما در حالی اکران میشود که هنوز خبری از اکران فیلم اول (در آغوش درخت) نیست.
واقعیت این است که هدفگذاری و تلاش من در حرفه سینما این است که تا زمانی که خدا به من عمری بدهد و توانایی فیلمسازی هم داشته باشم، مقوله «خانواده» در تمامی آثارم، جان داشته باشد. احساس میکنم این مقوله آنقدر ارزشمند و والاست که تا سالها میتوان درباره آن فیلم ساخت. هم در فیلم اولم و هم در فیلم دومم، موتیف خانواده و روابط انسانی وجود دارد و تلاش بسیاری داشتیم که به لایههای عمیق انسانی ورود کنیم. در هر دو فیلمی که تا به امروز ساختهام این نگاه وجود داشته و فیلم بعدیام در هر ژانری باشد، باز هم همین ویژگی را خواهد داشت و همین جریان فکری را دنبال خواهم کرد.
درباره ۲فیلم صحبت کردید؛ در هر دو فیلم اول و دومتان تمرکز را بر مقوله «خانواده» گذاشتید؛ دلیل خاصی داشت؟
احساس من این است که اگر ما پرداخت درستی روی مقوله خانواده نداشته باشیم و بهدرستی روی آن بهعنوان یک پایگاه اجتماعی کار نکنیم، در کوتاهمدت، کشورمان این پایگاه را هم از دست میدهد. این پایگاه اجتماعی نعمتی است که هنوز در کشور ما وجود دارد و مانند هر نعمت دیگری، چون «هست» ارزش آن را درک نمیکنیم. کشورهای دیگری هستند که امروز در حال تلاش برای بهدست آوردن همین پایگاه هستند. میخواهد دوباره به چیزی دست پیدا کنند که ما امروز آن را داریم. متأسفانه چون این نعمت وجود دارد و در دسترس ماست، کمتر به آن بها میدهیم و روی آن کار میکنیم. باید روی این مقوله کار کنیم تا نسل جوانتر ما متوجه اهمیت خانواده باشند. باید در این زمینه کار فرهنگی صورت بگیرد و چه بهتر که این نگاه در سینما تقویت شود. تصویری که در برخی از فیلمهای سینمای ایران از خانواده ارائه شده و گهگاه همچنان هم میشود، به عقیده من تصویر درستی نیست. اگر میتوانید تنها ۳فیلم را در یک دهه گذشته سینمای ایران نام ببرید که بهعنوان مثال در آن شاهد ارتباطی سمپاتیک میان یک پدر و فرزند دخترش بودهایم. آیا نمونهای سراغ دارید که ارتباط میان یک زن و شوهر، ارتباطی سمپات برای مخاطب باشد؟ خیلی از این نمونهها در سینمای ما کم پیدا میشود و احساس میکنیم اگر قرار است فیلممان جذاب شود، باید عکس این مسیر را حرکت کنیم! درحالیکه ما داریم با آثار خود به مخاطب اطلاعات میدهیم و او را با نگاه خودمان همسو میکنیم.
تلاش کردید امید را در فیلم جدید خود داشته باشید.
بهنظرم چرا ما خانوادهای را نشان نمیدهیم که با امید به آرزوهای خود میرسند؟ همین امروز اگر جریان موسیقی را در کشورهای غربی دنبال کنید، میبینید که ۹۰درصد این آثار مضامینی از جنس امید دارند و از لزوم امیدواری و دوری از یأس میگویند. آن وقت برخی از هنرمندان ما صرفا برای آنکه تصویری بهظاهر روشنفکر و بهروز از خودشان ارائه دهند، سراغ موضوعاتی میروند که بالغبر ۵۰سال است، جهان از آنها عبور کرده است! اصلا وظیفه سینما این نیست که گزارش دهد در جامعه چه خبر است! انسانها میتوانند برای چنین گزارشی سراغ صفحه حوادث روزنامهها بروند. ما بهعنوان فیلمساز وظیفهمان این نیست که بگوییم پیرامونمان چه میگذرد، بلکه باید بگوییم دوست داریم پیرامونمان چگونه باشد. لااقل باید بگویم چطور میتوانیم این شرایط پیرامونی را بهتر کنیم. اگر مدام بخواهیم بگوییم ما این دردها را داریم، آیا دردی دوا میشود؟ مگر جامعه امروز ما درد، کم دارد؟ آنچه ما کم داریم، درمان است. وظیفه ما در سینما، نشان دادن همین درمان است.
از انتخاب بازیگران بگویید از حضور مهران غفوریان و مهران احمدی و البته اینکه چرا غفوریان نقش کوتاهی داشت؟ مرتضی امینیتبار و سارا حاتمی را چرا انتخاب کردید؟
هر دوی این بازیگران (سارا حاتمی و مرتضی امینیتبار) جوان و توانمند و در عین توانمندی بسیار هم بااخلاق هستند و با آنها تجربه خوبی در آبی روشن داشتم. این دو بازیگر با نقشهای مدنظر ما تناسب و هماهنگی داشتند و از آنها برای حضور در فیلم دعوت کردیم. معتقدم هر دو بازیگر در سینمای ایران آیندهدار هستند. بهنظرم بازیگرانی که توانایی درخشش در نقشهای کوتاه را دارند، در سینمای ما تعدادشان بسیار کم است. البته که علاوه بر بازیگر، خود نقش نیز باید این ظرفیت را داشته باشد که بتواند به نقشی ماندگار تبدیل شود. بهنظرم مهران غفوریان بهدلیل استایل و شناخت خوبی که از بازیگری دارد، به خوبی توانسته نقش ایوب را بازی کند.
میتوان گفت که «آبی روشن» یک فیلم عاشقانه است؟
در این اثر هم مانند در آغوش درخت فضاسازی، لحن و ترکیببندی را در فضای شاعرانه ترسیم کردهایم. من از ساخت فیلم در این ساختار لذت میبرم و دوست دارم در همین جنس از فیلمسازی بمانم؛ چراکه این نوع فیلمها توأم با امید هستند و میتوانند به تلخترین مسائل رنگ و بوی امید بدهند. البته باید بگویم این شاعرانگی به نوع نگاه و جهانبینی کارگردان بستگی دارد؛ اینکه فیلمساز از چه زاویه دیدی به جهان اطراف خود نگاه میکند و یکی از علاقهمندیهای من در امر فیلمسازی نگاه به داستان از همین زاویه نگاه شاعرانه و انسانی است.