تاریخ انتشار: ۱۲ تیر ۱۴۰۳ - ۰۱:۲۹

وقتی چرخ طوافی حمید لولایی آتش گرفت، عوامل سریال چرخ گردون پرسان‌پرسان نشانی او را پیدا کردند تا به هنرش رنگ و رخی روی آن بنشاند و دوباره بساط کار و کاسبی کریم آشی در بوستان لاله به راه شود.

همشهری آنلاین_ رابعه تیموری:در سریال ستایش هم با آن که حشمت فردوس از روزهای طوافی به غرفه داری میدان میوه و تره بار رسیده بود، باز هم حرمت این چرخ چوبی خوش نقش و نگار را خوب نگه می‌داشت. حاج حمید در بازار میوه و تره بار افراد سرشناس و صاحب مکنت بسیاری را سراغ دارد که مانند حشمت فردوس، به برکت کار بر روی چرخ‌های طوافی، روی خوش چرخ گردون را دیده‌اند. جوانی حاج حمید فرهمند به ساخت چرخ طوافی گذشته و محصولات کارگاه او عصای دست و ابزار کار میوه‌فروشان دوره گرد نقاط دور و نزدیک کشور است:

بیشتر بخوانید:کولبران پایتخت | کارگران حمل کننده اجسام سخت از کارو بارشان بر ایمان می گویند


چوب پالتی، رینگ و میل

لابه لای وسایل آهنی زمختی که مقابل کارگاه‌ها و مغازه‌های جورواجور خیابان شهید مشهدی حسن صف کشیده‌اند، گل و بته‌های سبز و زرد روی چرخ‌های طوافی به زیبایی جلب توجه می‌کند. قادر پشت در آهنی نیمه‌باز کارگاه مشغول جوشکاری چرخ‌ها است و آتش شعله جوشکاری فضای نیمه‌تاریک کارگاه را کمی روشن کرده است. میل‌ها و رینگ‌های چرخ‌های کارکرده خودروهای وطنی در گوشه کنار کارگاه روی هم تلنبار شده‌اند و لاستیک‌های کوتاه شده کامیون‌ها را روی میله‌ای آهنی پهن کرده‌اند. دوده تا سقف کارگاه بالا رفته و فقط در قسمت‌هایی که مشتریانش برای نوشتن یادگاری رویه سیاه رنگ دیوار را خراشیده‌اند، سفیدی چرکتاب آن رخ نشان داده است. چوب‌های هم‌اندازه و زرد رنگ جعبه‌ها و پالت‌های وارداتی را که میخ‌های‌شان کشیده شده و از هم سوا شده‌اند، روی رف‌های بلندی چیده‌اند تا بی‌خط و خش و سالم بمانند. کنار هم چیدن آنها و ساخت بدنه چرخ بر عهده اوستا احمد است.

عکاس: حامد خورشیدی


هنر و صنعت

همان ٢٠ سال پیش که اوستا احمد تازه از افغانستان به تهران آمده بود، عیار هنرش را به حاج حمید نشان داد و حاجی خیالش آسوده است که او ساعت‌ها پای دستگاه برش با چوب‌های پالتی کلنجار می‌رود و در چفت و بست کردن الوارها دقت به خرج می‌دهد تا چرخ سست و کج قواره به مشتری تحویل ندهد. بتونه کردن بدنه چرخ هم تخصص اوستا احمد است و وقتی روی الوارهای صاف و ساده، رنگ و لعابی چشمنواز می‌نشاند، نوبت هنرنمایی اوستا قادر می‌رسد. اگر مشتری بخواهد که چرخ طوافی اش رنگ و طرحی خاص و متفاوت داشته باشد، حاجی حرفش را زمین نمی‌اندازد، ولی وقتی او با لحن مهربان و پدرانه اش از اعجاز رنگ سرخ بدنه چرخ و گل و بته‌های ریز گوشه کنار آن برای کشاندن مشتری به پای بساط میوه‌فروشان دوره گرد می‌گوید، حتما آنها مجاب می‌شوند که ابزار کار آنها با چرخ‌های همکاران‌شان تفاوت چندانی نداشته باشد.


حاج حمید سختگیر است

اوستا قادر در این چند ماهی که در کارگاه حاج حمید کار می‌کند خلق و خوی او را خوب شناخته و می‌داند اگر چرخ‌هایی که برای تعمیر از کارگاه حاجی سر درمی آورند، عمر چندانی نداشته باشند، او حتما به آنها خرده می‌گیرد. اوستا قادر باید اول با دستگاه تراش لبه رینگ‌های کارکرده خودروها را ببرد و لاستیک‌های برش خورده کامیون‌ها را روی چرخ‌ها وصل کند. وقتی توپی و بلبرینگ روی سگدست سوار و چرخ روی آن پیچ و مهره شود، نوبت نگاه خریدارانه حاج حمید می‌رسد که مو را از ماست می‌کشد. اگر حاج حمید تشخیص دهد که دست سازه آهنی اوستا، زیر سنگینی ۵٠٠ کیلو بار میوه خوب تاب می‌آورد، سفارش مشتری آماده تحویل است. پاکیزه کار کردن حاج حمید باعث شده هر روز از شهرهای دور و نزدیک کشور مشتریان بسیاری داشته باشد که برای دستفروشی در بازار میوه یا تزئین جشن‌ها و مراسم مختلف چرخ‌های طوافی کوچک و بزرگ پیشنهاد می‌دهند، اما در شهرهای کوهدشت، سراب، لرستان، مشکین شهر، تبریز، قزوین و اردبیل که دستفروشی رونق دارد، شمار مشتریان حاج حمید بیشتر است.


از آهنگری تا ساخت چرخ طوافی

پدر حاج حمید آهنگر بوده و او از کودکی کنار دست پدر آهنگری کرده است، ولی سال ١٣۵۵ که دوره سربازی را گذرانده، برای خودش کار و کاسبی راه انداخته و در اتاقک کوچکی که به ته کارگاه چسبیده با چند آهنگر و جوشکار همسن و سال خودش، به ساخت در و پنجره مشغول شده است. مدتی بعد که نه‌تنها در ساخت در و پنجره، که در درست کردن چرخ باربری هم اوستا شده، پدر با خیال آسوده کارگاه آهنگری اش را تمام‌وکمال به او سپرده است. آن روزها تازه لوله کشی آب آشامیدنی تهران شروع شده بود و هر روز تعداد گاریچی‌های دور میدان گمرک که برای حمل تانکرهای آب، گاری باربری سفارش می‌دادند کمتر و کمتر می‌شد. در عوض دستفروشی رونق پیدا می‌کرد و لبوفروش و بستنی فروش و میوه فروش به چرخ‌های جمع‌وجوری نیاز داشتند که بتوانند صدها کیلو بار را روی آنها بگذارند و آنقدر توی شهر بچرخند که همه بارشان به فروش برسد. آهنگر جوان وقتی تولید چرخ طوافی را شروع کرد، خیلی زود نام و نشانی به هم زد و مشتریانش آنقدر فراوان شدند که ساخت در و پنجره و چرخ باربری را به کلی کنار گذاشت و به تولید چرخ طوافی مشغول شد.

مشتریان خاص

در میان چرخ‌های طوافی که حاج حمید می‌سازد، تعدادی از آنها خوب عزت پیدا می‌کنند و در جشن‌ها و مراسم مختلف برای زینت و آراستن فضا استفاده می‌شوند. دیدن مشتریان خوش و خندان این چرخ‌های زینتی همیشه حال حاج حمید را خوب می‌کند. اندازه این چرخ‌های زینتی قالب و قانون دارد، اما اگر مشتری بخواهد چرخ را در اندازه‌ای کوچک‌تر بسازند، به اوستا احمد می‌سپارد که چوب‌های پالتی را به‌اندازه ماکتی کوچک و جمع‌وجور برش دهد.


طوافی برکت دارد

پسران حاج حمید کار و کسب پدر را دنبال نمی‌کنند، اما کسانی که نزد او شاگردی کرده‌اند، قلق‌ها و روش‌های ساخت چرخ طوافی را آموخته‌اند و می‌توانند این پیشه را زنده نگه دارند. حاج حمید می‌گوید: «من مشتری دارم که ٢٠-٣٠ سال طوافی کرده و از درآمد این شغل صاحب‌خانه و زندگی شده، اما باز هم حاضر نیست طوافی را کنار بگذارد و می‌گوید نان طوافی برکت دارد.» مشتریانی که عید نوروز و شب چله برای خرید چرخ طوافی تزئینی گذرشان به‌کارگاه حاج حمید می‌افتد، برای تخفیف گرفتن چندان چانه نمی‌زنند، اما او باید به بسیاری از مشتریان چرخ‌های میوه فروشی خود، ندیده و نشناخته، اعتماد کند و به آنها مهلت دهد تا پس از رونق گرفتن کسب‌وکارشان حسابشان را با او تسویه کنند. قیمت چرخ‌های طوافی زینتی یک و نیم میلیون تومان و قیمت چرخ‌های میوه فروشی ٩ تا ١٠ میلیون تومان است.