صادق کوشکی، کارشناس علوم سیاسی در گفتگو با خبرنگار همشهری گفت: «در روزهای باقی مانده به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم، واقعاً کار اقناعی برای بالا بردن مشارکت مردم سختتر و دشوارتر از موقعیتهای و برهههای زمانی دیگر است. اما موضوع این است کسانی که واجد شرایط رأی دادن هستند و به هر دلیل در انتخابات چهاردهم شرکت نمیکنند، دلایلی دارند که این دلایل با دیگران یا طیفهای فکری یا دیگر تودهها و لایهها متفاوت است. اینکه فکر کنیم دلایل همهشان یکدست است و با یک روش باید سراغ آنها رفت واقعاً پاسخگو نیست.»
وی ادامه داد: «کسانی که به دلایل مختلف انگیزه مشارکت ندارند، برخیشان کسانیاند که به گمان اشتباه خودشان به این نتیجه رسیدهاند که آمدنشان به عرصه برای رأی دادن تأثیری ندارد و اگر در انتخاب نامزد مورد نظری هم ایفای نقش کنند، کارشان نتیجهبخش نیست. آنها فکر میکنند با این کار پیامی به حاکمیت منتقل میکنند و به زعم خودشان ابراز نارضایتیشان اعلام کردهاند. کسانی در این بین، نگاه احساسی به موضوع انتخابات ریاست جمهوری در مقطع فعلی دارند. دلایل این عده هم متفاوت است. آنها به دلیل یک شوک احساسی عاطفی که در سالهای گذشته به درست یا غلط برایشان پیش آمده یا به آن میاندیشند، نمیخواهند در انتخابات شرکت کنند.»
این کارشناس علوم سیاسی تأکید کرد: «این لایه دلایل مختلف و متنوعی هم دارند. درست مانند این موضوع که در نقطه مقابل انگیزهها بسیار متنوع است. برای همه این آحاد هم با یک روش اقناعی نمیتوان کاری کرد که مسالهشان حل شود و مشارکت بالا برود. این موضوع یک چاره کوتاه مدت نمیطلبد.»
کوشکی توضیح داد: «نفس مشارکت به عنوان یک مسئولیت سیاسی اگر در قالب هنر، فیلم، سریال و کتاب به طوری به جامعه و با الگوهای مختلف عرضه و معرفی میشد، جامعه میتواند به سادگی با این الگوها ارتباط برقرار کند و یکی از نتایج و خروجی آن، همان مسئولیتپذیری و مشارکت آگاهانه در انتخابات است. پس از این پروسه است که دیگر با پدیده پایین بودن مشارکت روبهرو نخواهیم بود.»
این استاد علوم سیاسی در این باره که واکنش احساسی عاطفی عدهای که پا به عرصه مشارکت نمیگذارند، به نتیجه خردمندانه و عقلانیای که آنها در ذهن دارند، میرسد یا نه، توضیح داد: «خیر! چون در ابتدای امر این نارضایتی تفکیک نشده و آنها هم خودشان کمکی برای حل این موضوع نکردهاند و نمیکنند. مثلاً یکی میگوید دلیل نارضایتیام این است که چرا از من زیادتر از دیگران مالیات گرفتهاند! این سخن شاید قابل توجیه نباشد. دیگری در مسیر اخذ یکی از مجوزها موفق نبوده و به همین دلایل ابراز نارضایتی خود را به مشارکت در انتخابات گره زده است. دیگری در ساختار اداری گمان دارد که مورد ظلم و تبعیض قرار گرفته. بخشی از مردم هم فکر می کنند که این نیامدن و حضور نیافتن پای صندوق رأی، انتقام گرفتن از حاکمیت است.»
کوشکی درباره اینکه شناخت از لایههای اجتماعی چقدر به حل موضوع و بالا بردن مشارکت آحاد مردم کمک می کند، در پایان تأکید کرد: «از همان روی که دلایل و انگیزههای عدم مشارکت متنوع است، ما با یک الگو روبهرو نیستیم. اگر با یک روش ثابت پیش برویم، قطعاً به نتیجه نخواهیم رسید. در بحث جامعهشناختی میتوان در این موضوع به شکل جزئینگرانه به بررسی تک تک دلایل همّت گماشت و اتفاقاً موفق بود و سربلند از چارهاندیشه بیرون آمد. اما همانطور که اشاره کردم، ما باید به طور بلندمدت یا میان مدت به موضوع بیندیشیم و دنبال راه چاره کوتاه مدت نباشیم.»